حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد حسین گلکار استاد و محقق حوزه و دانشگاه و معاونت پژوهش مرکز تخصصی حوزوی تمدن اسلامی:
اینجا عرفات نیست، اما دل، در طواف است…
امروز، نهم ذیالحجه، روز عرفه است؛ روزی از جنس دعا، توبه، معرفت و بازگشت.
روز عرفه، روزیست که خداوند درهای آسمان را گشوده، و بندگان را یکبهیک فراخوانده است:
بیا… هر چه داری، بیا… با تردید و گناه، با زخم و اشک، با امید و شرمساری… فقط بیا.
این روز، نه عید است و نه عزا…
اما عظیمترین روز بندگی است؛
روزی که دلها بیشتر از همیشه شبیه کعبهاند؛
پیرامون عشق میچرخند،
و با اشک، غسل تطهیر میگیرند.
در این روز، حسین علیهالسلام، زیباترین مناجات تاریخ را در صحرای عرفات خواند.
دعای عرفه، کلاس بندگیست…
در آن، امام از توحید میگوید، از نعمتها، از ناتوانی بشر، از عظمت پروردگار…
و چنان بیواسطه سخن میگوید که گویی زبان ما را به وام گرفته است؛
اشکهایمان را، خجالتهایمان را، و امیدهایمان را…
عرفه، روز شناخت است
عرفه یعنی شناخت…
شناخت خود، شناخت خدا، شناخت گمشدههای روح.
عرفه یعنی بفهمیم که بیاو هیچیم…
و با او، همه چیز ممکن است.
در عرفه، میتوان سالها راه نرفته را یکشبه طی کرد،
میتوان زنجیرها را پاره کرد،
و سبکبال به سوی دوست پر کشید.
امروز، روز باز شدن گرههای کهنه است؛
روز آن است که بگویی: الهی! عظم البلاء…
و اشک، خودش زبانت شود.
اگر در عرفات نیستی…
دلگیر مباش اگر در عرفات نبودهای؛
خدا، بیشتر از مکان، دلها را مینگرد…
اگر دلِ تو، در طواف و سجده است،
اگر اشکت، صادقانه جاریست،
اگر قلبت، رو به کعبه است…
تو هم در عرفهای.
امروز، حتی دعای یک نفر ممکن است سرنوشت یک شهر را تغییر دهد؛
پس دعا کنیم، با هم، برای هم، برای تمام انسانها…
✨ خدایا، به حرمت عرفه،
دلمان را از شرک، نفاق، کینه، و یأس پاک کن…
ما را به خودمان بشناسان…
و بر ما رحم کن، چنانکه تنها تو میتوانی…
السلام علیک یا أبا عبدالله…
به حق آن اشکها در عرفات، دستمان را بگیر…