در سوگ خورشیدی که علم را شکافت…
در سوگ خورشیدی که علم را شکافت…
۷ ذی‌الحجه، سالروز شهادت امام محمد باقر علیه‌السلام

 

تیرنگ، حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد حسین گلکار استاد و محقق حوزه و دانشگاه و معاونت پژوهش مرکز تخصصی حوزوی تمدن اسلامی:

السلام علیک یا باقر علم النبیین…

امروز، روز عزاست… روز سوگ علم و حلم، روز وداع با امامی که در اوج خاموشی و غربت، شعله‌ای جاوید بر فراز مکتب اهل‌بیت افروخت.

هفتم ذی‌الحجه، نه فقط یک روز تاریخی، بلکه یادآور مظلومیت امامی است که صدای عقلانیت و دانش را در میان هیاهوی ظلم و جهالت بلند کرد.

او پنجمین نور از آسمان امامت است؛

فرزند سیدالشهدا، نواده امام مجتبی، ثمره‌ پیوندی الهی میان عاشورا و صلح، میان خروش و حلم، میان خون و خرد.

در روزگاری که مردم خسته از جنگ‌ها، غافل از معرفت، و تشنه‌ی معنا بودند، محمد بن علی علیه‌السلام برخاست… نه با شمشیر، که با قلم، نه با لشکر، که با منبر علم.

او آمد تا آن‌چه را شمشیرها نتوانستند به سرانجام برسانند، با علم، ریشه‌دار سازد.

«باقر» یعنی شکافنده‌ی علم

این نام، لقب نبود، حقیقت بود.

او با شکافتن پوسته‌های تقلید کور، ما را به مغز دین رساند.

علم را از انحصار درباریان، از چنگال تظاهرکنندگان دین، و از سایه‌روشن‌های خرافه بیرون کشید و بر سر سفره‌ دل‌های مشتاق نشاند.

امام باقر (ع)، آغازگر نهضت علمی اهل‌بیت بود؛

در زمانی که جهل، با زبان دین سخن می‌گفت و حقیقت، در پرده‌ی سانسور اموی پنهان شده بود،

او با صدها شاگرد برجسته، مکتبی را بنیاد گذاشت که امام صادق (ع) آن را شکوفا ساخت.

زراره، جابر بن یزید، محمد بن مسلم، ابوبصیر… همه پرورش‌یافتگان مدرسه‌ای بودند که در سکوت و زیر فشارِ خلیفه ظالم، اما با نوری از یقین، ساخته شده بود.

🔹 وارث عاشورا، پیش‌زمینه‌ غدیر

امام باقر علیه‌السلام را باید حلقه‌ای طلایی میان خون و علم دانست.

کودکی‌اش را در کربلا گذراند؛ شاهد داغ‌های مادرش سیده سجاد بود؛

و در میانسالی، علم اهل‌بیت را از دل خون عاشورا، به مسیر امتداد رساند.

او دین را با عقل آشتی داد، و عقل را در مسیر هدایت، با نور وحی پیوند زد.

در مکتب او، علم، عبادت است؛

تفکر، راه نجات؛

و اجتهاد، وظیفه‌ی مؤمن.

او به ما آموخت که انتظار، با دانایی گره خورده است؛

و ظهور، فرزند بصیرت است، نه تنها دعا.

🔹 شهادتی در سکوت، پایانی در غربت

سرانجام، این خورشید فروزان، در سال ۱۱۴ هجری، به دستور هشام بن عبدالملک، خلیفه‌ی ستمگر اموی، مسموم شد.

امامی که سال‌ها برای امت، حکمت و حلم به ارمغان آورد، با زهری پنهانی خاموش شد…

نه بانگی بلند بود، نه تشییعی با شکوه؛

اما دل‌هایی از آن روز تا امروز، همچنان در سوگ او می‌تپند.

پیکر مطهرش در بقیع آرام گرفت، در کنار اجداد مظلومش.

و ما، سال‌هاست در حسرت گنبدی بر مزارش، تنها با دل به زیارتش می‌رویم…

امروز چه باید کرد؟

امروز، نه فقط برای سوگواری، بلکه برای ادای دین به علم و عدالت باید برخیزیم.

اگر باقرالعلوم علیه‌السلام، زندگی‌اش را صرف ساختن شاگردانی بصیر کرد، ما نیز باید در احیای عقلانیت دینی و تربیت انسان‌های مؤمن و آگاه بکوشیم.

او با زبانش، جامعه‌ای را نجات داد؛

ما با قلم‌، با فکر‌، با تلاش فرهنگی‌، می‌توانیم ادامه‌دهنده‌ی راهش باشیم.

پس بیاییم امروز،

به احترام آن امام دانا،

نه فقط اشک،

که عهدی نو برای تداوم راه او ببندیم.

السلام علیک یا أبا جعفر،

السلام علیک یا باقر علم النبیین،

السلام علیک یا شفیعنا یوم الدین…