تیرنگ:
محمدرضا احمدی، کشاورز ۴۶ ساله سوادکوهی در گفتوگو با ما میگوید: با اینکه سختیهای کارش بیپایان است، اما زندگیاش را با طبیعت گره زده و به آن دل بسته است. او میگوید: «از بچگی بیل دستم بود. بابام هم همینطور. خاک، زندگی ماست. حالا گرما باشه یا سرما، باید تو زمین باشی.»
او از مهاجرت جوانها گلایه دارد. نسل جدید کمتر علاقهمند به کشاورزی است و بیشتر جذب شهر و فضای مجازی شدهاند. محمدرضا با آهی از اعماق دل ادامه میدهد: «الان پسر خودمم به ساری رفته است تا کار کند، میگوید نمیخواهم مثل شما عمرم را پای برنج تلف کنم.»
حمایتهای دولتی هم، به گفته او، کافی نیست. احمدی میگوید: «کسی به فکر ما نیست. بذر گران است، آب کم شده، و وسط همه این موارد قیمت محصول را هم دلال تعیین میکند.» با این حال هنوز امیدوار است. شاید به خاطر همان ریشهای که در خاک دارد.
✓نگاه به گردشگری باید تغییر کند
احمدی چند سالیست که در بازارچهای سنتی به فروش صنایع دستی هم مشغول است. گردشگران، اصلیترین مشتریان او هستند. از فروش راضی است، اما نگرانیهای خودش را هم دارد و میگوید: «گردشگرها باعث رونق کارمان میشوند.»
او معتقد است که نگاه به گردشگری باید تغییر کند و باید برنامهای جدی برای آموزش گردشگران داشته باشیم. در پایان میگوید: «اگر آموزش و فرهنگسازی نباشد، این رونق موقت است.»