تیرنگ، هادی ابراهیمی کیاپی دانشیار علوم سیاسی دانشگاه:
انقلاب اسلامی از بدو تولد تاکنون مثل دوندگانی که در فواصل کم از موانع متعدد میپرند، همواره در حال پشت سرگذاشتن موانعی است که در کشورهای مختلف و انقلابات دیگر، هر کدام به تنهایی، بساط یک حاکمیت یا حداقل یک دولت را جمع کرده و طومارشان را پیچیده است
کودتاهای متعدد نظامی، جنگ تحمیلی، ناآرامیهای نظامی مرزی، جنگ مسلحانه گروهکها، ترورهای خاص و کور، انفجارها و عملیاتهای ایذایی، جنگهای قومیتی، جنگ نرم، جنگ شناختی، جنگ ترکیبی، جنگ فرهنگی، جنگ اقتصادی، جنگ رسانه ای، جنگ امنیتی، جنگ فتنه ای، جنگ دیپلماسی، جنگ حقوقی و سایر جنگ ها، اهم موانعی بوده اند که نظام جمهوری اسلامی با اتکا بر سرمایه اجتماعی خویش یعنی پشتوانه مردمی توانسته یکی پس از دیگری از این موانع به سلامت بگذرد
همه این موانع زمانی در برابر انقلاب اسلامی قد علم کرده و میکنند که دستگاههای اطلاعاتی استکبار جهانی با خواندن رمز، عوامل خود را از خواب هیپتوتیزمی بیدار کرده و با تمام توان در صدد اجرای القائات در خواب مصنوعی بر آمده و مأموریت خود را با اهتمام و جدیت انجام داده تا به سرانجام برسانند
عوامل استکبار جهانی نیز در دو حالت آگاه و ناآگاه و یا حتی در حالت سوم یعنی نیمه آگاه، یا با مأموریت مستقیم و یا از طریق تأثیرپذیری ناشی از تحریکات رسانههای ماهوارهای و مجازی، گوش به فرمان آنها شده و فراخوانهای آنها را اجابت میکنند و برای وارد کردن ضربات مرگبار به نظام، در برهههای زمانی مختلف، بر اساس ضرورت میدانی وارد کارزار شده و پس از ارزیابی جهت انقطاع و یا استمرار مأموریت، تعیین تکلیف شده و مراحل بعدی استارت میخورد
در مقایسه بین جنگهای مختلف، ضربات و زخمهایی که از جنگهای داخلی که از نفوذی ها، داخلی ها، خودی نماها خورده ایم، همواره کاریتر از زخمهایی بود که درطول عمر ۴۴ ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از سایر جنگها دریافت کرده ایم.
تفاوت بارز خنجرهایی که از پشت و غافلگیرانه میخوریم با شمشیرهایی که از روبرو به ما هجوم میآورند این است که در برابر شمشیر امکان دفاع و تقابل متقابل داریم اما در برابر خنجر، آرایش دفاعی نداشته و غافلگیر میشویم و آنچه که امروز از جانب اختلاس گران و رشوه گیرندگان قابل ملاحظه است، دقیقا مصداق بارز و کامل همان خنجر از پشت خوردن است که از جانب گرگ صفتانِ میش نما انجام میپذیرد.
نظر به اینکه این ضربات در چرخه تکرار قرار گرفته و در حال تبدیل شدن به یک عادت مألوف برای مدیرانی است که به واقع از مصادیق نااهلان و نامحرمان بوده، اما با سالوس و فریب، در صف خودیهای نظام رخنه کرده و مثل گرگ، دندان نیش خویش را بر شاهرگ حیاتی و معیشتی مردم فرو کرده و خونخوارانه ارتزاق میکنند، علاوه بر بلع نامشروع بیت المال و حق الناس، حیثیت نظام اسلامیِ مبتنی بر اندیشههای ولایی و متکی بر خونها و آرمانهای شهدا را نیز به حراج گذاشته و به تاراج میبرند، باید همانند زمان دفاع مقدس که از احکام ثانوی استفاده میشد، این افراد را از جلوههای مفسدین فی الارض تلقی کرده و با ضرس قاطع برایشان احکام اعدام، قطع ید، حبس ابد، نفی بلد و سایر احکام شامل اشد مجازات در نظر گرفت تا بدانند که رأفت الهی شامل حال مفسدین فی الارض نشده و استحقاق آنها احکام قهریهای است که نهایتا آنها را به جهنم رهنمون خواهند کرد
اینگونه احکام که احکام عبرت انگیز و بازدارنده هستند، در شرایطی که مردم ما در تنگناهای معیشتی، شرایط خوبی را سپری نمیکنند، تا توقف این چرخه تکرار فساد مالی باید استمرار یابند تا کسی جرأت نکند که به اختلاسهای نجومی و غیرنجومی نه تنها نزدیک شود بلکه حتی فکر کند
آنجه که امروز قابل مشاهده است بازدارنده نبودن احکام اولیه قضایی است که متأسفانه هر روز شاهد تکثیر عددی تعداد مختلسین و نیر ارتقا ریالی میزان اختلاسهای نجومی و رکوردزنی پشت رکوردزنی هستیم و این در شأن نظامی که خود را تابع عدل الهی امام علی (ع) میداند نیست
این اختلاسها اتفاق مهم دیگری را نیز رقم میزنند و آن تهدید اعتماد موجود مردم به حاکمیت است و طی آن پاکدستی مدیران به شدت و با سرعت زیر سؤال رفته و فاجعه آنجاست که عدهای عقده گشایی کرده و کینه ورزانه و هدفمندانه در صدد القا سیستماتیک بودن فساد در ساختار و حتی ماهیت نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند که به اعتبار امضا شهدا و حضور اهل تقوا در سطوح علما و نجبا و صلحا و سایر اقشار آبرومند جامعه و خیل گسترده مردم بی ریا، پاکدستترین نظام سیاسی جهان پس از حاکمیت علوی صدر اسلام محسوب میشود.
اعتباری که با شنا کردن در دریای خون شهدا در طی ۴۵ سال گذشته به دست آمده و ریشه در انتساب این انقلاب به قیام عاشورا و شهدای کربلای حسینی دارد، نباید به واسطه رأفت بیجا ویا اختلاف نظر رؤسای قوا و یا سفارشات پشت پرده احتمالی نمایندگان و مدیران ذی نفوذ در ارکان تصمیم گیری، خدشه دار شده و بجای ریشه کنی اینگونه انحرافات مالی، شاهد اپیدمی شدن آنها نیز باشیم و این در شأن نظامی نیست که امروز به عنوان ام القراء جهان اسلام، پایه گذار نسل جدید مقاومت و در تکاپوی تحقق تمدن جدید اسلامی است.
در فراز پایانی تأکید دارم که همزمان با پیگرد قاطع قضایی اینگونه جرائم، باید به ریشه یابی و علت یابی اینگونه معلولها پرداخته و مشخص کنیم که چه عواملی زمینه ساز پیدایش این پدیده زجرآورهستند و چگونه میتوان آنها را در نطفه خشکاند و مانع انعقاد آنها شد
دخالتهای نابجا، اعتمادهای نادرست، رفاقتهای اشتباه و یا سیاستها و رویکردهای غلط و مهمتر از همه کارکرد ضعیف ارگانهای نظارتی و ضعف بازرسیها و غیره، همه وهمه باید مورد مداقه قرار گیرند تا این پدیده شوم از ریشه خشکانده شود.
در پایان شایسته میدانم تا از عزم قوای سه گانه برای مقابله با فسادهای مالی که این روزها با عنوان چای دبش و تخصیص ۸۰ درصد سهمیه ارزی به این افراد بی ریشه اتفاق افتاد تشکر نموده و در عین حال تأکید کنم که در مسیر رسیدگی به چنین پرونده های، بر نام هیچکس قلم عفو نکشیده و کل ماجرا را خط قرمز نظام محسوب نمایند.