تحولات بزرگ تاریخی بیش از هر چیز مدیون شخصیت های برجسته ای است که با نفوذ خود بر افکار و اندیشه های ملتها تحولات عمیقی را در جامعۀ بشری ایجاد کرده اند.
امام خمینی(ره) با اعلام این که سلطنت خلاف اسلام است، فصلی تازه در تاریخ سیاسی اسلام گشود و بر اساس اصل «اعتقاد به توحید» ضمن نفی اطاعت و تسلیم در برابر غیرخدا، اصل آزادی بشر را نیز به دیگران آموخت.
در اندیشۀ امام، براندازی رژیم موجود و تأسیس رژیم مطلوب از اهداف اولیه انقلاب به حساب می آید؛ اما خود در مراحل بعدی وسیله ای برای ایجاد تغییرات اساسی در جامعه در جهت اصلاح امور فردی و اجتماعی، بازیافتن استقلال روحی و آزادی در جامعه و ایجاد جامعه ای سالم، مستقل و عادل که به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مبتنی بر دیانت اسلام می باشد.
از دیدگاه امام(ره) شیوهها و روشهای تغییر (انقلاب)، شیوه های مسالمت آمیزی همچون افشاگری، تبلیغات، تظاهرات و اعتصابات است که معمولاً در جوامع دموکراتیک نیز به لحاظ ثبات و استقرار نهادهای جامعه مدنی و تبعیت قدرت سیاسی از اراده مردم، صورت می گیرد؛ همانطور که ملاحظه می شود ایشان حرکت های مسلحانه و کاربرد زور و خشونت را عنصر اجتناب ناپذیر در فرآیند انقلاب نمی داند؛ اما در صورت ضرورت کاربرد آن را نیز نفی نمی کند، به طوری که به نحوی شایسته در آغاز انقلاب با نفوذ معنوی خود، ارتش و نیروهای مسلح را به پیوستن به مردم انقلابی دعوت کردند که مؤثر نیز واقع شد.
ایشان از توده مردم؛ یعنی قشرهای متوسط به پایین، قشرهای مؤمن به آرمانها، اعتقادها و شعارهای انقلاب، به عنوان یکی از مهمترین عاملان فعال در انقلاب یاد می کند؛ اما این نکته را نیز خاطرنشان می سازد که آگاهی، بیداری و ایجاد ذهنیّت و باور عمومی باید توسط قشر آگاه جامعه، روحانی و دانشگاهی، نخبگان مذهبی و سیاسی انجام گیرد.
مردم ایران که خواهان حقانیت، مشروعیت و آزاداندیشی بودند با تغییر محیط اجتماعی خود به نصرت خدا و همیاری بین نخبگان حوزه و دانشگاه این امر تحقق یافت.