رضا «هیچ» آرزویش را به گور برد!
رضا «هیچ» آرزویش را به گور برد!
اینکه چه کسی یا گروهی مقصر است دردی از رضا دوا نمی کند اما ریشه یابی و پرداختن به این معضل قطعا می تواند برای آینده این دست کودکان و جوانان و این مرز و بوم موثر و مفید باشد. کاش به جای واکنش های احساسی و همدردی های یکروزه در فضای مجازی، به طور جدی به فکر مسائل کودکان کار باشیم.

تیرنگ نیوز- مجید ساجدی فر: گر کسی از تنگی نان جان سپرد       قاتل او جامعه باید شمرد / شهریار

اگرچه هنوز علت خودکشی رضا، جوان ۱۸ ساله، معروف به کودک کار بدون آرزو، رسما اعلام نشده اما ناگفته پیداست علت بیشتر چنین خودکشی هایی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی است.

البته خبرها حاکی از آن است که این تنها خودکشی رضا نبود و او در میان انبوه مشکلاتش، پس از مرگ ناگهانی مادرش دچار شوک و غمی سنگین شد و دو بار دست به خودکشی زد. پس از آن رضا تحت‌نظر کامل مددکار و روانشناس قرار گرفت و قول داده بود هر وقت فکر خودکشی به ذهنش خطور کرد با مددکار صحبت کند…

اما شاید در چنین مقاطعی… به قول صادق هدایت «هیچ‌کس نمی‌تواند پی ببرد. هیچ‌کس باور نخواهد کرد. به کسی که دست‌اش از همه جا کوتاه بشود می‌گویند: برو سرت را بگذار بمیر. اما وقتی که مرگ هم آدم را نمی‌خواهد، وقتی که مرگ هم پشت‌اش را به آدم می‌کند، مرگی که نمی‌آید و نمی‌خواهد بیاید… نه، کسی تصمیم خودکشی نمی‌گیرد، خودکشی با بعضی‌ها هست. در خمیره و در سرشت آن‌هاست. نمی‌توانند از دست‌اش بگریزند…».

مطمئنا هدف ما ترویج تفکرات این نویسنده معاصر کشور یا تایید اقدام رضا و رضاهای جامعه نیست بلکه طرح معضلی جدی و پرداختن اصولی به آن است.

خبر خودکشی رضا به سرعت در فضای مجازی منتشر شد و واکنش‌های زیادی را به دنبال داشت.

از انتقاد به گرانی و تورم کمرشکن گرفته تا فسادهای مالی و رانتخواری ها، از کم توجهی و بی تفاوتی مسئولان و فعالان سیاسی و اجتماعی به مسائل جامعه گرفته تا افزایش اختلاف طبقاتی، تبعیض و فقر، از استفاده صدا و سیما از چنین موضوعاتی برای جذب مخاطب و افزایش محبوبیت خود گرفته تا ….

همانطور که می دانید رضا با شرکت در برنامه ماه عسل در سال ۱۳۹۳ به شهرت رسیده بود. صحبت های او در آن برنامه اشک بسیاری از مردم را در آورده بود. مخصوصا آنجا که در جواب احسان علیخانی، مجری این برنامه که پرسیده بود چه آرزویی داری با لحن و صدایی محزون گفته بود: «من هیچ آرزویی ندارم، چون وقت نکردم به آن فکر کنم. چون از صبح تا شب سرکار بودم، اصلا نتوانستم به آرزوهایم فکر کنم».

انتشار مجدد این ویدئو و دست به دست شدن آن در فضای مجازی، نوک پیکان بسیاری از انتقادها را متوجه صداوسیما و احسان علیخانی کرد.

برخی کاربران با احساساتی جریحه دار شده، عنوان کرده اند «به لطف حضور این جوان که اکنون در میان ما نیست و سایر کودکان کار و انسان‌های تلاشگر دیگر، برنامه‌ ماه عسل محبوبیت خاصی در میان مردم پیدا کرد اما ثمره‌ای جز همان فقر و بدبختی برای خودشان نداشت و کسی دستگیرشان نشد و در نهایت مرگ را به زندگی ترجیح می دهند که بسیار جای تاسف دارد».

اما مجری برنامه ماه عسل نظر دیگری دارد. احسان علیخانی  با انتشار یک پست در صفحه شخصی‌اش به ماجرای خودکشی پسر جوانی که سال‌ها پیش مهمان برنامه‌اش بود واکنش نشان داد.

او در بخشی از این پست نوشت:

«رضا ۷ سال پیش مهمان ماه‌عسل شد. وقتی قرار شد موضوع کودکان کار، برای اولین‌بار در تلویزیون مطرح شود، رفقای جمعیت امام‌علی که در زمینه بچه‌های کار فعالیت می‌کردند و دنبال تحصیل و آموزش‌شان بودند، گروه ما را با تعدادی از این بچه‌ها آشنا کردند، مستندی ساخته شد و بچه‌های جمعیت، با کسب اجازه از خانواده‌ها، تعدادی از بچه‌ها را به برنامه آوردند تا همه -تاکید می‌کنم همه- دردهای زیر پوست شهر را ببینیم و کاری بکنیم؛ چه، کسانی که مسئولیت قانونی دارند و چه انسان‌هایی که از دستشان کاری برمی‌آید.

علیخانی در ادامه این پست نوشت: «رضا جمله معروف آرزویی ندارم چون وقت نکردم بهش فکر کنم را در برنامه گفت. همه دیدند و آن روز، تعداد زیادی پیگیر کمک و یاری او و امثال او شدند و رضا را پیدا کردند. چند روز بعدش، مهمان ویژه‌برنامه عید فطر شد و گفت آرزو دارم از این محله برویم. مهدی رحمتی و حنیف عمران‌زاده با مردانگی، فراهم کردن خانه جدید را تقبل و خانه‌ای برای رضا و خانواده‌اش رهن کردند. اینکه چرا بعد از حدود یک سال با شکایت اهالی محل، مجبور به ترک آن خانه شدند بماند؛ که دردی بزرگتر است…».

اگرچه مردم ایران در شرایط دشوار، بسیارهوای هم را دارند و یاریگر هم هستند اما متاسفانه با گستردگی بلایا و حوادث، طبیعی است که برخی معضلات از دستشان در برود.  از اینرو انتظار می رود نهادهای دولتی و انجمن های مردم نهاد توجه بیشتری به این دست مسائل جامعه داشته باشند.

بگذریم … به هر حال اتفاقی افتاده و دیگر کسی برای رضا نمی تواند کاری کند اما با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه ما، رضاهای بسیاری هستند که در گوشه و کنار این دیار، هیچ آرزویی ندارند و فقط زنده مانی می کنند.

اکنون اینکه چه کسی یا گروهی مقصر است دردی از رضا دوا نمی کند اما ریشه یابی و پرداختن به این معضل قطعا می تواند برای آینده این دست کودکان و جوانان و این مرز و بوم موثر و مفید باشد.

متاسفانه علیرغم همه توصیه های دینی مبنی بر اثرات منفی فقر در جامعه و مذمت خودکشی، در سال های اخیر، گویی آمار کودکان کار و آمار خودکشی رو به افزایش است یا حداقل در فضایی مجازی بازتاب گسترده ای دارد.

امیدواریم با ورود جدی و اساسی نهادهای دولتی و مردمی مربوطه به این موضوع و پرداختن اساسی به آن از تکرار چنین حوادثی جلوگیری شود.