لزوم حکمرانی جوانان در کالبد شهری
لزوم حکمرانی جوانان در کالبد شهری
زمزمه هایی که از انتخاب جوانان و نخبگان در کالبد مدیریت شهری به گوش می رسد طنین جانگدازی دارد، باشد که با انتخاب های شایسته و مدون و همینطور به بازی گرفتن نیروهای دلسوز و نخبه کاری کنیم که انقلابمان همچنان در صدر باشد و مردمان ایران زمین همواره در عزت و سربلندی زندگی کنند.

تیرنگ نیوز- روزبه مفیدیان: چندیست با فرمان رهبری معظم له و تبیین استوارنامه گام دوم انقلاب در برخی پست های مدیریتی و گاه در سطوح مشاوره ای و بعضا در رسته های پایین تر شاهد چینش مهره های جوان و کارآمد هستیم. چه خوب است این روند همچنان ادامه داشته و شاهد رویش نهال امید و خودباوری بیشتر در بین جوانان و نخبگان باشیم. این موضوع از دو بعد دارای ارزش است که به فراخور توضیح خواهیم داد اما در ابتدا نقبی میزنیم بر بیانیه گام دوم انقلاب رهبری و توصیه به مسئولین در خصوص لزوم ورود جوانان انقلابی به عرصه سیاسی اجتماعی و در ادامه راهکارهای ترویج فرهنگ جوانگرایی و نوگرایی را بازتر خواهیم کرد.

بیانیه گام دوم در بدو ورود انقلاب به چهل سالگی در حقیقت یک پروپوزال وسیع و جامع از مسیر پیموده شده انقلاب اسلامی در چهار دهه اخیر بوده است. جایی که رهبری با درایت و هوش وافر نقدی بر عملکرد دستگاه های اجرایی در سال های اخیر می زنند و آنها را به تکاپوی بیشتر و در ضمن ترغیب به تلاش روزافزون برای پیمودن ادامه مسیر پیشرفت و توسعه فرا می خوانند. در ظاهر شاید با رهنمون های آقا همه مسائل کشور در سطحی عالی و بدون اشکال جلوه می‌کند اما در باطن حضرت آقا نیز ایرادات کوچکی به عملکرد مسئولان در چله انقلاب وارد آوردند که یکی از مصادیق آن عدم نگاه مساله محور به موضوعیت جوانان بوده است. چرا ما در انقلاب اسلامی با وجود ظهور جوانان انقلابی و نخبه در تمامی عرصه ها، از فناوری نانو تا بحث های امنیتی و پهپادها و پزشکی گرفته، تا کسب افتخارات بیشمار ورزشی جزو برترین های دنیا بوده ایم ولیکن هیچ نمودی در فرهنگ و استفاده درست از این مستعدان علمی و فرهنگی و هنری نداشته ایم. اینها سوالاتی است که در ذهن همه انقلابیون متواتر است و پیداست با تغییر رویکرد دولت ها نیز قادر به پاسخگویی به آن نیستیم چه اگر این مهم را در سال های قبل از این مدنظر قرار داده بودیم و صحبت های رهبری را فصل الخطاب مدیران و کارگزاران قرار‌می دادیم امروز بساط کشور این چنین نبود.

در دهه های اخیر با روی کار آمدن فناوری های مدرن از قبیل نانو، لیزر و سیستم های هوش مصنوعی کشور ما با توجه به تحریم های گسترده در‌ صدر این کارزار علمی قرار داشته و در سطوح دانش بنیان حرف های بیشماری برای واگویی داشته است. موفقیت های چشمگیر تیم های علمی در مسابقات مختلف جهانی گویای این واقعیت است که جوانان نخبه و انقلابی ایرانی تحت هر شرایطی اعم از تحریم و تحقیر و تذهیب و تقصیر، همواره قادر به گسستن مرزهای دانش بوده و با تکیه بر قوه هوش و ادراک و قوه الهی همچنان بر اسب توسعه و پیشرفت می تازند.
اما آیا تاختن جوانان در عرصه علمی و رشد نمودارهای آماری برای پیشرفت و توسعه یک کشور کافیست؟ آیا مدیران ما فقط به ارائه آمار های کیفی و کمی نخبگان بسنده می کنند؟ آیا نباید برای این گل های علم و فناوری گلستانی پایه ریزی کرد تا با حمایت هر چه بیشتر و نگهداری صحیح این نوگلان شکفته در مرداب بتوانیم اساس و شالوده کشور را بهتر ببینیم و ایران را به یک مدینه فاضله و آرمان شهر تبدیل کنیم؟ چرا نباید از این نخبگان در هر زمینه قرآنی، هنری، علمی، فرهنگی، و در بسیاری زمینه های دیگر استفاده کنیم؟ چرا اجازه می دهیم درختی که سال ها برایش زحمت کشیده شد و به خوبی پرورش یافت توسط باغبان دیگری چیده و برداشت شود؟ تمام درد و ذکر و رعشه ما همین است. چرا تاکنون از این جوانان استفاده نشد؟ که اگر قبلتر از این به جوانان بها داده میشد الان نخبگان دانشگاه های برتر دنیا در کشور خود ما مشغول خدمت و پیشرفت و آیادانی بودند. چرا از گذشته درس نمی گیریم. چرا فکر می کنیم میراث ایران فقط برای امروز ماست و فردایی را برای وطن ترسیم نمی کنیم که اگر رسیم می کردیم امروز هم برای نجات نخبگان و جوانان تحصیلکرده دیر است.

جوانان در هر جایگاهی در هر شان و منزلتی که باشند دارای ایده های نو و خلاقانه هستند و برای پیشرفت و آبادانی شهر باید از این قشر بشدت آسیب پذیر استفاده کنیم. مگر نه اینکه پست ها برای گرفتن هستند و شایستگی ملاک انتخاب افراد؟ پس چرا این جوانان نخبه و آینده دار اکنون در کنج عزلت و تنهایی و در فکر فرار و رهایی از کشورند؟ آیا می دانیم بسیاری از جوانان در پشت در سفارت ها منتظر بازشدن مرزها هستند تا سودای وطن را به لقای آن ببخشند و رهسپار ینگه دنیا شوند. امروز فرصت خوبیست تا با مدیریت و بصیرت و یکدلی بار دیگر از اصول بی رنگی و بی کفایتی مدیران خود بکاهیم و حالا که فرصتی بدست آمده تا در موقعیت کنونی بسیاری از جوانان خوش آتیه را مجددا در کشور خود معطل نگه داشته باشیم، اینبار ولی منتظرشان نگذاریم و با کشف و دلجویی و ایجاد امید و انگیزه تلاش کنیم فردای اینان فردای ایرانمان را بسازد نه ایرانی که فردایش در گروی بیگانگان و سهم خواهان و سودجویان بماند.

ایران مهد فرهنگ و نخبگی و ایثار است، بکوشیم این سه برادر را در کنار هم نگه داریم، اکنون زمان یکدلی و یکپارچگی است. مراقب باشیم فاصله های نسلی مسبب فاصله های قلبی مان نباشد کخ اگر این اتفاق افتاد به تعبیر امام خمینی (ره) گرفتار عذابیم و آینده نا ملایمی در انتظارمان خواهد بود.

زمزمه هایی که از انتخاب جوانان و نخبگان در کالبد مدیریت شهری به گوش می رسد طنین جانگدازی دارد، باشد که با انتخاب های شایسته و مدون و همینطور به بازی گرفتن نیروهای دلسوز و نخبه کاری کنیم که انقلابمان همچنان در صدر باشد و مردمان ایران زمین همواره در عزت و سربلندی زندگی کنند.

از انتصاب و انتخاب یک مدیر تا سپردن کارهای بزرگ به جوانان همه انقلاب سود می برند و افتخارش برای کل آحاد جامعه است پس فراموش نمی کنیم عدم شایسته سالاری و عدم نخبه گماری تیری بر بازوی پیشرفت و خیانت به کشور و انقلاب است.