عنوان: کتابخانه نیمه شب
نویسنده: مت هیگ
مترجم: مهسا صباغی
ناشر:نشر آذرباد
✓ درباره کتاب کتابخانه نیمه شب
کتابخانه نیمه شب رمانی است در ژانر تخیلی-فلسفی که به مسئله انتخاب، حسرت، افسردگی و امید میپردازد. این کتاب در قالب داستانی معاصر، دغدغههایی عمیق از جنس زندگی واقعی را به تصویر میکشد. مت هیگ با بهرهگیری از مفاهیم علمی، روانشناسی و فلسفی، دنیایی خلق کرده که در آن شخصیت اصلی داستان میتواند به زندگیهای مختلفی که ممکن بود تجربه کند، سفر کند. کتاب، خواننده را به درون خود و انتخابهایش بازمیگرداند.
✓خلاصه کتاب کتابخانه نیمه شب
داستان درباره زنی به نام نورا سید است که در لحظهای بحرانی از زندگیاش، خود را در مکانی اسرارآمیز به نام «کتابخانه نیمه شب» مییابد. کتابخانهای که در آن هر کتاب، زندگی متفاوتی را به او نشان میدهد؛ زندگیهایی که در آنها انتخابهایی دیگر کرده است. با هر ورقزدن، نورا به نسخهای دیگر از خود سر میزند و در مسیر شناخت، پشیمانی و پذیرش قرار میگیرد. این رمان تجربهای است از سفر به درون و مرور لحظاتی که زندگی را میسازند.
✓بخشی از کتاب کتابخانه نیمه شب
نورا به دستشویی رفت که کاشی هایی به رنگ بژ اتاقک دوش بزرگ، حوله های نرم سفید داشت و فهمید که آن حس بدی را که صبح ها اغلب به او دست می دهد ندارد. آینه ای نصف دیوار روبه رویش را پوشانده بود. از دیدن تصوير خودش نفس توی سینه اش حبس شد و بعد خندید. فوق العاده سالم و قوی می نمود. توی این زندگی سلیقه افتضاحی در انتخاب لباس خواب داشت. (پیژامه چهارخانه ای به رنگ خردلی و سبز). دستشویی خیلی بزرگ بود. آن قدر که تصمیم گرفت روی کف آن شنا سوئدی انجام دهد. ده شنای کامل (بدون زمین گذاشتن زانوهایش) رفت وحتی به نفس نفس زدن هم نیفتاد. بعد توی حالت پلانک ماند. سپس سعی کرد تعادلش را با یک دست حفظ کند. سپس بدون اینکه ذرهای تعادلش را از دست بدهد دستش را عوض کرد.