رضا شریعتی، خبرنگار:
چاله چولهها سالها است که به معضل خیابانهای شهرها تبدیل شد، به گونهای که باعث نارضایتی مردم نیز شده است.
این روزها حال آسفالت خیابانها و پیاده روهای شهرها وضعیت مطلوبی نیست و معضل چاله چوله خیابانها و معابر همچنان قوت خود باقی است. در برخی از مناطق شهری این وضعیت بغرنج تر میشود، اگر چه مبلمان و زیر ساختهای شهری به عنوان بخشی از سیمای شهر باعث ایجاد هویت و زیبایی شهرها میشود اما عدم توجه به این موضوع این منظر را تحت الشعاع قرار داده است. يكی از مهمترين ويژگیهايی كه يك شهر را از ساير شهرها متمايز میكند و تأثير زيادی بر منظر شهری دارد، آسفالت يكدست و مناسب خيابانها است اما امروزه به هر كوی و برزن كه میروی آسفالتهای چهل تكه و وصله شدهای را میبينی كه سالهاست در اين خيابانها خود نمايی میكنند.
چالهها و پستی بلندی های خيابانها علاوه بر آنكه آسيبهايی را متوجه عابران پياده میكنند، منشأ بسياری از حوادث رانندگی هم هستند و علاوه بر خسارات جانی، هزينههای زيادی را روی دست صاحبان خودروها میگذارند.
حفاریهای وقت و بی وقت شركتهای خدمات رسان را میتوان از ديگر عوامل تخريب آسفالت خيابانها عنوان كرد.
در هر حال میتوان گفت، يكی از دلايل عمده كيفيت پايين آسفالت معابر شهری استفاده از مواد نامناسب در آسفالت توسط پيمانكاران شهرداریها است. پيمانكارانی كه نظارت چندانی بر كار آنها صورت نمیگيرد. در این زمینه نباید پروژههای مرتبط با سیما و منظر صرفاً از دید معماری و شهرسازی بررسی شوند بلکه از نظر اقتصادی نیز باید توجیه شوند؛ طوری که این پروژه ها نیز طول عمر مشخصی داشته باشند.
از طرفی نباید فراموش کرد کیفیت آسفالت که خود از زیرمجموعههای زیباسازی شهرها است، به عوامل متعددی بستگی دارد که استانداردسازی مهم ترین عامل آن است.
در این زمینه لازم است تا وضعيت دست اندازها و چالهها و کیفیت کارایی پیمانکاران توسط مسئولان ذیربط مورد بحث و بررسی قرار گیرد اما گویا متولیان شهرها آن قدر درگير جلسات و پشت ميز نشستن هستند كه فرصت سركشی به معابر شهری را ندارند، يا اينكه اگرهم در سطح شهر تردد میكنند با خودروهايی گران قیمت در حال رفت و آمد هستند، يا از جاهايی بسيار شيك تردد میكنند که چاله چولهها را نمیبینند! در این زمینه وضعيت دست اندازها، چالهها و گاهی اگر اغراق نباشد گودالهای خيابانها و محلهها در شهرهای مختلف طوری است كه بلاتكليف مانده و ظاهرا ًهيچ كس در فكر پر كردن آن نيست!
اما چهارعامل مهم در این بخش حلقه مفقوده این مسئله است: بی اطلاعی از وضعيت موجود، نبود اراده برای سامان بخشی، ناتوانی مديران شهری و نداشتن بودجه و امكانات.
از ابعاد دیگر هم می توان مشکلات چالههای شهرها را تحلیل کرد:
آن هم این که اصلا اراده ای برای بهبود وضعيت شهرها وجود ندارد! شايد متولیان شهرها واقعا نمیدانند حل اين مشکل از وظايف كدام دستگاه است! و يا شايد هم فكر میكنند كه خب، هركسی بايد جلوی در خانه خود را بهسازی کند!
با اين تفاسير میتوان گفت، نگاهی به وضعيت خيابانها نشان میدهد، هر چند سالها است كه مديران شهری با مشكلاتی برای آسفالت كردن خيابانها روبه رو هستند اما هيچگاه برای رفع آن اقدامی مؤثر و دائمی نكردهاند که لازم است تا در این زمینه تصمیماتی مهم در نظر بگیرند.