تیرنگ، رقیه سعیدینژاد
درگذشته ها که ابزار ارتباطی محدود بود مردم مازندران بسیاری از موضوعات را با صدای بلند به دیگران اطلاع می دادند وبه اصلاع با ونگ وا همدیگر را مطلع می کردند گاهی نیز برای اینکه کسی را به کاری بگمارند یا درخواست انجام کاری را داشته باشند به کسی که در مسیر او قرار داشت پیغام می دادند به فلانی اطلاع دهید با او کار دارم گاهی این پیغام برنده کم کاری یا بی توجهی می کرد و پیغام را به مخاطب خاص نمی رساند در این صورت این مثال عنوان می شد حال اگر کار مهمی بود ابتر می ماند و گاهی منجر به مشکلات عدیده ای می شد.
رضاعمو محله دِله بقالی داشته که مردِم هرگِدر فوری وسیله خواستِنه وِنه دیکون دله پیدا بیه .وِنه دیکون محله دله عِلاوه بر رفع حاجِت مردِم از نظر خاربار مرکز اطلاع رَسونی یا پیغوم پِه هم بیه هرکی اتّا محلی جا کار داشته یا خواسته ای داشته ، رضاعمو خَوِر گته وه فلان کَسِک رِه اگاه کِرده پیغوم رِه رسِندیه بالخره در روز اَندِه گت و خورد اونجِه شینه که اَتّا نفِر پیغوم رِه برسنده ونِه صاحاب گوش. اَتا روز میراب بیَمو رضاعمو خَوه بَتِه ممِد و تقی و جاوِرخان رِه بئو پِهرا بِهیِن تَکیِه هِنیشیم بَوینیم این قِنات چِلو کِه دَرِه خِشک وُونه رِه چِتی دِرست هاکِنیم مَردم مشکل کَفنه. رِضاعمو بَتِه خا سیروس خَوِه گِمبه وِشون خَوِر هاکِنه دِتا نِماشون بوگذِشته جمعلی میراب بیمو رضا عمو پیش بَتِه تِه اون سِه تا رِه نَتی بهیِن تکیه مِن دِ ساعات وِشون اِنتظاری داشتِمه خَوِری نَهیه. رضا عَمو بته مِن سیروس بَتِمه وِشون ره بَهووِه سیروس چَند ساعات بَعد دَهیه رضا عمو دیکون پیش گِذِر کِرده رضا عمو وِرِه صِدا بَزو عا سیروس عا سیروس تِه اون شو بَتِمه مَمِد و تَقی و جاوِرخان رِه بئو جمعلی میراب وِشون رِه کار دارِنه خوِر هدایی . سیروس بته مِن محسن داروَک رِه بَهوتِمه وِشون خَوِه بهووِه لابُد وِه می پیغوم رِه نِدا خِلاصه مُحسن فِردا بته علیرضا شِه عامی پِسر بهوته اَی خَوِر به اصل آدِمون نرسیه خِلاصه بعداز 4 شو همه جمع بَهینه مَمِد بَتِه بِرارون کارِ به این مُهمِی و حَساسی رِه پِیغوم پِه نَهورنه وِسه اَتّا نَفِر مامور بهیبو بقیه رِه خَوِر هاکِنه مَسئله او هسّه کِه دَنی بوشه همه به زَحمِت کَفِنه پیغوم پِه اسب جو نَخِرنِه کارهای مهم پیغوم پسغوم ندارنه
مازرونی گپ؛
اَسب پیغوم پِه جو نَخِرنه
درگذشته ها که ابزار ارتباطی محدود بود مردم مازندران بسیاری از موضوعات را با صدای بلند به دیگران اطلاع می دادند وبه اصلاع با ونگ وا همدیگر را مطلع می کردند گاهی نیز برای اینکه کسی را به کاری بگمارند یا درخواست انجام کاری را داشته باشند به کسی که در مسیر او قرار داشت پیغام می دادند به فلانی اطلاع دهید با او کار دارم گاهی این پیغام برنده کم کاری یا بی توجهی می کرد و پیغام را به مخاطب خاص نمی رساند در این صورت این مثال عنوان می شد حال اگر کار مهمی بود ابتر می ماند و گاهی منجر به مشکلات عدیده ای می شد.
لینک کوتاه :
https://tirangnews.ir/?p=35898
برچسب ها
یادداشت وارده؛ شعبدهبازی به سبک نتانیاهو؛ حقّهبازی و توهّم!
یادداشت اختصاصی تیرنگ؛ آغاز بازگشت آزادگان به میهن؛ نماد عزت و مقاومت
گلایه شهروند خبرنگار تیرنگ از کمبود امکانات تفریحی در ساری: مرکز استان از شهر بازی محروم است
یادداشت وارده؛
شعبدهبازی به سبک نتانیاهو؛ حقّهبازی و توهّم!
از زمان هری هودینی، شعبدهباز معروف که نمایشهایی چون راه رفتن روی آتش، بلعیدن گلولههای آتشین، فرو بردن میخ در سوراخ بینی و هزاران بدلکاری خطرناک و دلهرهآور دیگر را اجرا میکرد، اینها همواره جزو شگفتانگیزترین نمایشهای جهان بودهاند که تماشاچیان را از تعجب انگشت به دهان میگذاشتند
یادداشت اختصاصی تیرنگ؛
آغاز بازگشت آزادگان به میهن؛ نماد عزت و مقاومت
بیست و ششم مرداد ماه، روزی است که در تاریخ ایران به عنوان روزی ماندگار در یادها خواهد ماند؛ روزی که پس از سالها اسارت و رنج، آزادگان ایرانزمین به وطن بازگشتند.
گلایه شهروند خبرنگار تیرنگ از کمبود امکانات تفریحی در ساری:
مرکز استان از شهر بازی محروم است
شهروند خبرنگار تیرنگ در گفتوگو با تیرنگ با بیان اینکه ساری مرکز استان از شهر بازی محروم است، از نقش شهر بازی در توسعه استان گفت
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.