بازی با مرگ
بازی با مرگ
قصه دردناک دکل‌بندان گلوگاهی، روایت امروز و دیروز نیست و سال‌هاست که برگزیدگان این شغل پرمخاطره با وجود وعده‌های تکراری مسوولان با مشکلات معیشتی و بیمه‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند. دکل بندان بسیار مطالبه کردند و مسوولان قول‌های فراوان دادند، اما همچنان آنان با مشکلات زیادی مواجه هستند

 

تیرنگ:
قصه دردناک دکل‌بندان گلوگاهی، روایت امروز و دیروز نیست و سال‌هاست که برگزیدگان این شغل پرمخاطره با وجود وعده‌های تکراری مسوولان با مشکلات معیشتی و بیمه‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند. دکل بندان بسیار مطالبه کردند و مسوولان قول‌های فراوان دادند، اما همچنان آنان با مشکلات زیادی مواجه هستند.
کمتر اتفاق افتاده بود که سختی‌ های انتقال برق از نیروگاه تا خانه و خیابان را واکاوی کنیم اما حالا از کنار هر دکل یا تیر برقی که عبور می کنیم دنیایی سوال ذهنمان را در بر می‌ گیرد. این دکل چه ارتفاعی دارد، در گرمای تابستان جنوب بسته شده یا زمستان؟ آیا در تمام شدن این برج مرتفع کسی آسیب دیده است؟ دکل بندان از کدام خطه آمده‌اند؟ چه میزان هزینه و وقت برای اتمام پروژه در نظر گرفته شده است؟ جنس دکل و نوع آن، کیفیت و مقاومتش چگونه است؟ و…
مردم گلوگاه در شرق استان مازندران حِرفه دکل‌بندی را خوب می‌شناسند چرا که این شغل پرمخاطره با پوست و گوشت و خونشان عجین شده و زندگی آنان هم با این شغل گره خورده است

گلوگاه بعد از دکل‌بندی به انجیر و اکبر جوجه‌اش شهره است، ولی از آنجا که برداشت و فروش انجیر فقط ۲ ماه از سال رونق دارد و به راه انداختن رستوران برای پخت اکبرجوجه هم نیازمند سرمایه است، دکل‌بندی تنها شغلی است که همچنان از پدر به پسر ارث می‌رسد و جوانان برای سپری کردن امورات زندگی به آن دل می بندند.

این روزها مشکل دکل‌بندان گلوگاهی تنها ایمنی در کار و ترس از پرت شدن از ارتفاع نیست. بلکه دل مردان این دیار از وعده‌های به سرانجام نرسیده در سال‌های گذشته پر است.

بسیاری از دکل بندانی که جان باخته اند، همچنان خانواده‌هایشان از دریافت مستمری محروم هستند و بیمه‌ای ندارند و افرادی هم که با وجود پرت شدن از ارتفاع در قید حیات ماندند، اما دچار از کار افتادگی و معلولیت شدند، تحت پوشش بیمه‌ای قرار ندارند.
بر اساس آمارهای غیر رسمی، در هر خانه‌ در این شهر حداقل یک نفر دکل‌بند است و در هر کوچه سه تا پنج دکل‌بند مصدوم زندگی می‌کند و بین هر فامیلی یک یا دو قربانی به واسطه این شغل پرمخاطره وجود دارد
به گفته سمیع الله مظفری، عضو اتحادیه دکل بندان گلوگاه، این دکل بندها به طور متوسط برای هر ۱۵ سال کار، حداکثر سه سال سابقه بیمه دارند . یعنی پیمانکاران خوش انصاف بابت هر پنج سال کار دکل بندان تنها یک سال برایشان حق بیمه رد کرده اند، اما با این بی انصافی آشکار باز هم جوانان گلوگاهی از سر ناچاری و نبود شغل مجبورند به این حِرفه پُر مخاطره ادامه دهند.
میلاد کلبادی‌نژاد جوان گلوگاهی که ۱۷ سال روی دکل‌های مرتفع ایران کار کرده می‌گوید : از پدربزرگ هایمان شنیدیم که از ۷۰ سال پیش تاکنون دکل‌بندی در گلوگاه رسم است و پسرها از نوجوانی دکل بند می‌شوند، چون کار دیگری در این شهر وجود ندارد.

وی خاطر نشان کرد : ۱۱ سال پیش روی یکی از دکل‌های مرتفع تهران کار می‌کردم که از ارتفاع ۲۵ متری سقوط کردم و از ناحیه سر و صورت، دست، کمر و پا آسیب جدی دیدم. نزدیک به پنج ماه در بیمارستان بستری بودم و چند وقتی هم در خانه دوره نقاهت را گذراندم، اما دوباره به فضای کار برگشتم و همچنان مشغول دکل‌بندی هستم چراکه در دوران نقاهت نه بیمه‌ای مشمول من شد و نه کسی سراغی از من گرفت و مهم تر از آن کاری در گلوگاه پیدا نمی شد که برای سیر کردن شکم زن و بچه ام به آن مشغول شوم.
این دکل بند، دلیل مهارت گلوگاهی‌ها در دکل بندی را حضور مهندسان خارجی پیش از انقلاب در شهر گلوگاه عنوان کرد و ادامه داد : خیلی سال ها قبل مهندسان فرانسوی برای کارهای مربوط به برق‌رسانی به گلوگاه آمده بودند و پدر بزرگ‌های ما با آن‌ها کار می‌کردند و از همان زمان تا حالا دکل‌بندی در خانواده‌های گلوگاهی ادامه دارد.

کلبادی نژاد توضیح داد : برای ما چیزی به اسم ترس از ارتفاع وجود ندارد، چون در مقابل نبود تجهیزات، بیمه، ساعت کار مشخص و هزار مشکل دیگر، ارتفاع پیش پا افتاده‌ترین مشکل است یا حداقل مشکلی است که خودمان می توانیم با رعایت کردن حلش کنیم. ارتفاع بعد از این همه سال برای ما عادی شده مثل دوری از خانواده، چون وقتی در شهرهای دیگر کار می‌کنیم چند ماه خانواده را نمی‌بینیم.

وی تصریح کرد: بنده با ۱۷ سال سابقه کار، تنها پنج سال بیمه دارم و به همین دلیل دکل‌بندی را یک شغل بی‌در و پیکر می دانم. به شهر و استان‌های مختلف که می‌رویم بیشتر در بیابان و مراتع کار می‌کنیم و شب‌ها خسته و کوفته به خوابگاه‌هایی برمی‌گردیم که نهایت سه اتاق کانکسی دارد و ۳۰ نفر در آن اتاق‌ها می‌خوابیم. نه غذای درست و حسابی می‌خوریم نه استراحتی. در برخی از شب‌ها هم که در چادر می‌خوابیم، حداقل تا یک ماه خبری از حمام و دوش آب گرم نیست.

این جوان دکل بند گلوگاهی گفت: در این کار شش دانگ حواسمان را جمع می‌کنیم، اما باز هرسال کلی کشته و مصدوم داریم، چون ایمنی کار ما در حد صفر است و کسی به فکر ما نیست. اینجا همه یا فامیل هستیم یا همشهری برای همین تو رودربایستی می‌مانیم و روی شکایت کردن و گرفتن حق‌مان را نداریم. وقت کل کل و شوخی هم نداریم که یک کم دلمان باز شود
✓دکل بندی آسیب های جدی برای خانواده‌های گلوگاهی ایجاد کرد

در این پیوند استاندار مازندران با بیان این که دکل بندی یکی از آسیب های جدی برای خانواده های گلوگاهی ایجاد کرد گفت، با هماهنگی وزیر اقتصاد و دارایی این افراد به خصوص در حوزه درمان حمایت بیشتری خواهند شد.

یوسف نوری در بازدید از شهرستان گلوگاه اظهار کرد: این شهرستان ظرفیت های خوبی برای توسعه دارد اما آسیب های دکل بندها و نگرانی خانواده های آنها باید با حمایت های جدی کاهش یابد.

وی تصریح کرد: گلوگاه یکی از شهرستان های موفق در تولید محصولات کشاورزی است که این امر زمینه رونق اقتصادی را فراهم کرد.

نوری با بیان این که دولت سیزدهم برای ارتقا زیرساخت های این شهرستان تلاش های زیادی انجام داد، تصریح کرد: همه این تلاش ها سبب شد که گلوگاه در مدار توسعه قرار گیرد.

استاندار مازندران ادامه داد: برخی از طرح های نیمه تمام درمانی، عمرانی و کشاورزی در این شهرستان وجود دارد که فرایند تکمیل آنها شتاب می گیرد.

نماینده عالی دولت در مازندران گفت: هر چند گلوگاه از مرکز استان فاصله دارد اما با فراهم سازی زیرساخت های لازم این شهرستان در مسیر پیشرفت قرار دارد.

این مقام مسوول تصریح کرد: میزان مشارکت مردم این شهرستان در انتخابات ۱۵ تیرماه ۶۸ درصد بود که این خطه همانند دفاع مقدس عملکرد درخشانی در انتخابات از خود به یادگار گذاشت.