شاهرخ جباری ارفعی، کارشناس ارشد امور جنگل:
متاسفانه چند سالی است مدیریت جنگلهای شمال کشور دچار سردرگمی شده است. در چند یادداشت به این مسئله پرداخته میشود.
یادداشت اول: مقدمه
به طور کلی نوع بشر برای ادامه حیات خود سطح جنگلهای جهان را کاهش داده است. به باور دانشمندان، قبل از انسان حدود شصت درصد خشکیهای جهان از جنگل پوشیده شده بود که اینک به حدود سی درصد رسیده است. نوع بشر مساحت جنگلهای جهان را به نصف رسانده است.
کشور ما نیز شامل این قاعده هست. برآورد آگاهان حاکی از این است که مساحت جنگلهای ایران کنونی در دو هزار سال قبل حدود پنجاه میلیون هکتار بوده که اینک به حدود چهارده میلیون هکتار رسیده است. رکورد ما در تخریب جنگل از میانگین جهانی بالاتر است چرا که اگر آنان مساحت جنگل را به نصف رساندهاند؛ این رقم در ایران از یک سوم هم کمتر شده است و این به علت موقعیت جغرافیایی ایران است که به جز شمال کشور، جنگل تخریب شده در آن به سختی به طور طبیعی احیا میشود.
بدیهی است جنگلهای کشور و به ویژه شمال از دیرباز مورد استفاده مردم قرار داشته است. از چوب آن برای سوخت، ساختمان و محصور کردن مزارع استفاده میکردند؛ دامهای خانگی و عشایری آنان در جنگل تعلیف میکرد. انواع میوههای جنگلی را در فصول مختلف سال جمع آوری کرده و از آن نان، ترشی، دوشاب و … درست میکردند. نجاران محلی میدانستند که چه چوبی چه خاصیتی دارد. کدام چوب به درد کندوی زنبور عسل میخورد؟ از کدام چوب میتوان وسایل خانه مهیا کرد؟ و چه چوبی به درد ساختمان میخورد؟
جنگل نشینان حتی از خواص دارویی گیاهان جنگل هم اطلاع داشتند.
سالها قبل از یکی از دامداران جنگل نشین پرسیدم نظرت نسبت به جنگل چیست؟ گفت ما به پشتیبانی (پشتوانه) جنگل زنده هستیم.
جنگلهای ایران در سال 1341 ملی اعلام شده است. قبل از آن چند نوع مالکیت در جنگل وجود داشته است. مثلا در جنگلهای شمال کشور یک قسمت از جنگلها مربوط به حاکمان بود که به آن خالصه میگفتند. چندین برابر آن در مالکیت اربابها و خانها بود که به جنگلهای اربابی معروف بود. (البته جنگلهایی هم در مالکیت مردم محل بود) و بالاخره بخشی اندکی هم وقف شده بود و جنگلهای وقفی نام داشت.
عجیب اینکه پس از گذشت بیش از شصت سال هنوز ید مالکانه دولت در تمام جنگلها اعمال نشده است؛ نمونه آن وجود هزاران دامسرا در داخل جنگلهای شمال است که سیاستهای مختلف دولتی نتوانسته این چالش را حل و فصل کرده یا دست کم کاهش دهد.
شادروان کریم ساعی از جوانانی بود که در حدود نود سال قبل از طرف دولت برای تحصیلات عالی به اروپا اعزام شده بود. وی پس از بازگشت به کشور جنگلبانی ایران را در سه سطح علمی، قانونی و اجرایی ارتقاء داده و به حق بنیانگذار جنگلبانی نوین ایران نامیده شده است.
ساعی در حدود هشتاد سال قبل با استفاده از گزارش کارشناسان و پیمایش میدانی خود مساحت جنگلهای شمال کشور را بیش از سه میلیون هکتار برآورد کرده بود که در حال حاضر دست کم یک سوم آن از بین رفته است. وی خطرات نابودی جنگل را برشمرده و در کتاب خود آورده است.
علاوه بر تخریب کمی (مساحت)، جنگلها از نظر کیفی نیز آسیب دیده که کمتر مورد توجه عموم قرار گرفته و بیشتر مورد نظر متخصصان است.
در یادداشت بعدی به عوامل تخریب جنگل و آنچه در هشتاد سال سپری شده بر آن گذشته اشاره خواهد شد.