کاسبان دو قطبی سازی بدنبال رادیکالیسم سیاسی
کاسبان دو قطبی سازی بدنبال رادیکالیسم سیاسی
جنگ و دفاع دوازده روزه اخیر، که با استفاده بی‌سابقه از فناوری‌های نوین نظیر هوش مصنوعی، پهپادهای تهاجمی و حملات سایبری همراه بود، نیازمند واکنشی دقیق، علمی و چندلایه از سوی رسانه ملی بود و در این میان، آنچه بیش از پیش اهمیت یافت، نه فقط اطلاع‌رسانی لحظه‌ای، بلکه بازتاب احساسات ملی، تقویت روحیه عمومی، بازنمایی واقع‌گرایانه از میدان درگیری و البته، فراهم‌کردن بستری برای شکل‌گیری «گفتمان ملی» بود؛ گفتمانی که بتواند در دل بحران، اتحاد اجتماعی و اعتماد عمومی را تقویت کند و خوشبختانه رسانه ملی به زیبایی تمام آن را بازنمایی کرد.
دکتر هادی ابراهیمی مدیرکل صدا وسیمای مازندران و استاد دانشگاه،
یکی از برکات انکارناپذیر جنگ ۱۲ روزه تحمیلی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها علیه ایران عزیز، درک مشترک و همزمان هر سه رکن نام مقدس “جمهوری اسلامی ایران” بود. پس از سال‌ها دعوای بی‌اساس در فضاهای رسانه‌ای و مجازی، این نتیجه ماندگار حاصل شد که این نام، همانگونه که امام راحل (‌ره ) فرمودند، نباید تغییری کند.جمهوری اسلامی ایران تداعی‌گر محوریت مردم و مدنی بودن ساختار نظام سیاسی، نشان‌دهنده اعتقاد و ایدئولوژی قاطبه مردم ما و دین رسمی ایران و ایرانیان و جغرافیای متمرکز، دوست‌داشتنی و مقدسی است که در انحصار همه ایرانیان، فارغ از قوم، قبیله، طایفه، حزب، جناح، زبان، نژاد و مذهب قرار دارد و مرکز ثقل تمام گرایش‌ها و وابستگی‌های ماست، ایرانی که با پیشینه حماسی خود از دیرباز و با غیرت حسینی همه عاشورائیان و کربلاپیشگان و در نهایت با شجاعت و شهادت‌طلبی مردم امروز، حفظ شده است. علاوه بر توانمندی‌های نظامی (اعم از پدافندی و آفندی) وحدت و انسجام سیاسی و دینی مردم، بزرگترین عامل بازدارنده دشمنان در شرایط بغرنج امروز و مطمئن‌ترین راه عبور از بحران غرب‌پایه و صهیونیست‌محور به شمار می‌رود.
این جنگ به ما آموخت که ایرانیان در روز مبادا، تمام اختلافات را کنار گذاشته و با افتخار در زیر پرچم سه‌رنگ جمهوری اسلامی ایران متحد می‌شوند و نه تنها گامی در جهت انتظارات دشمنان برنمی‌دارند، بلکه با بالا بردن آستانه تحمل، چنان زیبا پای ادعای مقاومت خود ایستادند که دشمنان و تمام دنیا را در حیرتی عمیق فرو بردند. ابررسانه‌های موسوم به “اتاق جنگ فتنه” نیز انگشت‌به‌دهان مانده و در اوج ناامیدی، حتی مخالفان و منتقدان، زندانیان سیاسی، افراد با پوشش نامناسب، سلبریتی‌های هنری و ورزشی و سایر اقشار و اقوام را به سمت موضع انتقام از مردم سوق دادند، به حدی که از قریب به ۱۰۰۰ شهید، بیش از ۷۰۰ شهید غیرنظامی و بیشتر اهداف، مسکونی و محل کسب و کار بازار بوده‌اند.جنگ و دفاع دوازده روزه اخیر، که با استفاده بی‌سابقه از فناوری‌های نوین نظیر هوش مصنوعی، پهپادهای تهاجمی و حملات سایبری همراه بود، نیازمند واکنشی دقیق، علمی و چندلایه از سوی رسانه ملی بود و در این میان، آنچه بیش از پیش اهمیت یافت، نه فقط اطلاع‌رسانی لحظه‌ای، بلکه بازتاب احساسات ملی، تقویت روحیه عمومی، بازنمایی واقع‌گرایانه از میدان درگیری و البته، فراهم‌کردن بستری برای شکل‌گیری «گفتمان ملی» بود؛ گفتمانی که بتواند در دل بحران، اتحاد اجتماعی و اعتماد عمومی را تقویت کند و خوشبختانه رسانه ملی به زیبایی تمام آن را بازنمایی کرد.
راستی، چرا دشمنان به همراهی مردم، به‌ویژه جوانان، بانوان و هنرمندان امیدوار بودند؟ چه اتفاقی افتاد که این‌گونه همه اقشار و آحاد مردم رویکردی متفاوت نشان دادند و پای وطن عزیز ایستادند؟ تمام اتفاقات تلخ ایام جنگ تحمیلی، با تمام خسارت‌های جانی، مالی و روحی و روانی را به جان خریدند و همچنان از رهبری معظم و نیروهای مسلح حمایت کرده و به بزرگترین سرمایه اجتماعی نظام مقدس جمهوری اسلامی تبدیل شده‌اند؟دلایل این پایداری عبارتند از
۱. غیرت، همیت و حب وطن ایرانیان
۲. غیرت، اقتدار و اهتمام حسینی
۳. شهادت‌طلبی و فرهنگ عاشورایی
۴. عبرت از تجاوزهای تاریخی
۵. پرهیز از صلح‌های تحمیلی
۶. هدایت الهی قلب‌های مردم
۷. مردمی بودن نظام
۸. محبوبیت مقامات لشکری و کشوری
۹. روایت درست و حقیقت‌گویی رسانه ملی
۱۰. حضور شعرای بزرگ قدیمی
۱1. میدان‌داری درست سلبریتی‌ها
۱۲. برکت و اعتبار خون شهدا
۱۳. وفاداری مردم به پیمان با رهبری
۱۴. افزایش ظرفیت پذیرش نظام
۱۵. اقتدار نیروهای مسلح در مقابله به مثل
۱۶. تجربه دفاع مقدس ۸ ساله و دفاع از حرم
۱۷. خطای محاسباتی دشمنان و معاندان
۱۸. استفاده دشمن از زبان تحقیر و تسلیم
۱۹. حب الحسین و حب الوطن یجمعنا
۲۰. اثبات عدم تعارض بین اسلام‌دوستی و ایران‌دوستی
علاوه بر این گزینه‌ها، دستاوردهای بسیار دیگری نیز قابل ذکر هستند که عمدتاً عبارتند از:
۱. درک درست دنیا از اقتدار دفاعی ایران
۲. امیدواری ملت‌های مظلوم منطقه
۳. خنثی شدن تهدید گزینه نظامی “روی میز”
۴. رسوایی غرب از تزویر دیپلماسی
۵. حفظ قابلیت تهدید بقای اسرائیل
۶. اثبات توان مدیریتی در جمهوری اسلامی
۷. بازگشت اقشار مختلف به زیر پرچم
۸. احساس عزت‌مندی ایرانیان مقیم خارج
۹. همراهی فرهیختگان ایرانی مقیم خارج
۱۰. همدردی ملت‌های آزاده با اهتزاز پرچم ایران
۱۱. فراگیر شدن نفرت ملی از آمریکا و اسرائیل
۱۲. خنثی شدن عملیات‌های فریب روانی
۱۳. بی‌اثر شدن جنگ رسانه‌ای غرب
۱۴. فروپاشی ابهت پوشالی نظام سلطه
۱۵. کشف گسترده باندهای ستون پنجم
۱۶. بازگشت اقتدار میدانی بسیجیان
۱۷. افزایش شگفت‌انگیز محبوبیت رهبری
۱۸. اتحاد پرهیبت دفاعی ارتش و سپاه
۱۹. برگزاری نماز جمعه در تراز اول انقلاب
۲۰. تعدیل بسیاری از تقابل‌های داخلی
۲۱. نمایش مدیریت بحران در جامعه
۲۲. صبر الهی، انقلابی و ملی مردم
۲۳. میهمان‌نوازی عالی استان‌های شمالی
۲۴. تمرین دفاعی ما برای جنگ‌های احتمالی
۲۵. نمایش قابلیت‌های بازدارندگی
مااز هر منظری که به جنگ تحمیلی ۱۲ روزه نگاه کنیم، شاهد بارش نعمات الهی هستیم. در برابر عظمت دستاوردهای ما، دشمن جز له شدن، بیچاره شدن، آواره شدن، مهاجرت معکوس، تبدیل شدن تل‌آویو، حیفا، عسقلان و شهرک‌های صهیونیست‌نشین به تپه‌های خاک، رسوایی پدافندهای تبلیغ شده، نابودی مراکز علمی و پادگانی و هزینه‌های سنگین دیگر، دستاوردی نداشته است، علاوه بر این، گرفتار اختلافات عظیم داخلی و تظاهرات میلیونی مخالفان، رژیم جعلی اسرائیل را فراگرفته و پس از خروج از شرایط جنگی، آینده مبهمی در انتظار آن است.
ایران امروز، به ایران پرنشاط سال‌های پس از پیروزی انقلاب تبدیل شده است و برای حفظ این ایران فراگیر، باید اهتمام ویژه‌ای به شناسایی عوامل ستون پنجم، به‌خصوص در فضاهای رسانه‌ای که مجدداً وحدت ملی ما را هدف گرفته‌اند، داشته باشیم. کسانی که فراخوان‌های خائنانه می‌دهند و اشک تمساح می‌ریزند.این جمعیت میلیونی که با یک فراخوان نسبتاً ساده و به منظور دفاع از هویت ملی و وطن به خیابان آمدند، نشان‌دهنده ظرفیت‌های فراوان نظام برای بسیج مردمی و نمایش انسجام ملی است که باید هر از چند گاهی آن را تکرار نمود.حضور افراد با ظواهر مختلف که بدون هیچ‌گونه تنش و چالشی به یک منظور گرد هم آمده بودند، پادزهری برای دو قطبی‌سازان جامعه بود و کار رسانه‌ای و تبلیغاتی روی این مانور بی‌نظیر مردمی باید با شدت و گستره فراوان در دستور کار قرار گیرد.آنچه در رفتار جمعی ایرانیان در این بزنگاه تاریخی 12 روزه مهم است، تکیه بر سنت رفتار سیاسی و نحوۀ سیاست‌ورزی همگانی بود که در نتیجه آن «منطق وحدت» به‌جای «منطق گسست» نشست اما برخی افراد معدود به ‌واسطۀ جا باز کردن هویت غربی در ذهن تاریخی شان، درک خود را از وضعیت موجود از دست داده و شبیه کسانی که تاریخ را گم کرده اند تلاش نمودند با صدور بیانیه هایی شهید شیرین همبستگی را به کام مردم تلخ و وحدت ملی را مثله کنند تا مردم رو در رو با ساختار قدرت قرار گیرند به نام مشارکت فعال جامعه را به کام رادیکالیسم سیاسی بکشانند.
شک نکنید که بدخواهان خارجی و خائنان خارج‌نشین و دنباله‌های آن‌ها در داخل، در ادامه همین راه از فردا در رسانه‌ها و روزنامه‌های خود دنبال بهانه و موضوعاتی می‌گردند تا این مانور عظیم را بی‌اثر کنند، حتی اگر بهانه‌ای هم پیدا نکنند، آن را خلق می‌کنند، لذا باید مراقب کید جدید آن‌ها و ستون پنجمشان در رسانه‌های داخلی باشیم.در پایان توصیه می کنم به جای تخریب و تخطئه رسانه ملی و همنوایی با دشمن، کارزار بایکوت ایران اینترنشنال به عنوان بازوی رسانه‌ای اتاق جنگ صهیونیست ها را جدی بگیرند، شبکه ای که در این جنگ 12 روزه با سوءاستفاده و موج‌سواری روی احساسات عموم و در راستای مأموریتی مشخص، تلاش کرد با انتشار اخبار تحریف‌شده و ساختگی با هدف ایجاد ترس، رعب و ناامنی، میان جامعه یکپارچۀ ایران تفرقه‌ ای عمیق ایجاد کند اما هوشیاری فعالان رسانه‌ای، روزنامه‌نگاران، تحلیل‌گران و کنشگران فضای مجازی صدای اعتراض ملی ایرانیان علیه رسانه‌ای که نه «ایرانی» است و نه «مستقل»، بلکه ابزار جنگ روانی دشمن را بلندتر و رساتر کرد.آگاه باشیم که دو جریان افراطی از دو سو، همچون لبه‌های تیز یک قیچی، در مقابل انسجام ملی ایستاده‌اند، جریانی که به‌ظاهر پرچم انقلابی‌گری و ارزش‌مداری را برافراشته، با تخریب عملکرد مسئولان دیپلماسی کشور، کارزار استیضاح و موارد مشابه را به راه انداخته است، از سوی دیگر، جریانی مشکوک از ورشکستگان سیاسی فعال شده‌اند تا با عقده‌گشایی، نظم اجتماعی ایجادشده را بر هم زده و بسترساز حمله مجدد دشمن به این سرزمین گردند.