پندها و عبرت‌های سوریه
پندها و عبرت‌های سوریه
لیبی کمی دورتر اما سوریه در همین نزدیکی ها هم به لحاظ جغرافیایی، هم به لحاظ زمانی، می تواند برای سایر ملتهایی که تحت تهاجم و تجاوز مشابه قرار گرفته یا خواهند گرفت، مستندترین داستان واقعی برای فهم درست و درک عمیق استراتژی های کوتاه مدت و درازمدتی باشد که موقتا در لابه لای لایه های مرموز جنگ رسانه ای مکتوم و مخفی می مانند اما در زمان مقتضی، ناگهان همه چیز افشاء و آشکار می شوند.

 

 

 *تیرنگ، دکتر هادی ابراهیمی مدیرکل صدا و سیمای مازندران و استاد دانشگاه*

لیبی کمی دورتر اما سوریه در همین نزدیکی ها هم به لحاظ جغرافیایی، هم به لحاظ زمانی، می تواند برای سایر ملتهایی که تحت تهاجم و تجاوز مشابه قرار گرفته یا خواهند گرفت، مستندترین داستان واقعی برای فهم درست و درک عمیق استراتژی های کوتاه مدت و درازمدتی باشد که موقتا در لابه لای لایه های مرموز جنگ رسانه ای مکتوم و مخفی می مانند اما در زمان مقتضی، ناگهان همه چیز افشاء و آشکار می شوند.

سوریه بارزترین مثال تحلیگران عمق اندیش و آینده نگری است که بارها و بارها هشدار مکتوب و گفتاری داده و ‌اظهر من الشمس چنین وضعیت شوم و دردناکی را پیش بینی می کردند اما طبق معمول و رسم مألوف تمام فتنه ها، نه تنها گوشی بدهکار شنیدن آژیرهای خطر و هشدار خیراندیشان نبود، بلکه نعره های خصمانه و نفرت انگیز دهان های گشادشان و قهقهه های لایعقل شان، مصلحان را به فاصله گرفتن از آنها وا می داشت.

جالب است بدانید که طراحان استکباری و صهیونی فتنه ها در هر کشوری، در انتخاب موضوع و طراحی شکل فتنه ها، طوری عمل می کنند که فعالان فتنه ها خودشان را طراح‌ فتنه دانسته و در مسیری قرار می گیرند که به علت تکثر کینه ها و تعصب ها و نفرتها، تقریبا راه بازگشتی برای آنها متصور نیست.

سیاست کهنه انگلیسی ها مبنی بر اینکه اختلاف بینداز و حکومت کن، توسط صهیونیستها در منطقه غرب آسیا و جهان اسلام بطور جدی پیگیری می شود، بطور مثال در ایران، نفرت علیه افغانستانی ها و در افغانستان نفرت علیه ایرانی ها، در ایران نفرت علیه اعراب و در کشورهای عربی نفرت علیه ایرانی ها و فارسها و ادامه همین قصه در عراق، در لبنان و در چند سال اخیر در سوریه آنچنان قوی کار شده و می شود تا مشخصا امت واحده ای شکل نگیرد و در مرحله بعد هیچ کشور قدرتمندی شکل نگیرد که بخواهد مقابل رژیم جعلی اسرائیل عرض اندام کند.

نگاهی مقایسه ای بین آنچه که در فضاهای رسانه ای علیه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی پمپاژ می شود تا نظام و مردم ما را مقصر معرفی کرده و جنایتهای نظام سلطه را فقط یک واکنش تلقی کنند، با آنچه که در سوریه در جریان بود و هست، روشنگر بسیاری از ابهامات دروغ پایه ای است که طرح آنها به بهبود شناخت مخاطبان ما از ماهیت استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل کمک زیادی خواهد کرد:

۱-سوریه تحت حاکمیت الجولانی، نه تنها هرگز مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل نگفت، بلکه علاوه بر پذیرش الحاق رسمی جولان اشغالی به اسرائیل، در دیداری که با ترامپ در عربستان داشت، قول به رسمیت شناختن و برقراری رابطه با اسرائیل را هم داد.

۲-سوریه چه در زمان اسد و چه امروز، سخنی از حجاب اجباری نگفت و خیابانها و بازارش با انتخاب پوشش باز، در حد استفاده از لباس استخر بانوان مانور بی حجابها بود و این هم دلیلی بر تهاجم همه جانبه نبود.

۳-سوریه الجولانی با سرکوب گسترده علوی ها، عملا نه پناهگاه حزب الله بود نه حماس پس تهدیدی برای امنیت اسرائیل نبود.

۴-سوریه الجولانی که با حمایت کامل امریکا و اسرائیل شکل گرفت، هیچگونه نافرمانی نداشت و آب بدون اجازه امریکا نمی خورد.

۵-سوریه الجولانی نه موشک و پهپاد نظامی و جاسوسی داشت و نه برنامه توسعه توان دفاعی را در دستور کار قرار داده بود.

۶-سوریه الجولانی برنامه هسته ای هم نداشت و متهم به غنی سازی حتی صفر در صد هم نبود.

۷-سوریه الجولانی نه تنها به حمایت از مقاومت نمی پرداخت، بلکه در تقابل با جبهه مقاومت عمل کرده و می کند.

۸-سوریه الجولانی تسخیر نیابتی برای اسرائیل است و دغدغه ای مطرح نیست.

۹-سوریه الجولانی به حضور مستشاران نظامی ایران در خط مقدم مبارزه با اسرائیل پایان داد و عملا امنیت اسرائیل را از این بابت تأمین کرد.

۱۰-سوریه الجولانی حتی لبنان را هم تهدید به تجاوز کرد تا عملا اشغال جولان را به فراموشی سپرده و جغرافیای از دست رفته اش را جبران کند.

۱۱-سوریه الجولانی از ابتدای استقرار به صدها تجاوز هوایی و موشکی اسرائیل، حتی یکبار هم پاسخ نداد و یک بیانیه اعتراض هم صادر نکرد و حتی به هیچ سازمان بین المللی هم شکایت نکرد.

۱۲-سوریه الجولانی، به حضور امریکا در پهنه وسیعی از خاک سوریه و به غارت گسترده نفت سوریه هیچ اعتراضی نکرد.

۱۳-سوریه الجولانی، هیچ اعتراضی حتی به ادامه تجزیه این کشور توسط اسرائیل و ترکیه و امریکا نکرده بود.

۱۴-سوریه الجولانی به ترور صدها دانشمند سوری از بدو استقرار و نابودی وسیع زیرساخت های صنعتی سوریه هیچ واکنشی نشان نداد.

۱۵-تنها دلیل گسترده ترین عملیات همه جانبه اخیر صهیونیستها به سوریه و بمباران کاخ ریاست جمهوری و قتل عام نیروهای تحریرالشام، تقابل الجولانی با فرقه دروزی سویدای سوریه بود که مثل بهایی های ایران، چشم و گوش صهیونیستها بوده و هماهنگ ترین فرقه منطقه با اسرائیل هستند.

البته باورپذیری بهانه واقعی اسرائیلی ها در این تهاجم اشغالگرانه، قطعا نمی تواند چنین موضوعی باشد، بلکه این تجاوز را باید در استراتژی درازمدت صهیونیستها مبنی بر توسعه اسرائیل در قالب خاورمیانه جدید تعریف کرد.

اسرائیل با این تجاوز به همه گروهها و فرقه های مزدور و همسو با خود اعلام کرد که شما مستأجرهای موقت اسرائیل محسوب می شوید و به محض فراهم شدن شرایط، استقرار اصلی طبق زمان بندی انجام خواهد شد.

پس حمله اسرائیل به سوریه الجولانی، می تواند حامل پیامهای مهمی باشد و آن اینکه اسرائیل رسما و رأسا به اشغال جهان اسلام می اندیشد و ماهیت دولتها هم برایش فرق نمی کند و آنهایی که به امنیت عاریه ای از جانب آمریکا دلخوش کرده اند، هم به وعده های اخیر آمریکا به الجولانی دقت کنند و هم به لبخند و سکوت تلخ آمریکا و تمامی کشورهای غربی در جریان این تجاوز وحشیانه بنگرند و در مقایسه با مواضع مقاومتی جمهوری اسلامی ایران، به نیکی درنگرند که برد نهایی عزت و شرافت و امنیت در کدام گزینه نهفته است سازش یا چالش؟

عاقبت سوریه آزاد را هم دیدیم و بیچاره مردم سوریه که برای الجولانی جشن استقرار گرفته و دلخوش به پیوستن سوریه به دنیای آزاد مدنظر غرب بودند و بدتر از شهروندان سویدا بودند که پس از آن جشن خوش باورانه، این روزها در قتل عام گسترده به خاک و خون کشیده شدند و رؤیاهای شیرین شان راه به جایی نبرد.

در پایان تأکید می کنم که ملت بزرگ ایران امروز تمام قد در طرف درست تاریخ ایستاده و زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران و پشت سر مقام معظم رهبری، به حمایت از نیروهای مقتدر مسلح خود پرداخته و بزرگترین بازدارنده دشمن یعنی همین اجماع و وحدت سیاسی اقوام و اقشار را به عنوان یک سرمایه اجتماعی شکل داده و بزرگترین قطعه پازل پیروزی ایران عزیز را بوجود آورده است، لازمه استمرار اقتدار، حفظ و نگهداری وحدتی است که پای آن را شهدای ما امضاء کرده اند.