تیرنگ، وحیده برزه، معلم دانش آموختهی زبان و ادبیات فارسی و مدرس دانشگاه فرهنگیان
ایرانیان، ملتی با فرهنگ جمع گرایانه و دارای پیشینه ی دینی و اعتقادی مبتنی بر جشن ها و آیین های گروهی، از قدیمی ترین ملت های دارای تمدن در جهان بودند که در قلمرو جغرافیایی خود، طبق مستندات، مکتوبات و روایات به دست آمده، سطوح اجتماعی و لایه های فرهنگی متعددی داشتند و برای تسهیل امورات زندگی از دانش زمان خود از جمله ستاره شناسی و ریاضی بهره می بردند. شاید یکی از قراردادهای مهمی که تمدن انسانی برای تعیین زمان در طول حیات، آن را وضع کرد گاهشمار و تقویم است که ایران در این امر سر آمد تمدن های پیشین بوده است. در ادامه ی بررسی جشن های باستانی در شاهنامه فردوسی به روز چهاردهم از ماه شمسی می رسیم که گوش روز نام داشت. این روز که به نام یکی از فرشتگان به نام جوش ( گوش) بوده است روز خوبی برای اقدام به کارها و دیدار بزرگان محسوب می شد. مهمترین واقعه ای که در این روز اتفاق افتاده است، پادشاهی فریدون است که فردوسی در این باره این گونه سرود: بسیار است گیتی بسان بهشت/ بجای گیا سر و گلبن بکشت/ از آمل گذر سوی تمشیه کرد/ نشست اندر آن نامور بیشه کرد/ کجا کز جهان گوش خوانی همی/ جز این نیز نامش ندانی همی.
روز شانزدهم ماه، مهر روز نام داشت که منسوب به یکی از فرشتگان آیین زرتشتی و مظهر پیمان و محبت و خورشید بود. ایرانیان روز مهر از ماه مهر را جشنی با نام مهرگان برگزار می کردند که بعد از نوروز در واقع بزرگترین جشن ملی به شمار می رفت. فریدون جنیدی(1358) در مورد این جشن می گوید: «ایزد مهر اولین و بزرگترین ایزدان آریایی است و پرستش مهر با نژاد آریا شروع گردید و در همه ممالک آریانشین منتشر گردید. بسیاری از محققان مهر و خورشید را یکی می دانند اما واقعا چنین نیست زیرا که اگر این هر دو یکی بودند خورشید روز را جدا از مهر روز نمی آوردند. مهر در اوستا از آفرینندگان اهورامزدا محسوب شده است و ایزد محافظ عهد و پیمان است و از این رو فرشته فروغ و روشنایی است تا هیچ چیز بر او پوشیده نباشد. این روز یادگار فریدون آریایی و دین میترایی آریائیان است و تاجگذاری او پس از ستم هزار ساله سامیان است و نیز روزی است که از مکانی که نطفه کیومرث در زمین روئیده، میهری و میهرانه (مشی و مشیانه) از آن بوجود آمدند و زندگی انسان ها آغاز گردید». فردوسی این روز را چنین سرود: ز زیتون و جو و ز هر میوه دار/ که در مهرگان شاخ بودی ببار/ به روز خجسته سر مهر ماه/ به سر بر نهادان کیانی کلاه/ اگر یادگارست از او ماه مهر/ بکوش و به رنج ایچ منمای چهر / سر ماه نو هرمز مهرماه/ بران تخت فرخنده بگزید راه.
سروش روز که روز هفدهم از ماه شمسی پیش از اسلام بوده است به نام سروش یکی از مهم ترین ایزدان آیین مزدیسنا است. در این روز به آتشکده می رفتند و دعا و نیایش می کردند و این روز را روز آفرینش فرشته ی مرگ می دانستند. روز پادشاهی بهرام گور در این روز بوده است که فردوسی این چنین گفت: بزرگان بر او گوهر افشاندند/ بران تاج نو آفرین خواندند/ ز گیتی بر آمد سراسر خروش/ در آذر بد این جشن روز سروش. روز نوزدهم، فروردین روز که تلفظ اوستایی فره وش است و به باور ایرانیان باستان در این روز ارواح یا فروهرهای در گذشتگان به زمین آمده و به همین مناسبت ایرانیان در روز نوزدهم از ماه فروردین، جشن فروردینگان بر پا می کردند. بمان تا بیاید مه فرودین/ که بفروزد اندر جهان هور دین/ مه فرودین و سر سال وبد/ لب رود لشکرگه زال بود/ دی و بهمن و آذر و فرودین/ همیشه پر از لاله بینی زمین/ چه مایه خروشید و کرد آفرین/ به جشن کیان هرمز فرودین.