سیدعرفان قادری، دانش آموخته دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی، مدرس دانشگاه:
جرم شناسی فرهنگی به بررسی نقش رسانهها و محصولات فرهنگی در شکل گیری هنجارشکنی و بزهکاری میپردازد. موسیقیهای سطحی که دارای محتوای غیر اخلاقی، خشونت کلامی یا ترویج بی بندوباری و فساد هستند میتوانند تأثیر منفی بر ارزشهای اجتماعی و بنیان خانواده داشته باشند. در
این راستا، آثار ساسی مانکن را میتوان از چند منظر بررسی کرد:
ترویج ارزشهای ضد هنجاری: استفاده از مضامین غیر اخلاقی، شوخی های جنسی و ترویج روابط ناسالم میتواند موجب تغییر نگرش نوجوانان و جوانان نسبت به ارزشهای فرهنگی و خانوادگی شود.
ایجاد هنجارشکنی در میان نوجوانان: موسیقیهایی که از زبان و نمادهای خلاف عرف جامعه استفاده میکنند، میتوانند باعث عادی سازی رفتارهای ناهنجار شوند، یکی از نگرانیهای اصلی تأثیر موسیقیهای مبتذل بر افزایش جرائم اخلاقی مانند مزاحمتهای خیابانی، خشونتهای جنسی و کاهش
حساسیت عمومی نسبت به این جرائم است. موسیقیهایی که ناهنجاریهای اخلاقی را عادی جلوه میدهند، میتوانند بر رفتارهای اجتماعی تأثیر بگذارند
تغییر الگوهای رفتاری نوجوانان و جوانان: از آنجا که نوجوانان و جوانان از موسیقی به عنوان یکی از ابزارهای هویت یابی استفاده میکنند محتوای این آثار میتواند الگوهای رفتاری آنها را شکل دهد. در نتیجه ترویج رفتارهای ناسالم ممکن است موجب کاهش احترام به والدین و تضعیف روابط خانوادگی شود
تغییر هویت فرهنگی : موسیقی مبتذل میتواند به تدریج باعث تغییر در هویت فرهنگی افراد شود .با تأکید بر سبکهای زندگی نادرست و بی مسئولانه این نوع موسیقی میتواند ارزشهای فرهنگی و اخلاقی جامعه را تضعیف کند و نسل جوان را از هویت فرهنگی و تاریخی خود بیگانه سازد
پیشگیری از گسترش موسیقی مبتذل در چارچوب جرمشناسی فرهنگی، نیازمند نگاهی چندبُعدی و بینارشتهای است که هم سیاست کیفری و هم تحلیلهای فرهنگی را در بر میگیرد. در ادامه، راهکارهای پیشگیرانه را در سه سطح اصلی طبقهبندی میکنم
پیشگیری اجتماعی
الف. توسعه و تقویت فرهنگ موسیقی غنی و جایگزین
• حمایت از موسیقی فاخر، فولکلور، سنتی، تلفیقی و نوگرای غیرمبتذل.
• ایجاد بستر مناسب برای حضور هنرمندان جوان در چارچوبهای مشروع، برای جلوگیری از کشیدهشدن به فضای زیرزمینی.
ب. آموزش رسانهای و سواد موسیقایی
• آموزش عمومی برای تفکیک موسیقی سالم از موسیقی آسیبزا، بهویژه در مدارس و دانشگاهها.
• ترویج نقد هنری و تربیت مخاطب آگاه، نه منع صرف.
ج. تقویت مشارکت خانواده و نهادهای تربیتی
• آموزش والدین درباره نظارت و هدایت سلیقه موسیقایی نوجوانان بدون برخورد خشونتآمیز.
• استفاده از ظرفیت کانونهای فرهنگی، بسیج، انجمنهای هنری و رسانههای محلی برای تولید موسیقی متعهد.
۲. پیشگیری وضعی
الف. کنترل پلتفرمهای انتشار موسیقی مبتذل
• همکاری با پلتفرمهای داخلی و خارجی برای فیلترینگ هوشمند و هدفمند محتوای مبتذل، نه محدودیت فراگیر.
• تدوین چارچوبهای شفاف برای نظارت بر فضای مجازی با حفظ آزادیهای مشروع.
ب. کاهش جاذبه و در دسترسبودن آثار مبتذل
• جلوگیری از عادیسازی یا قهرمانسازی خوانندگان زیرزمینی مبتذل در رسانهها.
• مقابله با الگوسازی نادرست از «سبک زندگی لاکچری و مبتذل» که از طریق موسیقی ترویج میشود.
۳. پیشگیری کیفری
الف. اعمال قانون بهشکل هدفمند و هوشمند
• استفاده محدود، متناسب و گزینشی از ضمانت اجرای کیفری در برابر تولیدکنندگان یا توزیعکنندگان حرفهای و مروج فحشا، نه برخورد با مصرفکننده عادی.
• تقویت رویهی قضایی در تفکیک میان اعتراض هنری و محتوای مجرمانه.
ب. اصلاح قوانین ناظر بر موسیقی و رسانه
• شفافسازی تعاریف قانونی از “ابتذال”، “اشاعه فحشا”، “مصادیق موسیقی ممنوع” برای کاهش تفسیر سلیقهای.
• ایجاد رویههای نظارتی تخصصی با حضور اهالی موسیقی، جامعهشناسان، جرمشناسان و حقوقدانان.
در جرمشناسی فرهنگی، پیشگیری از موسیقی مبتذل نه بهمعنای نفی موسیقی، بلکه بهمعنای هدایت ذائقه فرهنگی از انحطاط به آفرینش است. باید از منع صرف به سمت مهندسی فرهنگیِ مشارکتی حرکت کرد؛ زیرا هر جا که خلأ وجود دارد، ابتذال جای آن را پر میکند.