هفت خوان ازدواج! / هزار و یک سنگ
هفت خوان ازدواج! / هزار و یک سنگ
متاسفانه در مازندران هم اقدامات عملی و بنیادی صورت نمی پذیرد و فقط در حد برگزاری جلسات و سمینارها و بشود بشودها است که خروجی آن را در آمارهای مربوطه از جمله آمار اخیر سازمان ثبت احوال کشور می بینیم.

تیرنگ نیوز- سرویس اجتماعی: همانطور که برخی مسئولان اعلام می کنند تمام اقداماتشان پیوست فرهنگی دارد، در خانواده های مازندرانی هم، تمام برنامه ها و کارها برای فرزندان، پیوست ازدواجی دارد. یعنی از لحظه ای که فرزند به دنیا می آید پدر و مادر در آرزوی ازدواجش هستند و پیوسته در مناسبت ها و بزنگاه های زندگی او، آرزوی ازدواج و به اصطلاح سروسامان گرفتنش را دارند و تا این مهم، محقق نشود دست بردار نیستند.

شدت این ماجرا به حدی است که بسیاری از فرزندان به عینه احساس می کند که برای ازدواج به دنیا آمدند و ته آمال و آرزوهایشان را در تحقق آن می بینند. از اینرو افرادی که از سن ازدواجشان گذشته به ویژه دختران به خاطر انتظارات بالای اجتماعی و پرسش های مکرر اقوام، دوستان،همسایگان، رهگذران، بیگانگان و… دچار آسیب های روحی و افسردگی می شوند.

با توجه به اینکه تقریبا نیمی از جمعیت استان در روستاها زندگی می کنند که باورهای اعتقادی شان سرلوحه زندگی شان است ازدواج جوانان از اهمیت فراوانی برخوردار است.

اما چند سالی می شود اوضاع تغییر کرده و روابط و الگوهای سنتی اعم از ازدواج بر اساس انتخاب والدین و بزرگان خانواده دستخوش تغییرات بنیادین و اساسی شده است. همچنین مشکلات اقتصادی، معضلات اجتماعی،  چشم وهم چشمی ها، مهریه های خارج از عرف، هزینه های آنچنانی و… موجب بالا رفتن سن ازدواج در کشور و به تبع آن در مازندران شده است.

در تازه ترین آمار، سازمان ثبت احوال کشور میانگین سن ازدواج مردان و زنان را در سال ۹۸ اعلام کرد و مازندران از متوسط اعلام شده در هر دو بخش مردان و زنان از میانگین سن ازدواج در کل کشور بیشتر بود.

بر اساس این گزارش «مردان ایرانی در سال ۹۸ با میانگین سنی ۲۹.۷ سال ازدواج کردند که این میزان در مازندران ۳۰.۹ سال بود و مازندرانی‌ها با این میانگین پس از استان‌های تهران و البرز در رده سوم سن ازدواج در مردان قرار گرفتند.

بانوان ایرانی نیز در سال ۹۸ به طور میانگین در ۲۴.۸ سالگی ازدواج کردند، اما بانوان مازندرانی با متوسط سن ۲۶.۲ سال در رتبه پنجم پس از استان‌های کرمانشاه، تهران، البرز و گیلان قرار گرفتند».

البته بدون مراجعه به چنین آمارهایی هم می توان به عمق فاجعه پی برد. کافیست نگاهی به اطرافمان (بستگان، دوستان، همسایگان و…) بیندازیم و وضعیت موجود را به عینه لمس کنیم.

پر واضح است جوانان در شرایط فعلی، توانایی فراهم کردن هزینه ها و ضروریات ازدواج را ندارند و با این وضعیت سخت اقتصادی، کمر جوان امروز ایرانی تاب مسئولیت های زندگی مشترک را ندارد.

نتیجه آن شد که گروه بزرگی از جوانان دهه 60 با عبور از ۳۰ و ۴۰ سالگی، تجرد را به عنوان یک سبک زندگی انتخاب کنند. روانشناسان بر این باورند «وقتی سن ازدواج در دختر و پسر بالا می رود با موضوع وسواس در انتخاب برای ازدواج مواجه می شوند به طوریکه افراد به دنبال انتخابی بی عیب و کاملا ایده آل هستند بنابراین دچار اضطراب شده و یا برخی از آنها به مرحله ای می رسند که از ازدواج منصرف می شوند».

از جمله آسیب های ناشی از تاخیر در ازدواج جوانان می توان به اضطراب، تنهایی، اعتماد به نفس پایین، کاهش امید به زندگی، افسردگی ناشی از تنها ماندن، افت انگیزه، احساس پوچی، رکود، رخوت، احساس ناتوانی، مرگ زودرس، فاصله گرفتن از خانواده و جامعه و عدم فرزندآوری اشاره کرد.

همه اینها در حالی است که بیش از ۲۰ سال از تصویب قانون تسهیل ازدواج می‌ گذرد و متاسفانه تاکنون هیچ یک از راه حل های ارائه شده برای مقابله با پدیده تجرد جوانان نه تنها موثر نبوده بلکه اوضاع حادتر از سال قبل شده است.

متاسفانه در مازندران هم اقدامات عملی و بنیادی صورت نمی پذیرد و فقط در حد برگزاری جلسات و سمینارها و بشود بشودها است که خروجی آن را در آمارهای مربوطه از جمله آمار اخیر سازمان ثبت احوال کشور می بینیم.

واقعا اینکه دیارعلویان رتبه سوم بالا رفتن میانگین سنی ازدواج در کشور را داراست کمی باورش دشوار می نمایاند و بی پرده بگوییم نشان دهنده وخامت اوضاع در کل کشور است و اینکه چقدر از اهداف و آرمان های اعتقادی مان -در پشت مسائل اقتصادی و اجتماعی- فاصله گرفتیم.

به امید آنکه به زودی در سطح کلان و کشوری، این موضوع مورد توجه جدی مسئولان قرار گیرد و با برنامه ریزی مدون و علمی همچنین بهره مندی از راهکارها و تجربیات کارشناسان مربوطه به بهبود اوضاع کمک کنند.