تیرنگ:
در غروب یکی از روزهای تابستانی سواحل مازندران، امواج دریا شاهد آخرین لحظات زندگی مردی شدند که ۱۵ سال از عمر خود را وقف نجات جان دیگران کرد. زندهیاد غلامی، ناجی باسابقه هیئت نجات غریق و غواصی مازندران، در واپسین ماموریت خود، جان پنج نفر را از چنگال مرگ نجات داد، اما خود در دل دریا گرفتار شد و در این راه فدا شد. این حادثه، بار دیگر توجهها را به جایگاه فراموششده ناجیان غریق و چالشهای آنها در نظام حمایتی کشور جلب کرده است.
✓روایت یک فداکاری بینظیر
نقی کریمیان، رئیس هیئت نجات غریق و غواصی مازندران، درباره جزئیات حادثه را با بغض و تأثر شرح میدهد:
«زندهیاد غلامی از ناجیان باسابقه مازندران بود. ۱۵ سال با هیئت نجات غریق همکاری داشت. پسرش نیز ناجی است و در همین محدوده ساحلی با ما همکاری میکند. پیش از ساعت ۲۰ که پایان ساعت اجرای طرحهای سالمسازی دریاست، غلامی و همکارانش همه مسافران را از دریا خارج کردند. به آنها هشدار دادند که فریب آرامش ظاهری دریا را نخورند. حتی خانوادهای که بعداً دچار حادثه شدند، با اصرار ناجیان از آب بیرون آمدند و قول دادند دیگر وارد نشوند. اما بازگشتند. با شنیدن فریادها، غلامی و دیگر نیروها دوباره وارد عمل شدند. او پنج نفر را نجات داد، اما در تلاش برای نجات نفر ششم، که پدر خانواده بود، گرفتار شد و جان باخت.»
این روایت، نهتنها گوشهای از فداکاری غلامی را بازگو میکند، بلکه نشان میدهد که این اقدام، خارج از ساعات رسمی کاری و بدون الزام قانونی صورت گرفته است؛ تنها با انگیزهای انسانی.
کریمیان در ادامه سخنان خود، به خلأهای قانونی که کار ناجیان را دشوار میکند اشاره میکند:
«برخی مقررات مانند پوشش بیمهای تنها در ساعت اجرای طرح دریا باعث میشود ناجیان در مواقع بحرانی از حمایتهای قانونی بیبهره باشند. زندهیاد غلامی خارج از ساعت رسمی کار وارد دریا شد. به ضوابط اداری توجه نکرد، فقط به نجات جان انسانها فکر کرد. حالا انتظار داریم بیمه و مسئولان برای حمایت از خانوادهاش همراهی کنند.»
این نکته تلنگری است برای همه که آیا زمان آن نرسیده است که ضوابط حمایتی و بیمهای بازنگری شوند و جانهای فداکار، صرفاً بهخاطر یک ساعت اختلاف، از حقوق قانونی محروم نمانند؟
✓غلامی تنها یک ناجی نبود، یک قهرمان بود
در دنیایی که قهرمانسازی گاه از دل ورزش، سینما یا فضای مجازی بیرون میآید، کمتر به چهرههایی پرداخته میشود که در سکوت و بینامونشان، جان خود را وقف نجات دیگران میکنند. غلامی یکی از همان قهرمانان گمنام بود که هیچگاه از مسئولیت انسانی خود شانه خالی نکرد.
کریمیان میگوید:
«او یک قهرمان است. باید تندیسش را بسازیم. داستان فداکاریاش را به نسل آینده منتقل کنیم. سالها مانند بسیاری دیگر از ناجیان، در سختترین شرایط وارد آب شد، جانها را نجات داد و بارها با مرگ دستوپنجه نرم کرد. در آخرین ماموریتش، پنج انسان را به زندگی برگرداند و جان خودش را داد.»
تردیدی نیست که چنین انسانهایی شایسته بالاترین سطح از تکریم اجتماعی، فرهنگی و حتی حقوقی هستند.
✓ساحلهای ناایمن، مسئولیت فراموششده مسافران
اما فراتر از ستایش فداکاری غلامی، باید به نکته مهمی دیگر نیز توجه کرد: نقش مسافران و گردشگران در حوادث مشابه. طبق گفته ناجیان، خانوادهای که دچار حادثه شدند، پس از هشدارها و خروج از آب، مجدداً وارد دریا شدند. این بیتوجهی، نهتنها جان خودشان را به خطر انداخت، بلکه موجب مرگ ناجیای شد که برای نجات آنها دل به دریا زد.
این موضوع بار دیگر نیاز به آموزش همگانی، فرهنگسازی و مسئولیتپذیری را یادآوری میکند. گردشگران نباید تصور کنند در برابر خطرات طبیعی، ناجیان همیشه هستند تا نجاتشان دهند. رعایت هشدارها، به معنای احترام به جان خود و دیگران است.
✓نیاز به اصلاح قوانین و سازوکارهای حمایتی
حادثه مرگ غلامی، بار دیگر یکی از خلأهای ساختاری در حوزه امداد و نجات را نمایان کرد: نبود حمایت قانونی کافی برای افرادی که خارج از چارچوبهای زمانی و مکانی اداری، اقدام به فداکاری میکنند.
در حال حاضر، بسیاری از ناجیان فقط در محدوده ساعات رسمی مشمول بیمه و حمایت هستند. اگر حادثهای خارج از این ساعات رخ دهد – حتی اگر ناجی در حین نجات جان دیگران آسیب ببیند یا جان خود را از دست بدهد – خانوادهاش با چالشهای جدی برای دریافت حق و حقوق قانونی روبهرو میشوند.
این وضعیت نیاز به بازنگری فوری دارد. قوانین باید برای چنین موقعیتهایی انعطافپذیرتر شوند و بیمهها موظف شوند تا فداکاریهایی مانند آنچه غلامی انجام داد را مشمول تعهدات خود بدانند.
✓چه باید کرد؟
زندهیاد غلامی، نه اولین ناجی جانباخته است و نه متأسفانه آخرین خواهد بود، مگر آنکه از تجربه تلخ این حادثه، گامهایی جدی برداشته شود. اقداماتی مانند:
1. اصلاح آییننامههای بیمهای برای پوشش حوادث خارج از ساعات رسمی
2. تأسیس صندوق حمایت از ناجیان غریق و خانوادههایشان
3. ایجاد پویشهای مردمی برای قدردانی از ناجیان فداکار
4. ساخت یادمانها و ثبت مستندات ایثار این افراد در رسانهها
5. تقویت آموزشهای عمومی درباره ایمنی دریا و احترام به هشدار ناجیان
✓پایان یک زندگی، آغاز یک پرسش بزرگ
در پایان، باید گفت مرگ غلامی، پایانی بر زندگی پربار یک ناجی بود، اما باید آغازگر گفتوگویی جدی درباره جایگاه ناجیان در نظام حمایتی و اجتماعی کشور باشد. فداکاری او نباید تنها در قاب یک خبر یا گزارش باقی بماند.
او جان باخت تا پنج نفر زنده بمانند. اکنون، ما وظیفه داریم کاری کنیم تا یادش زنده بماند؛ نه فقط با یک نام یا تندیس، بلکه با تغییرات واقعی در نگاه و قوانین.