عوامل تخریب جنگل‌ها
عوامل تخریب جنگل‌ها
متاسفانه چند سالی است مدیریت جنگل‌های شمال کشور دچار سردرگمی شده است. در چند یادداشت به این مسئله پرداخته می‌شود.

 

شاهرخ جباری ارفعی، کارشناس ارشد امور جنگل:
متاسفانه چند سالی است مدیریت جنگل‌های شمال کشور دچار سردرگمی شده است. در چند یادداشت به این مسئله پرداخته می‌شود.
یادداشت دوم: عوامل تخریب جنگل‌ها
کریم ساعی، بنیان‌گذار جنگلداری نوین ایران در نوشتار خود در سال 1321 خورشیدی به نام “شمه ای در باره جنگل‌های ایران” تهدیدها یا به تعبیر خود او “علل خرابی جنگل‌های ایران” را به شرح زیر نام برده است: 1- خطر زغال‌سوزی 2- خطر چرای دام 3- خطر کت زدن درختان 4- آتش سوزی جنگل‌ها 5- قطع بی رویه درخت‌های جنگل 6- تبدیل جنگل به زمین‌های زراعتی 7- خسارت جنگل نشینان
یادآور می‌شود بنا به اظهار محمد حسین جزیره‌ای، چهره ماندگار منابع طبیعی کشور ساعی این نشریه را هنگام تصویب نخستین قانون جنگل و برای آشنایی نمایندگان مجلس شورای ملی نوشته بود.
آمارهای اعلام شده در نشریه شمه‌ای … تکان دهنده است: مثلا در بند مربوط به زغال‌سوزی آمده است: “به موجب تحقیقی که از روی دفاتر مالیات‌های غیرمستقیم به عمل آمد مصرف سالیانه تهران در سال 1319 خورشیدی سی هزار تن زغال بوده” یا “فقط در کوهپایه گیلان در حدود هفتاد هزار تن زغال در سال تهیه شده و به شهرهای دیگر صادر می‌شود”.
و عجیب تر اینکه راندمان تبدیل چوب و هیزم به زغال بسیار کم و حدود ده درصد بوده است و کارشناسان خارجی اعزامی سازمان کشاورزی و غذای جهانی پیشنهاد استفاده از کوره های فلزی را داده‌اند تا راندمان آن به سی درصد برسد. ملاحظه می‌شود که چه حجم زیادی از چوب درختان جنگلی صرف تهیه زغال شده و با قطع یکسره درختان اطراف کوره زغال چه مساحتی از جنگل به کلی تخریب شده است. هنوز هم بعضی زمین‌های زراعی روستاهای کوهستانی نام کوره اشخاص را دارد . از این گذشته در جنگل گردشی در جنگل‌های شمال کشور می‌توان نمونه‌هایی از جنگل‌های باز رسته پس از زغال‌گیری را مشاهده کرد که هم سن و سال و کم قطر و جوان می‌باشند.
در نشریه فوق پس از زغال‌گیری به چرای دام در جنگل به عنوان عامل تخریب دیگری اشاره شده است. البته ساعی چرای دام را به طور مطلق رد نکرده و آورده است:”باید متذکر شد که اگر چرای دام تحت نظم و ترتیب صحیحی درآید ضرر چندانی ندارد” بلکه آنچه موجب انتقاد او شده این است که:”امروزه سراسر جنگل‌های ایران چراگاه دام شمرده می‌شود و در اغلب نقاط جنگل را به نام مرتع می‌خوانند. گزند دام ناشی از این است‌که نهال‌های جوان را می‌خورد و خاک جنگل را لگدکوب کرده و آنرا از قابلیت رشد نهال محروم می‌نماید”.
بر اساس آمارهایی که از جنگل‌های شمال کشور پس از انقلاب اسلامی گرفته شده تعداد سی و سه هزار دام‌سرا در این جنگل‌ها وجود داشته است و اگر محوطه هر دام‌سرا را به طور میانگین دو هکتار فرض کنیم فقط شصت و شش هزار هکتار از عرصه‌های جنگلی به این دلیل بدون پوشش درختی می‌باشد ضمن آنکه تا مساحتی دورتر از دام‌سرا جنگل‌های پیرامون آن تخریب شده و فاقد درختان سالم و گونه اصلی رویشگاه می‌باشد.
در حال حاضر اگر چه زغال‌گیری در جنگل‌های شمال کشور تقریبا منسوخ شده و تبدیل جنگل به زمین زراعی هم به ندرت صورت می‌گیرد اما سایر عوامل تخریب استمرار داشته و با افزایش جمعیت حوزه‌های جنگلی، تغییر شکل زندگی و پیشرفت در تولید ابزار تخریب طبیعت موارد جدیدی نیز به آن اضافه شده است مانند تغییر اقلیم و طغیان آفات و بیماری‌ها، گسترش خانه سازی و ویلا سازی؛ دپو زباله و پسماند؛ عملیات عمرانی(از قبیل جاده سازی، مسیرهای برق، نفت و گاز، سد سازی و …)؛ گردش‌گری بدون برنامه، جمع آوری گیاهان دارویی و صنعتی و بالاخره بهره‌برداری چوبی نادرست و بیش از حد توان تولید سالیانه جنگل (یا به بیانی دیگر به کارگیری شیوه‌های نا سازگار با شرایط جنگل‌های کشور در طراحی‌ها).
این موارد بارها در رسانه‌ها گزارش شده و هشدارهای لازم از طرف آگاهان و علاقمندان به سرنوشت جنگل‌ها داده شده است.
در یادداشت بعدی به اقداماتی که از ساعی تاکنون و ظرف بیش از هشت دهه گذشته از طرف بخش دولتی و در راستای حفاظت و مدیریت جنگل انجام شده پرداخته می‌شود.