تیرنگ نیوز- مهدی جویباری: اگرچه مازندران را بیشتر به کشاورزی و گردشگری می شناسند اما با توجه به شاخص ها و ظرفیت هایی که دارد، نباید از بخش صنعت آن غفلت ورزید. پتانسیل های ویژه ای که این استان را از استان های دیگر متمایز کرده است.
نکته ای که نباید از آن غفلت ورزید این است که مازندران به دلیل تعریف نشدن به عنوان استانی صنعتی در سیاستگذاری کلان کشوری حداقل در 4 دهه اخیر، آسیب های فراوانی دید.
کارشناسان این حوزه –هرچند دیرهنگام- بر این باورند که توسعه صنعت و محیط سبز و پرباران، منافاتی با هم ندارند بلکه با رعایت دغدغههای زیست محیطی می توان ضعف های مربوطه را مرتفع و به توسعه استان کمک کرد.
نتیجه آن شد که مازندران از توسعه صنعتی فاصله گرفت و واحدهای شاخص استان به لحاظ واحدهای شاخص استان های دیگر نتوانند اشتغال کافی ایجاد کنند. از اینرو جبران عقب ماندگی های حوزه صنعت مازندران نیازمند توجه ویژه و تلاش همه جانبه همه دستگاه ها و نهادهای مرتبط دولتی و خصوصی است.
موضوعی که همچنان در آن غفلت می شود و جز شعار و حرف، در عمل به اهداف این بخش پرداخته نمی شود به گونه ای که می توان گفت صنعت استان فاقد هدف و استراتژی و حتی دچار روزمرگی است.
به طوریکه تمام وقت دستگاه ها و تشکل های مرتبط، صرف مشکلات موضوعی می شود که کار بیهوده ای است و همچنان از ایجاد توازن برای رفع مشکلات موضوعی و حرکت رو به جلوی صنعت خبری نیست!
ضعف در افزایش ایجاد شغل یا حفظ نیروهای فعلی در اثر نبود کارگروه ها و تشکل تخصصی موثر و همگن، سهم صنعت در توسعه استان را ناچیز نشان می دهد.
نداشتن بازار قوی و بدون حاشیه، مارکتینگ و نقدینگی، سه مشکل اول واحدهای صنعتی ما است و تا این سه مرتفع نشوند از چابک سازی واحد های صنعتی خبری نیست.
متاسفانه هنوز در بحث اکتشاف و مهندسی معدن، پتانسیل های استان به فعلیت نرسیده است و بر اساس شواهد موجود، در بخش معدن تنها به استخراج شن و ماسه بسنده می کنیم که این وضعیت برای بخش معدن اقدام سطح پایینی است.
نداشتن اجازه اکتشاف مربوط به معادن در برخی جاها به دلیل مسائل محیط زیستی عامل دیگر عقب ماندگی صنعت مازندران است و صاحب نظران بر این باورند که استمرار این وضعیت اصلا به صلاح استان استان نیست.
همچنین رکود حاکم بر صنعت مازندران در دهه اخیر، موجب تعطیلی بسیاری از واحدها و از بین رفتن اشتغال در این حوزه شده است.
به تبع آن حال و روز تولید و تولیدکنندگان استان، خوش نیست و صنعتگران نیز از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند تا آنجا که دیگر رمقی برای آنان نمانده است!
از طرفی این سال ها خبر شنیدن تعدیل نیروی واحدهای صنعتی یا ورشکسته شدن شرکت ها و کارخانجات، عادی شده و کسی هم انتظار بهبود اوضاع ندارد.
دست روی دست گذاشتن و تماشای تعطیلی شرکتهای تولیدی و صنعتی و بیکاری کارگران زحمتکش واحدها، کار اصلی این روزهای مسئولان بخش صنعت مازندران است.
دریافت اخطاریه، صدور اجرائیه، قوانین و بروکراسی دست و پاگیر، و به مزایده گذاشته شدن املاک صاحبان و ضامین آن ها، داستان تکراری این سال های کارخانجات مازندران است.
اگرچه خبرهای بازگشت به کار برخی واحدها – آن هم بدون ذکر اسامی و مستندات مستدل- شنیده می شود و مسئولان مرتبط مدام آمار می دهند اما آنطور که پیداست نه مردم این آمارها را جدی می گیرند نه رسانه ها. چون نمود آن در جامعه احساس نمی شود و اثراتی در بهبود اوضاع ندارد.
در پایان باید گفت چاره کار، عزم جدی و همگرایی همه دستگاه ها و تشکل ها بخش خصوصی و دولتی در رفع مشکلات حوزه صنعت و معدن استان مازندران و بهره گیری از ظرفیت های شورای گفتگو و ستاد اقتصاد مقاومتی است.