سهم هیچ بومیان از باداب
سهم هیچ بومیان از باداب
تا چندین سال منابع طبیعی و میراث فرهنگی هر کدام خود را متولی و شایسته نگهداری سورت می دانستند. زمانی فرمانداری ساری می خواست متولی سورت شود. مدتی بحث واگذاری آن به سازمان اتوبوسرانی تهران مطرح بود. این اواخر هم صحبت از واگذاری این چشمه به بومیان سورت بر سر زبان ها بود. اما در نهایت با برگزاری مناقصه به بخش خصوصی واگذار شد.

اختصاصی تیرنگ نیوز- مجید ساجدی فر : انگار قرار نیست حواشی و مثنوی هفتاد من چشمه سورت پایانی داشته باشد. اختلافات و جدال میراث فرهنگی و منابع طبیعی بر سر تصاحب این اثر زیبای طبیعی و شیوه نگهداری و مدیریت سورت چندین ساله شد. میراث فرهنگی، همواره معتقد بوده است منابع طبیعی، جدیت و همکاری لازم را در این باره ندارد و منابع طبیعی هم میراث فرهنگی را متهم به کم کاری و سهل انگاری می کند. اما نکته قابل توجه و مثبت ماجرا اینجاست که این چشمه با همه حواشی و بگیر و ببندها، سرانجام در سال جاری به بخش خصوصی واگذار شد که این واگذاری، خود نیز حواشی و حرف و حدیث هایی به دنبال داشته که در ادامه این گزارش به آن می پردازیم.

ابتدا اینکه تا چندین سال منابع طبیعی و میراث فرهنگی هر کدام خود را متولی و شایسته نگهداری سورت می دانستند و از دیگری می خواستند که چشمه را به آن یکی واگذار کند. زمانی فرمانداری ساری می خواست متولی سورت شود. مدتی بحث واگذاری آن به سازمان اتوبوسرانی تهران مطرح بود. این اواخر هم صحبت از واگذاری این چشمه به بومیان سورت (پنج روستای پشرت، کوات، قلعه سر، اروست و مالخواست) بر سر زبان ها بود. اما در نهایت چشمه سورت با توافق همه دست اندرکاران و بومیان با برگزاری مناقصه به بخش خصوصی واگذار شد.

در این میان، منابع محلی می گویند سال ها پیگیر این موضوع بودیم که مدیریت سورت به بومیان این چشمه واگذار شود و اساسا به همین منظور و با توصیه مسئولان مربوطه، دو روستای کوات و پشرت کنار گذارشته شدند و شرکت تعاونی متشکل از سه روستای قلعه سر، اروست و مالخواست تشکیل شد. موضوعی که سرآغاز اختلافات 5 روستا برای مدیریت چشمه سورت شد. از نگرانی ها و دلخوری های دو روستای خط خورده از لیست گرفته تا تلاش و ادعای هر یک از سه روستای دیگر بر سر اینکه چشمه سورت در حوزه اراضی و قلمرو آن هاست…

بومیان معتقدند در این شرایط خاص اقتصادی که دولت، توجه لازم را برای بهبود وضعیت این منطقه محروم سورت ندارد، واگذاری مدیریت این چشمه می توانست بسیار به کار این روستاها آید و این را کمترین حق خود می دانند. منابع محلی می گویند در تمام سال های قبل از جهانی شدن سورت، ما بومیان حافظ و نگهدار این چشمه بودیم اما اکنون که نوبت استفاده و بهره مندی از امتیازات و فواید مدیریت سورت است، ما سهمی نداریم و جالب اینکه از اهالی دو روستای همسایه سورت (کوات و پشرت) که راه باداب از وسط این دو آبادی می گذرد، مثل بقیه ی مسافران، ورودی گرفته می شود و سهمشان از این زیبای زمین، شلوغی و آلودگی هاست.

هرچه که بود، پاکت‌های مزایده برای واگذاری دومین چشمه طبیعی ایران بازگشایی شد و اگرچه همه نتیجه آن را پذیرفتند و به آن احترام گذاشتند، اما بومیان سورت انتقاداتی به روند اجرای آن دارند و در این باره نکات قابل توجهی ذکر کردند که در شماره آینده این نشریه اختصاصا به آن خواهیم پرداخت.

سورت در آغاز راهی نو

در این میان برخلاف بخش دولتی و متولیان امر که واگذاری چشمه را در راستای صیانت بهتر و مطلوب ‌تر این اثر طبیعی قلمداد می‌ کنند، دوستداران آثار طبیعی و تاریخی اعتقاد دارند که با واگذاری دومین اثر طبیعی ثبت فهرست ملی شده، زمینه برای دست‌اندازی و تخریب سازندهای شکننده چشمه مهیا تر می ‌شود و واگذاری و اجاره ۱۵ ساله چشمه طبیعی سورت بعید است موجب گسترش دامنه حفاظت از این میراث شود.

آن ها می گویند «تجربه واگذاری آثار طبیعی و تاریخی به بخش‌های غیردولتی نشان می ‌دهد که سرمایه‌گذار علاقه‌مند به تغییر کاربری کارکرد اثر دارد و اینکه فقط جنبه حفاظتی و صیانتی داشته باشد برای وی مقدور نیست. به‌عنوان نمونه ایجاد راه دسترسی و آسفالت کردن بخشی از مسیر سبب شده تا گردشگران خودروها را تا حوالی چشمه طبیعی پیش برند و این مسئله اثرات تخریبی را بیشتر کرده است». این در حالی است که پیش تر مدیرکل میراث فرهنگی مازندران در گفت و گویی درباره ایجاد جاده دسترسی چشمه سورت گفته بود: «نباید در داخل سایت، ماشین تردد کند و حتی با کفش نباید به چشمه رفت».

لازم به ذکر است هدف ما از پرداختن به این گزارش، کمک به مدیریت و نگهداری هرچه بهتر این زیبای دور افتاده ی زمین و رساندن صدای بومیان سورت به مسئولان است.