تیرنگ:
هادی ابراهیمی کیاپی عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه در یادداشتی نوشت: کربلا اینجاست؛ در فلسطین، در کوچه پس کوچههای شهر غزه مظلوم، در ایستگاه، بازار و میدانهای بازی کودکان این سرزمین، در مدارس و میان نخلهای زیتون، کربلا در رفح و خان یونس است، کربلا خون کودکان و زنان و جوان و مردانی است که بیگناه و تنها به جرم هوسبازی رژیم میلیتاریستی و اشغالگر اسرائیل به زمین ریخته می شود.
صدای حسین (ع) را می شنوید؟ دوباره تنها، دوباره غریب، دوباره بی یاور، هل من ناصراً ینصرنی؟ آیا کسی هست که حسین (ع) را یاری دهد؟ آیا کسی هست که کشته شدن هزار باره کودکان و نوجوانان را ببیند و دم فرو نبندد؟ آیا شیرزن و شیرمردی هست که سایه سقف خانه را بر سرش حرام کند وقتی که کودکان بی گناه غزه و زنان آزاده آن آماج موشکها و راکتهای صهیونیستی هستند؟
اینجا قتلگاه است و این نجوای گلوی بریده کودکان بی گناه غزه است که سینه جهان اسلام را پر کرده، آیا نمى بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل دست برنمی دارند؟ آیا کسی هست که ببیند؟ آیا کسی هست که بایستد؟ آیا کسی هست که خدا را در روزگارِ خدافروشی به یاد بیاورد و با سری سپرده به خدا فریاد بزند: ” به کدامین گناه این کودکان مظلوم زیر بمبهای فسفری باید جزغاله شوند و صدایی ازمدعیان دروغین حقوق بشر شنیده نشود، ای شمر شهوتها، لعنت برشما
روزگار عجیبی است خواهرم و برادرم؛ به اسم آزادی وحقوق بشر ساختگی، اما به کام شهوتهایشان حمام خون براه انداختند تا انسانیت را با سُم جسمهای افسارگسیخته شان لگدمال کنند و ما چه می کنیم؟ در مجامع و محافل روشنفکری کز کرده ایم و مصیبتهای دلخراش این عزیزان هم نمی تواند تطهیرمان کند وقتی که شِمر شهوتها هر روز در جان هایمان زاد و ولد می کند و قافله مقاومت، حاج قاسم و عماد مغنیهها تنهاست.
ای جهان عرب! ای دنیای اسلام آیا وقت به پا خواستن فرا نرسیده است؟ تقیه تا کِی؟ مدارا تا کِی؟ مگر این جان شیرین چقدر به کاممان خوش آمده که چشم بر قتل عام بی گناهان بسته ایم و بار امانتِ مردانگی را تنها به دوش هفتاد و دو جوانمرد انداخته ایم؟
” نه ” دیگر نمیتوان عمل نکردنِ به حق و دست برنداشتنِ از وحشیگری باطل غرب مدرن را دید و به بهانههای واهی و مصلحت اندیشیهای روشنفکرانه سر در گریبان عافیت فرو برد، به قول شهید آوینی اگر در این دنیای وارونه رسم مردانگی این است که سرِ بریده مردان را در طشت طلا نهند و به روسپیان هدیه کنند، بگذار اینچنین باشد، این دنیا و این سر ما!
ما را از چه میترسانید؟ ما را از زوزههای ضدانقلاب و معاندین و فریب خوردگان اینترنشنال و بی بی سی نترسانید، ای دنیای پر زرق و برق لیبرال دموکراسی متوحش ما را از چه می ترسانید؟ از مرگ؟! مگر نمی دانید ایرانی فرزندان قبیله شهادت هستند؟ مگر نمی دانید ما به خون خود می پیچیم، اما عقب نمی رویم، مگر نمی دانید عزت مردان ما، تابوتهایی است که عطر خون میدهد و خون رازی است که به بهای کشته شدن ما فاش می شود.
ما را چه شده؟ جهان اسلام را چه شده؟ این نسل کشی نظاممند در غزه نشانه چیست؟ مگر نمی بینیم آب را بر روی غزه بسته اند؟ مگر نمی بینیم تمام زیرساختها، از جمله بیمارستانها، مدارس، مساجد و تاسیسات آب آشامیدنی را قطع کردند؟ نکند فکر کنیم از تشییع زنان و مردان و کودکان غزه سرخورده شدیم، ” هیهات ” چشمهایمان را باز کنیم، خوب باز کنیم و گهوارههایی که خالی نمی شوند را یک دل سیر نگاه کنید.
سربازان غزه و فلسطین آن روز که خمینی بزرگ گفت، اکنون بزرگ شده اند، قد کشیده اند و مردانه بر گرد کعبه قافله عشق، قدس شریف هروله کنان لبیک می گویند، اینها همانهایی هستند که پیر جماران خمینی کبیر، امام خامنه ای و حاج قاسم وعده غیرتشان را داده بود مگر فراموش کردی؟ ای دنیا گوشهایت را تیز کن تا صدای کربلا را این بار از گلوی خامنه ای بزرگ بشنوی ” مقاومت باید زنده بماند، قدس باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونهاست، بریزید خونها را؛ زندگی ما عزت پیدا می کند، بکُشید غیرت را؛ فلسطین بیدارتر ازهمیشه حاضر می شود.
آنها فرزندان روح الله هستند از مرگ نمی ترسند؛ با حاج قاسم پیمان بسته اند و در این خوننامه اگر تمام دنیای کفر از آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و ناتو در حمایت از وحشگیری رژیم صهیونیستی هم پیمان شوند باز غزه پیروز است، آری برادر و خواهر مسلمانم به خدا که اینجا کربلاست، فراموش نکنیم که نظامیان رژیم صهیونیستی یک ضرب المثل معروف دارند که ” غزه، سرزمین بدی است، اما زیرزمین غزه بسیار بدتر است”! زیرا هیچکس نمی داند در اعماق مرموز این منطقه به ظاهر کوچک و در تونلهای مارپیچی که معلوم نیست تا کجا رخنه و رسوخ کرده چه خبر است؟ پس منتظر فتح الفتوح طوفان
الاقصی باشید و آخر اینکه فرزندان خمینی و خامنه ای را برای جنگیدن به غزه اعزام کنید…