تیرنگ:
یک شهروند خبرنگار تیرنگ در تماس با ما گفت: در استان مازندران وقتی بیکاری افزایش یافت جوانان به سمت شغلهایی نظیر رانندگی روی آوردند.
وی افزود: در این شهرها بیکاری دغدغه اصلی جوانانش هست و اقتصاد رونق چندانی ندارد، نخستین شغلی که به ذهن جوانان جویای کار می رسد، رانندگی و کار در آژانس است.
همین مسئله موجب شده تعداد ماشین ها و آژانس ها در شهرها، بیش از ظرفیت منطقه باشد.
از دیگر سو کسانی هم هستند که به سن بازنشستگی می رسند و برای کمک خرج زندگی، مسافر کشی می کنند؛ و البته شاغلانی که به عنوان شغل دوم، مسافرکشی را انتخاب کرده اند.
نامش محمد است، سی و سه سال دارد و لیسانس مهندسی صنایع دارد.
وقتی نتوانست شغل مورد نظر خود را پیدا کند تاکسی خرید.
او میگوید : « مشکلات ما تمامی ندارد، از کدامش ناله کنم، هزینه بیمه، هزینه کارت هوشمند، هزینه کارت سلامت، هزینه عدم اعتیاد، اجاره خط، لاستیک، بنزین و…»
محمد از این میگوید که اگر بنزین گران شود دیگر حتی توان رانندگی را ندارد.
او می گوید: «در این وضع اقتصادی، تنها دلخوشی ام این است که متاهل نیستم! تا هزینه خوراک، پوشاک و مسکن خانواده را بدهم»
محمد میگوید: روزی چهارصد تا ششصد هزار تومان درآمد دارد اما باید از این مبلغ هزینهها را کم کنیم.
او به افزایش هزینه لوازم جانبی خودرو نیز اشاره میکند.
امینی یکی دیگر از رانندگان مازندرانی است که در ابتدای صحبتش می گوید: «از این وضعیت ناراضی هستم؛ خانه اجارهای، خط اجارهای ، هر روز هم بر تعداد ماشین ها اضافه و از تعداد مسافران کم می شود. ما ساعتها در صف منتظر مسافر میمانیم.»
قلیپور دیگر راننده از وضعیت جادهها گلایه دارد و میگوید که نصف شب به ایستگاه می آییم، در سرما و آفتاب سوزان حنجره پاره می کنیم و فریاد می زنیم، اما در عرض چند دقیقه راننده شخصی مسافر را سوار می کند و می برد. فرقی بین راننده خطی که هزینه کارت هوشمند و بیمه و کارت سلامت پرداخت می کند و راننده شخصی نباید وجود داشته باشد؟
نیما دیگر راننده از هزینه بالای مرغ، گوشت و حتی برنج سخن گفت و ادامه داد: وقتی نان و کرایه تاکسی بالا میرود همه اعتراض میکنند اما هیچکس بابت گران شدن سایر اقلام اعتراضی نمیکند.
او از خرج بالای ماشین گفت و افزود: چگونه باید هزینه زندگی خود را تأمین کنم؟
در حالی که رانندگان تاکسی از ماشینهای شخصی گلایه دارند یک راننده شخصی از این میگوید که سه فرزند دارد و ناچار است با ماشین شخصی کار کند.
او میگوید: تاکسیهای اینترنتی کار آنها را از رونق انداختهاند.
خانم رجبی که هر روز از تاکسی استفاده میکند از وضعیت تاکسیها گلایه دارد و میگوید برخی رانندهها از روشن کردن کولر خودداری میکنند در حالی که ماشینهای شخصی برای جلب نظر مسافر کولر روشن میکنند.
او اما قبول دارد که امنیت تاکسیها با ماشینهای دیگر قابل مقایسه نیست.