دکتر هادی ابراهیمی کیاپی:
دو کلمه حرف حساب با شهردار پایتخت؛ سنگ محک رسانه ملی رضایت مردم است نه خوشامد مسئولان
رسانه ملی حیاط خلوت هیچ جناح، حزب و مدیری نبوده و همزمان با انعکاس عملکرد برجسته دستگاه های اجرایی، نقدهایی را نیز همسو با مردم نسبت به برخی عملکردها خواهد داشت تا خدای ناکرده حقوق عمومی تضییع نگردد.
هادی ابراهیمی کیاپی در یادداشتی نوشت: رسانه ملی تا زمانی که مصمم به حفظ استقلال و ارائه عملکرد بر اساس رویکرد مستقل خویش است، همواره تحت فشار تندروها و تمامیت خواهان سیاسی و غیرسیاسی است و از این رو پیه مخالفت خیلی از خودیها و حتی غیرخودیها را نیز به تن مالیده و آماده پرداختن تاوان استقلال عمل خویش است.
البته از اینکه بیگانگان و معاندان و پادوهای آنها در فضای مجازی به رسانه ملی بتازند، هیچ ارزشی ندارد، چون رسانه ملی طبق آرمانخواهیها و انقلابی گریها و ولایتمداری هایش، مترصد تبدیل شدن به آماج حملات بی وقفه آنها و تاراج دستاوردهای ارزشمندی است که فلسفه وجودی آنها را به حراج گذاشته و دستها و چهرههای پشت نقاب آنها را رو و رسوایشان میکند.
اما بقول شاعر:
هر کس به طریقی دل ما میشکند
بیگانه جدا دوست جدا میشکند
بیگانه اگر میشکند، حرفی نیست
از دوست بپرسید که چرا میشکند
رسانه ملی در همین دو سه دهه اخیر به تنوع و تعدد تهاجمات فتنه گرانی که تا قبل از فتنه، لاف خودی بودن و دوستی با نظام را هم میزدند، عادت کرده و متعجب نمیشود، چرا که آنها برادران و خواهران سابق ما هستند و امروز بین نظام و آرمانهایش با آنها مرزبندی شده و ادغام مواضعی نیست، اما حیرت رسانه ملی از طیفهایی است که در درون نظام تعریف شده اند و حیرت انگیزتر اینکه این روزها شاهد نقدهای طلبکارانه کسانی هستیم که رسانه ملی در همه جبهههای موجود در طیف مقابل، متهم به حمایت آنهاست
رسانه ملی همزمان در چند جبهه در حال نبرد رسانهای با کسانی بوده و هست که شمشیرها را از رو بسته و هل من مبارز میطلبند، اما اینبار آقای زاکانی شهردار تهران که حقیر به ایشان ارادت دارم و زحمات شبانه روزی اش را نیز ارج مینهم، با ادبیاتی کاملا مبهم و تحت پوشش دفاع از مظلومیت مردم تهران به صدا و سیمایی تاخت که در افکار عمومی تاوان حمایت از مدیرانی همانند ایشان را داده و میدهد که علیرغم موفقیتهای قابل تقدیر و بسیار زیاد، اما پاشنه آشیلهای فراوانی مثل ترافیک جانکاه شهری، آلودگی مهلک هوای تهران و … در ذیل وظایف محوله شهرداری تهران وجود دارد که عدم ساخت برنامهها و گزارشات انتقادی، در افکار عمومی زیر سؤال قرار گرفته است
و این در حالیست که رسانه ملی در طول سالیان گذشته متهم به تحت پوشش قراردادن رسانهای اکثر برنامههای شهرداری تهران و انعکاس موفقیتهای این دستگاه اجرایی است، گویا صدا و سیما این سالها شبیه مرغی شده است که در عزا و عروسی قربانی زیادت طلبیها و مطامع کسانی است که مبتلا به سیری ناپذیری شده اند
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما خطا کردیم و صلح انگاشتیم
همه اینها در شرایطی است که اولا رسانه ملی علاوه بر تخصیص عمومی شبکههای سراسری به موضوعات تهران، شبکه اختصاصی و انحصاری برای تهران دارد و همواره موظف به طرح و پردازش و پیگیری و نتیجه گیری از مسائل و مشکلات مطروحه پایتخت نشینان است، چرا که ما هم معتقدیم تهرانیها اعظم بار سنگین مسائل کشوری را به دوش کشیده و ایران روی دوش تهران و تهرانی هاست و حقش همواره بیش از سهمی است که به تهران میرسد و این نهضت همزمان با توجه به مسائل کل کشور بخصوص مشکلات و مسائل مناطق محروم، به تهران و پایتخت نشینان توجه مضاعف و ویژهای نشان داده و میدهد و طرح این مطلب نامتعارف از سوی مدیری که بیشترین بهرهها را از رسانه ملی برده و همچنان ادامه هم دارد، بسیار بهت انگیز و بهتان خیز بوده است
جالب اینجاست که صدا و سیما هم به لحاظ وسعت جغرافیایی و هم به خاطر وسعت رویکردها و ژانرها و هم از منظر وسعت موضوعات در سیطره هر گرایش اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، دیپلماسی، مذهبی، علمی، فن آوری، تاریخی، جغرافیایی، مدیریتی، مناسبتی، مستحدثه، ورزشی، سرگرمی، فکاهی، ادبی، حقوقی، رفتاری، آموزشی، تربیتی، مشاوره و غیره، بی نهایت مسیر و مقصد در پیش رو دارد و نگاه انحصارطلبانه به رسانه ملی، ریشه در مصادره ذهنی آن بعنوان یک ارگان سازمانی دارد که باید درمان شود
رسانه ملی، بر خلاف عادات احتمالی قبل از سند تحول، حیاط خلوت هیچ جناح و حزب و مدیر و اشخاص خاص و … نبوده و با توجه به رهنمودهای مقام معطم رهبری، سند تحول تهیه و تصویب شده و علیرغم تحت پوشش قرار دادن همه قوا و دستگاههای حاکمیتی، رویکرد تحولی خویش را داشته و همزمان با انعکاس مسائل و عملکردهای برجسته، در صورت نیاز نقدهایی را هم همسو با مردم نسبت به برخی از عملکردهای دستگاهها خواهد داشت تا خدای ناکرده، حقوق عمومی مردم تضییع نگردد.
توصیه ما به آقای زاکانی دوست داشتنی این است که اولا در جلسات تخصصی با رسانه ملی و ثانیا با طرح واضح نقدها و ثالثا با تعدیل توقعات و رابعا با مرور همراهیهای تحیرانگیز رسانه ملی با شهرداری تهران از گذشته تا امروز، روش معقولتر و متداول تری را برای مجاب کردن رسانه ملی جهت تسهیم زمان بیشتر به شهرداری پیشه نماید، چون رسانه ملی طبق سند تحول عمل کرده و تحت تأثیر روشهایی که قبلا توسط دیگران کهنه شده قرار نمیگیرد.
در پایان تأکید میکنم که رسانه ملی نه تنها نباید از پشت خنجر بخورد، بلکه باید از سوی امثال آقای زاکانی که همواره در جلوی دوربین رسانه ملی جلوه گرند، مورد تقدیر و تکریم قرار گیرد
ترسم نرسی به کعبهای اعرابی
این ره که تو میروی به ترکستان است
لینک کوتاه :
https://tirangnews.ir/?p=31266
برچسب ها
این مطلب بدون برچسب می باشد.
یادداشت وارده؛ شعبدهبازی به سبک نتانیاهو؛ حقّهبازی و توهّم!
یادداشت اختصاصی تیرنگ؛ آغاز بازگشت آزادگان به میهن؛ نماد عزت و مقاومت
گلایه شهروند خبرنگار تیرنگ از کمبود امکانات تفریحی در ساری: مرکز استان از شهر بازی محروم است
یادداشت وارده؛
شعبدهبازی به سبک نتانیاهو؛ حقّهبازی و توهّم!
از زمان هری هودینی، شعبدهباز معروف که نمایشهایی چون راه رفتن روی آتش، بلعیدن گلولههای آتشین، فرو بردن میخ در سوراخ بینی و هزاران بدلکاری خطرناک و دلهرهآور دیگر را اجرا میکرد، اینها همواره جزو شگفتانگیزترین نمایشهای جهان بودهاند که تماشاچیان را از تعجب انگشت به دهان میگذاشتند
یادداشت اختصاصی تیرنگ؛
آغاز بازگشت آزادگان به میهن؛ نماد عزت و مقاومت
بیست و ششم مرداد ماه، روزی است که در تاریخ ایران به عنوان روزی ماندگار در یادها خواهد ماند؛ روزی که پس از سالها اسارت و رنج، آزادگان ایرانزمین به وطن بازگشتند.
گلایه شهروند خبرنگار تیرنگ از کمبود امکانات تفریحی در ساری:
مرکز استان از شهر بازی محروم است
شهروند خبرنگار تیرنگ در گفتوگو با تیرنگ با بیان اینکه ساری مرکز استان از شهر بازی محروم است، از نقش شهر بازی در توسعه استان گفت
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.