جیب‌برها به بهشت نمی‌روند
جیب‌برها به بهشت نمی‌روند
سرقت به عنوان یک جرم، عملی است که شامل ربودن یا بدون اجازه برداشتن مالی از شخص یا مالکیت اموال دیگران به طور غیرقانونی و غیرعرفی است

 

 

 

رقیه سعیدی‌نژاد، جامعه شناس و مدرس دانشگاه:

سرقت به عنوان یک جرم، عملی است که شامل ربودن یا بدون اجازه برداشتن مالی از شخص یا مالکیت اموال دیگران به طور غیرقانونی و غیرعرفی است. این عمل ممکن است شامل دزدی از محل‌های مسکونی، فروشگاه‌ها، وسایل نقلیه، یا حتی سرقت از هویت افراد یا کپی از آثار اشخاص مشهور باشد. در صورتیکه مالک مال از این سرقت بسیار ناراحت و نگران شود.سارق در این سرقت نه تنها مال او را از وی گرفته بلکه امنیت شخصی وی را زیر سوال برده است و احساس آرامش گرفته است. عمل سرقت نه تنها یک ضرر مالی به شخص مورد سرقت واقع شده زده است بلکه به او یادآوری می شود که هیچ جای امنی برای تو و بستگانت وجود ندارد که بتوانی اموالت یا داشته هایت را در آن محافظت کنی بنابراین از نظر جامعه شناسی باید به این نکته توجه کرد که سرقت موجب می شود که یک فرد خود را در جامعه نیز تنها پندارد و سوء تعبیری نسبت به همه افراد جامعه داشته باشد. یک فردی که مورد سوء استفاده سارق یا سارقین قرارگرفته است از بعد روانشناسی اجتماعی دچار آسیب های روانی شده است او زمانی که از پلیس استمداد می طلبد و پلیس نیز به علت مواجه بسیار با ین امر، بی تفاوت و بدون همدردی او را با اندوهش در تنهایی رها می کند تا به اصطلاح تحقیق کند و سارق یا سارقین را دستگیر نماید. فرد مال باخته به فرد روان پریش و ترسو تبدیل می شود که احساس می کند سارق به حریم خصوصی و امن او دست اندازی کرده است و مامن اورا خدشه دار کرده است او مدام در افکار پریشان غرق می شود و می گوید سارق الان در حال خوش گذرانی با اموال اوست و حتی اگر پیگیری کند از نظر جانی هم ممکن است در امان نباشداو به این می اندیشد من این همه اذیت شدم اما سارق تا کنون هیچ آسیبی ندیده و با حاصل دسترنج فرد زیان دیده در حال رفع نیازهای خود و خانواده اش است و این خودآزاریهای پس از سرقت رفتن اموال است. این فرد بشدت آسیب دیده است و دیگر اعتماد عمومی اش را از دست داده بویژه اگر در دفاع از اموالی خود به دزد کوچکترین آسیبی برسد باز او مقصر است چراکه یک خسارت جرحی به شخصی سارق وارد کرده است وحتی دزد شکایت می کند و خسارت می گیرد.

چندی پیش خانمی که به همراه فرزندش تنها زندگی می کنند از آسیب های بعداز سرقت منزلش با من صحبت کرد که چندین شبانه روز نتوانست بخوابد چون هر لحظه احساس می کرد درب منزلش باز شود و سارقی وارد خانه اش شود او در روز روشن بعد از بازگشت از محل کارش با سرقت منزلش مواجه شد و بعداز آن بشدت دچار آسیب روحی و روانی گشت. وی با زحمت زیاد توانست مجددا مایحتاج ضروری منزلش را که به سرقت رفته تهیه کند و فرزندش تا مدتها به خانه مسروقه وارد نمی شد و احساس ترس می کرد تا اینکه مجبور شد برای جبران این مسئله خانه اش را تغییر دهد و کودکش را نزد روانشناس ببرد تا خسارت ناشی از این ناامنی را جبران کند. این مادر تنها می گفت خسارت مادی ناشی از سرقت به هر شکلی قابل جبران است اما خسارت های روانی این حادثه شوم برای ما که دفاعی از خود نداریم جبران ناپذیر است. فرزندم از تبعات این مسئله دچار استرس شدید و شب ادراری و لکنت شده است که دلم را به شدت به درد می آورد چون در اموال مسروقه لبتاپ هم بود و عکس های خانوادگی ام در آن بود هر روز با زنگ تلفن می ترسم دزدی برای این عکس ها قصد اخاذی داشته باشد زندگی ام تباه شده است. وی از مسئولین و قانونگذاران خواست تا یک بار برای همیشه برای این مسئله وحشتناک قانونی وضع کنند که هیچ دزد نابکاری جرات نکند به اموال مردم بویژه در منازل مسکونی ورود پیدا کند و یا این قانون را طوری طراحی کنند که صاحب خانه حق دفاع داشته باشد در اسلام هم دست دزد را قطع می کردند چرا باید با دزد مدارا کرد و به او اجازه بدهیم هرچه می خواهد بردارد تازه اغلب اوقات گواه برای اثبات اتهام نداریم دزد به راحتی از دسترنج ما استفاده می کند و مارا دچار آسیب روحی و روانی می کند.

در آسیب شناسی اجتماعی مسئله سرقت از دیگران تنها به جنبه ضرر مادی توجه نمی شود بلکه به آسیب ها و تبعات دیگر آن نیز اهمیت داده می شود یک ضرب المثل فارسی مطرحی وجود دارد که می گویند دزد نگرفته پادشاه است، چون هم حاصل دسترنج دیگران را به راحتی مصرف کرده است و هم کسی اورا به سزای عمل شنیعش نرسانده است . در واقع توجه به ابعاد روحی و روانی عمل شیطانی سرقت که این روزها نیز زیاد شده است باید بادقت و تامل بیشتری نگریست و تدابیر خاصه ای در نظر گرفت. مردم برای حفاظت از منازل و اموال خود اکثر موارد و تدابیر امنیتی را به کار می گیرند بازهم سارقین یک قدم جلوتر از این ابزارهای ایمنی را خنثی می کنند. گفتنی است ابزار امنیتی بسیار هزینه سنگینی دارد که برصاحب خانه وارد می شود اما باز مورد سرقت واقع می شود و این دردناک است. جامعه امن جامعه ای است که بدون حفاظ امنیتی بتوانید مغازه خانه و اموالتان را بگذارید و بروید مانند کشور های توسعه یافته که حتی بین منازل حصار یا دیواری وجود ندارد اما امنیت برقرار است. زندگی در جامعه امن امنیت روانی می آورد و مردم در این نوع جامعه به یکدیگر اعتمادمی کنند و از یکدیگر محافظت و مراقبت می کنند؛ لذا باید به ابعاد روانی و اجتماعی سرقت نیز در مجازات سارقین توجه کرد. سارقین شاید گمان کنند برای رفع احتیاج خود به اموال مردم دست اندازی کنند در صورتی که سارقین به روح و امنیت زیان دیده و امنیت اجتماعی تعرض کرده اند که به نوبه خود گناهی نابخشودنی است.