تیرنگ:
تیر ماه امسال بود که گروه رسانهای تیرنگ با انتشار مطالبی نسبت به عملکرد مدیرکل میراث فرهنگی مازندران انتقاد کرد و به مسئولان نسبت به عملکرد او هشدار داد. مسئلهای که آن زمان با واکنشهای فراوانی همراه شد، اما سرانجام مسئولان امر به درستی انتقادهای این رسانه پی برده و اکنون در تلاش هستند تا میراث فرهنگی مازندران را به اهلش بسپارند، البته انگار قرار نیست با رفتن برزگر هم این اختلافات تمام شود، روز گذشته خبر رسید وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در حکمی مرتضی رمضانی گالشی که در رزومه خود معاون گردشگری منطقه آزاد کیش را در کارنامه دارد به عنوان مدیرکل جدید میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان منصوب کرد ( حتی خبر در خروجی خبرگزاری وزارتخانه «میراث آریا») قرار گرفت اما این انتصاب انگار با مخالفتهایی از سوی متولیان استان مواجه شد و تا جایی پیش رفت که ایزدی به عنوان سرپرست این سازمان منصوب شد.
به بهانه برکنار شدن مدیرکل میراث فرهنگی یادداشتی را که مهدی جویباری، حقوقدان و فعال رسانهای با تیتر بررسی تیرنگ از لزوم برکناری و یا استعفای مدیرکل گردشگری استان؛ «گردشگری مازندران تراز نیست » مرور میکند.
شمال مازندران به دلیل فرصت بینظیری که در گردشگری دارد همواره مقصد مسافران است اما متاسفانه از این ظرفیت به دلیل ضعف مدیران بخش گردشگری و متولیان استان استفاده بهینه نشده است.
در حالی که در تعطیلات نوروز مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران تعداد مسافران مقیم نوروزی استان را حدود ۲۰ میلیون نفر ذکر کرد اما چادرهایی که توسط مسافران در تمامی بوستان و پارکهای سطح شهر و حتی پیادهروها علیرغم شعار مسئولان مبنی بر ممنوعیت چادر خوابی نصب شد گواهی بر این ادعا است.
امروز هم که تابستان فرا رسیده است کافیست تا نگاهی به جادههای استان و مراکز گردشگری بیندازید یا در فصل مسیرتان به سمت دریا بیفتد تا حجم بالای زباله رها شده در دل طبیعت را ببینید. زباله تنها مشکل بخش گردشگری مازندران نیست و این بخش دارای چالشهای دیگر از جمله چالش مدیریتی فراوانی است مثلا در بخش گردشگری مدیرانی داریم که در شعار از تاکسی هوایی و کشتی کروز حرف میزند اما در عمل توان بادبادک هوا کردن را ندارند! و وعدههایشان تماما پوشالی است. در شعار از برنامههای راهبردی برای توسعه و داشتن چشم انداز، برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، بالابردن قدرت اقتصادی با استفاده از ظرفیت گردشگری و قطب کشاورزی وگردشگری بودن مازندران به عنوان کلیدواژه استفاده میکنند در حالیکه در عمل توان مدیریت اداره خود را ندارند و زیر ساختهایی مثل دفع بهداشتی زباله، سیستم فاضلاب، سرویسهای بهداشتی و…را نمیتوانند برای بخش گردشگری فراهم کنند یا از ظرفیت راه آهن و جنگل، کوه و دریای استان استفاده بهینه کنند. بخشی از این ضعف به دلیل فقدان طرح جامع گردشگری و تعدد مراکز تصمیم گیری، ضعف امکانات زیر بنایی و بازاریابی جدیترین به عنوان موانع توسعه صنعت گردشگری در مازندران است.
متاسفانه به گواه کارشناسان امروز طرح جامع گردشگری علیرغم شعار مسئولان جنبه اجرایی نیافته است
از طرفی به این موضوع توجه نشد که طرح جامع نباید صرفا مطالعه کتابخانهای باشد باید جلوی این گونه طرح نوشتن را در مازندران بگیریم به طوری که ۲۰۰ طرح جامع از مازندران اگر بیرون بیاید و همه دسترسی نداشته باشند و قابلیت اجرایی نداشته باشد نقطه ضعف محسوب میشود؛ طرح جامع باید در مورد دید همگان قرار بگیرد
اگر یک سرمایه گذار بخواهد وارد استان شده و سرمایهگذاری انجام دهد باید بر اساس طرح جامع بدانیم که چه مکانهایی را برای سرمایهگذاری معرفی کنیم، اما اگر اعتبار کمی برای طرح جامع گذاشته شود این طرح جامع خروجی نخواهد داشت
از طرفی مشکلات دیگر این بخش تداخل وظایف میان نهادهای مرتبط با صنعت گردشگری و نبود اجماع و هماهنگی لازم و کافی بین آنها است، نبود سرمایه گذاری مناسب بخشهای دولتی و خصوصی در توسعه ی زیرساختها و خدمات زیربنایی در حوزه گردشگری، نبود و ضعف مطالعات امکان سنجی متناسب و تحلیل منفعت در طرحها و پروژههای گردشگری، بهره مند نشدن استان از ظرفیت گردشگری دریایی و ساحلی به دلیل برخوردار نبودن هر پروژه گردشگری و اجرای آن بدون پیوست زیست محیطی و نظارت دقیق بر اجرای آن
نبود اعتقاد راسخ به اهمیت صنایع دستی در رشد اقتصادی مازندران و حفظ هویت فرهنگی آن است.
در اینکه برزگر الزاما یک مدیر تحصیلکرده است تردیدی نیست اما اینکه تداوم حضور او بتواند از او یک مدیر توانا و کارآمد بسازد، به سبب تفاوتهای جدی و اساسی تجربه های مدیریتی او با سرشت مدیریتی لازم بخش گردشگری، تردیدهای اساسی و جدی وجود دارد.
آنچه مسلم است برزگر اگر کمی باهوش باشد پیش از آنکه تداوم حضورش به خودش و این بخش زیان بیشتری برساند فعالیت مدیریتی خود را با استعفا خاتمه داده و به دانشگاه که سالها در آن حوزه تجربه دارد، بر خواهد گشت.
اگر چنین نکند مدیران بخش گردشگری دیر یا زود به این نتیجه خواهند رسید که او شاید استادی خوب در دانشگاه باشد اما مدیری خوب نیست.