تیرنگ نیوز- سرویس اقتصاد: مازندران در طول دهه های اخیر بیشتر به استان کشاورزی و گردشگری شهره بوده تا استان صنعتی. اما متاسفانه به آن دو حوزه نیز به طور اصولی و جدی پرداخته نشد و این استان همچنان در کشاورزی و گردشگری از ضعف ها و کاستی های بسیاری رنج می برد.
اگرچه بسیاری از صاحبنظران و مسئولان مازندران، بی توجهی به حوزه صنعت مازندران را یکی از عامل های عدم توسعه و عقب ماندگی این استان می دانند و معتقدند توجه به هر سه حوزه بلا مانع است اما فعالان محیط زیست و دوستداران طبیعت، توسعه صنعت در مازندران را تهدیدی جدی برای اکوسیستم در حال تخریب و انقراض این استان می دانند.
هر دو طرف هم برای نظرات و باورهای خود دلایل و استدلال های کافی دارند و برای به کرسی نشاندن تفکرات خود تلاش می کنند.
پتروشیمی بهشهر پروژه ای که محصول و مصوب دولت احمدینژاد است اما از همان آغاز با مانعی بزرگ به نام محیط زیست مواجه شد و هرگز در آن دولت به مرحله اجرا نرسید.
دولت بعد هم علیرغم تمام مخالفت هایی که با تفکرات و برنامه های احمدی نژاد داشت تمایل داشت این پروژه را راه اندازی کند. سال ۱۳۹۹ معاون وزیر نفت دولت حسن روحانی از تصمیم دولت برای احداث پتروشیمی بهشهر با سرمایهگذاری ۳۷۰ میلیون دلار خبر داده بود اما باز هم سازمان محیط زیست مانع شد.
اخیرا نیز همزمان با سفر آیت الله رئیسی و هیات همراه به مازندران، کلنگ ساخت پتروشیمی بهشهر توسط وزیر کشور زده شد تا عملیات ساخت پرحاشیهترین تاسیسات دو دهه اخیر کشور با تاخیری 15 ساله آغاز شود.
اگرچه همه چیز طبق اعلام وزیر کشور و نماینده بهشهر، حکایت از رفع موانع و موافقت محیط زیست حکایت داشت اما بلافاصله پس از انتشار خبر کلنگ زنی، رئیس سازمان محیطزیست آن اقدام را بی اعتبار خواند و مدیرکل حفاظت از محیطزیست استان مازندران نیز از ماجرا اظهار بی اطلاعی کرده بود.
در راستای آن، فعالان محیط زیست نیز پای کار آمده و با نگارش نامه های رسمی و غیر رسمی و تشکیل کمپین ها و گروه های مجازی، نگرانی و مخالفت خود را با احداث این پروژه اعلام نموده اند.
تا اینجای کار و بر اساس اظهارات شواهد موجود، غالب نمایندگان مازندران در مجلس و بیشتر دولتی ها موافق احداث این طرح و سازمان محیط زیست و دوستداران طبیعت، مخالف آن هستند و به نظر می رسد مسائل و کشمکش های 15 ساله این دو گروه همچنان ادامه داشته باشد.
غلامرضا شریعتی اخیرا در گفتوگوی ویژه تلویزیونی شبکه مازندران یکی از اهداف احداث پتروشیمی را کاهش نرخ بیکاری در شرق استان مازندران دانست و گفت: «این پروژه با سرمایهگذاری بالغ بر ۸۰ هزار میلیارد تومان اشتغال مستقیم ۴ هزار نفر و بهکارگیری ۳۰ هزار نفر به صورت غیرمستقیم را به همراه دارد. پتروشیمی حق مردم مازندران است این پتروشیمی قرار است در دهستان میانکاله ایجاد شود این دهستان وسیع است و از محل احداث پروژه تا تالاب از راه زمینی ۱۵ تا ۱۶ کیلومتر و از راه هوایی ۵ تا ۶ کیلومتر فاصله است و اجرای این پروژه ارتباطی به تالاب ندارد. بنده خودم عضو شورای راهبردی حفاظت میانکاله و مدافع حریم میانکاله هستم مگر میشود خطر زیست محیطی به جهت اجرای پروژه این منطقه را تهدید کند و ما مصر به استقرار آن باشیم؟».
زارعی نماینده مردم ساری و میاندورود نیز اخیرا در نشست خبری ضمن موافقت ضمنی با این پروژه نظر محیط زیست را مهم دانست اما توصیه کرد تا حد امکان مانع ایجاد اشتغال نشوند. وی بیان کرد: «درپروژه پتروشیمی میانکاله بهشهر، محیط زیست ابهاماتی دارد و نیاز است تا ارزیابی محیط زیستی انجام شود و پاسخ مناسب ارائه شود.هیچ صنعتی نیست که نیاز به بررسی محیط زیست نداشته باشد و نباید اجازه دهیم محیط زیست سوال برود و حاضر نیستیم بدون اظهار نظر کارشناسی فعالیتی صورت گیرد. البته مشروط به اینکه سیاستگذاری به گونهای باشد که جلوی کار و اشتغال گرفته نشود».
حاجیپور رئیس مجمع نمایندگان مازندران نیز به تازگی درباره سرمایهگذاری پتروشیمی در مازندران گفت: «مجری طرح نزدیک به ۸۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری قرار است انجام دهد به جای مانعتراشی باید فرش قرمز برای این افراد پهن شود. اگر پتروشیمی ایجاد شود مازندران به تنهایی میتواند اعتبار استانها اطراف را تامین کند، سرمایهگذار با بروکراسی اداری مواجه شده است، مدیران استانی باید تمام قد برای ایجاد این مجموعه با سرمایهگذار همکاری و همراهی کنند».
اما دوستداران محیط زیست معتقدند: «پتروشیمی در رده آلایندهترین صنایع قرار دارد و احداث آن در منطقه حساس زیستمحیطی نه تنها توسعه محسوب نمیشود، بلکه زخمی بر زخمهای تن رنجور محیط زیست مازندران مینشاند. آلودگی شدید هوا و منابع آبی تنها بخشی از نتایج هولناک این پروژه است. ما نه مخالفتی با اشتغالزایی و ثروتآفرینی برای سرزمین عزیزمان ایران داریم و نه با توسعه مخالفیم. بلکه نسبت به توسعه ناپایدار، ایجاد تهدیدهای محیط زیستی برای اکوسیستمی حساس از سرزمین و به خطر انداختن سلامت شهروندان به اسم کارآفرینی و اشتغال معترضیم! و …».
حرف آخر اینکه هر دو گروه برای اجرا یا عدم اجرای این پروژه مصمم و جدی هستند و باید منتظر ماند و دید پایان این کارزار 15 ساله چه می شود! ما در این گزارش سعی کردیم بی طرفانه به ماجرا بپردازیم و قضاوت را به افکار عمومی واگذار نماییم.
تنها توصیه ما این است هر تصمیمی که قرار است گرفته شود با مطالعه، دقت و در نظر گرفتن همه جوانب باشد تا فردا روزی به خاطر اجرا یا عدم اجرای این پروژه حسرت و افسوس نخوریم.
رضا افتخاریان
تاریخ : ۲۲ - فروردین - ۱۴۰۱روزی دیوانهای بر لب چاهی نشسته بود، سنگی بر چاه انداخت. دیوانه دیگری که از کار دیوانه اول عصبانی شده بود وی را به چاه افکند. عاقلان شهر جمع شدند تا دیوانه اولی را از میان چاه نجات دهند. هر عاقلی راهحلی ارائه میداد تا در انتها راهحل یکی از عقلا با اکثریت آرا انتخاب شد. قرار بر این شد چاه را پر از سنگ کنند تا دیوانه اولی روی سنگها قرار گیرد و بتواند خود را بیرون بکشد. زمانی که شروع به پر کردن چاه با سنگ کردند دیوانه دومی با سنگی بر سر دیوانه اولی کوبید و وی جا در جا جان به جان آفرین تسلیم کرد. در انتها عاقلان نهتنها نتوانستند دیوانه را از چاه نجات دهند بلکه سنگ اولی نیز در میان سنگهای دیگر گم شد. بعد از آن ضربالمثل فوق برای عاقلانی که نتوانستند دیوانه بینوا را از چاه نجات دهند،ساخته شد.