تیرنگ، رقیه سعیدینژاد
اصل هفت و همچنین اصول صد تا صد و ششم قانون اساسی در خصوص اهمیت نقش شوراهای اسلامی شهر و روستا در تشریح وظایف این نهادها صراحتا موضوعاتی را مطرح کرده است و سازوکار اجرایی آن نیز اولین بار در دولت اصلاحات انجام گرفت و در تاریخ ۱۷ اسفند سال ۱۳۷۷ اولین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستای کشور، با استقبال زیاد مردم در بیش از ۴۰ هزار حوزه انتخابی برگزار شد.
از جمله وظایف اعضای شورای شهر به عنوان یک پارلمان شهری انتخاب شهردارتوانمند و مناسب، شناسایی نیازهای شهر و بررسی خواستگاه های شهروندان همچنین روستاها و تصویب قانون برای رفع آنها، نظارت بر حسن اجرای مصوبات شهر و روستا و لازمه اجرایی آن، تصویب نرخ خدمات ارائه شده توسط شهرداری و دهیاری و تصویب بودجه سالانه از اهم وظایف شورای شهر و روستا است. به عبارت دیگر، میتوان شوراها را نوعی پارلمان شهری یا روستایی در نظر گرفت. که به عنوان یک نهاد خودگردان باید با شناخت بیشتر راه های جذب منابع جهت تامین ضروریات و رفع احتیاجات طرح م برنامه داشته باشند شخصی که کاندیدای شورای شهر و روستا می شود باید با قوانین شهرو روستا آشنا باشد مشکلات را بررسی کرده باشد و خواستگاه های موکلین خود را بداند در این میان راه های توسعه حوزه انتخابیه و منابع جذب اعتبارات همچنین روش های رسیدن به تغیرات را مطالعه کرده باشد متاسفانه در استان مازندران این موارد چندان مورد توجه نمی باشد و هرکسی منابع مالی شخصی بیشتر جهت تبلیغات دارد یا ایل و طایفه بیشتری دارد به این پارلمان مهم راه می یابد درصورتی که شوراها در توسعه یا عقبماندگی شهرها و روستاها و در نهایت توسعه و آبادانی کشور نقشی بسیار اساسی دارند.
اینک با گذشت سه سال و اندی از انتخابات شمشمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر وروستا به سراغ مردم شهرساری رفتیم و از آنان پرسیدیم تا چه حد نسبت به نقش شورای شهر و وظایفی که اعضای این شورا در قبال آنان دارند، آگاهاند و آیا منتخبین شان در شورای شهر ساری بعنوان شورای مرکز استان پرمخاطب از نظر گردشگری و اداری وسازمانی ، انتظارات این مردم همیشه در صحنه و ولایی را برآورده ساخته اند یا خیر؟
در خیابان فرهنگ خانم جوانی همراه کودک خردسالش که از ساختمان پزشکان خارج شد در پاسخ به خبرنگار تیرنگ گفت: اغلب مردم شهر از وظایف شورای شهر هیچ اطلاعی ندارند فقط می دانند زمان انتخابات باید به لیست ها رای بدهند یا فامیل و بستگان شان را انتخاب کنند. ما نه وظایفشان را می دانیم نه تا بحال کار خاصی جز استیضاح شهردارها از آنها دیده ایم کلا اگر کار هم کرده باشند ما اطلاعی نداریم چون با مردم حرف نمی زنند مگر اینکه دوباره کاندیدا بشوند. ما انتظاراتمان را بریدیم آنها هم دوره شان تمام شود بروند. شهری که مرکز استان است یک پارکینگ طبقاتی ندارد مجتمع های پزشکی و ادارات کل با آن همه مخاطب و ارباب رجوع باید با فاصله زیاد دنبال پارکینگ بگردیم این ها حداقل نیاز ماست که سالهاست از حداقل های حقوق مان بهره ای نداریم بقیه توقعی نیست.
محمد رضا مهندس عمران و شهرسازی حدود 35 ساله اتومبیلش را کنار خیابان پارک کرد و با عصبانیت پاسخ داد : کدام شورای شهر مگه شهر ساری شورا هم دارد قبلا لااقل یک شهردار و دوتا معاونین بودند بالاخره زبان مردم شهر را می فهمیدند الان باید با یک گروه که هرکدام بعد از انتخابات با مردم بیگانه می شوند چانه زنی کنیم و بسیار سلیقه ای با موضوع برخورد می کنند شهر ساری به جز چندتا پروژه کوچک از 40 سال پیش تاکنون چه پیشرفتی داشته است مرکز استان مازندران نه ورودی یا خروجی جذابی دارد نه فضای گردشگری خاص یا چشمگیری دارد ترافیک شهری که امان مردم را بریده است آسفالت روستاهای ساری بهتراز آسفالت شهری است هرکسی هرکاری دلش می خواهد می کند نخاله های خیابان و سد معبر منظره شهر را ناپسند می کند اما کسی پیگیر نیست شورای شهر ساری واقعا یک پارلمان ناکارآمد است که جز هزینه برای شهرداری و تحمیل نیروی مازاد هنر خاصی نداشته است.
شهمیری خانم میان سال که اصالت سمنانی دارد و چندسالی ساکن ساری است می گوید: من سالها در ساری هیچ تغییری در سطح شهر ندیدم که مصوب شورا باشد و منابع آن را تامین کرده باشند ولی هر بار که برای مسافرت به استان سمنان می روم متوجه تغییرات خوبی می شوم سمنان در 20سال گذشته بسیار زیبا شده و همدلی شهرداری با شورای شهر نشان می دهد اگر بخواهند می توانند. همشهری ها و بستگان من که به شهر ساری سفر می کنند به من می گویند چرا هیچ زیبایی در این شهر جز منابع طبیعی نیست من هم این ایراد را در مدیریت شهری می بینم من در محله ای زندگی می کنم که هر هفته یک ساخت و سازگر در حال کندن خیابان است و آسفالت ها را ویران می کنند به راحتی درختان را در باغ های بزرگ قطع می کنند تا مجتمع بسازند ایکاش شورای شهر ساری برنامه خاص و جامعی ارائه می داد تا مردم شهر با اشتیاق به پای صندوق ها بیاید و کارآمدی آنها را ببینند.
ساحل دختر جوان و داشجو: وضعیت شهر ساری جوری نیست که بشود اندک حدود انتظارات مردم را در آن مشاهده کرد بله ما به وظایف شورای شهر آگاهیم اما آیا آنها به علایق و رفاه شهروندان و نیازهای جوانان آگاهند یا مسیرتوسعه شهر پرجمعیت و توریست پذیر ساری را می شناسند؟ به سمت غرب مازندران که می رویم تازه معنای شهر مدرن و توسعه یافته را می فهمیم من یک جوان ساروی هستم که برای تفریح و گردش به بابلسر و محمودآباد و غرب استان می روم دوساعت پرسه در آن شهر های غرب استان اعصاب آدم را آرام می کند و می فهمد مدنیت شهری یعنی چه در طول هفته به سختی شهر ساری را تحمل می کنیم شهر که نیست محدوده جغرافیایی پراز سکنه با چند متر آسفالت، ترافیک شدید، چندتا مرکز خرید و بیمارستان در همین حد کفایت دارد ونام مرکز استان را هم بدوش میکشد. من در رسانه های مجازی تا کنون چندبار عملکرد و برنامه های آتی شورای شهر ساری را مورد مطالعه قرار دادم جز طرح سوال از شهرداری که خودشان انتخاب کرده اند سخنرانی در چندتا محفل ونشست ها چیز خاصی ندیدم و کلا به این نتیجه رسیدم آسوده ترین عنوان که بشود صاحب کرسی شد و اِعمال قدرت کرد شورای شهر ساری است که دوره ششم هم شاهد بودیم عده زیادی شرکت کردند و عده خاصی موفق به ورود شدند به گمانم اصلاکار سختی نیست عضو شورای شهر ساری شدن مردم هم مطالبه خاصی ندارند نگران هیچ چیز نباشید.
ادامه دارد…