تیرنگ، حجت الاسلام والمسلمین حاج محمد حسین گلکار استاد و محقق حوزه و دانشگاه و معاونت پژوهش مرکز تخصصی حوزوی تمدن اسلامی:
امروز، روزیست که زمین طوس عطر آسمان گرفته است.
روز زیارت مخصوص توست، ای پناه بیپناهان، ای آرام جانهای بیقرار…
امروز، حتی آنان که از گنبد طلایت دور ماندهاند، دلشان را به پنجره فولاد گره زدهاند و از دور، نزدیکتر از همیشه تو را میخوانند.
دلها رها شدهاند به شوق،
چشمها خیس شدهاند به یاد،
و لبها زمزمه میکنند:
«یا ضامن آهو…»
به نام خداوندی که دلهای عاشق را به مشهد میخواند…
و به نام آن امامی که حتی از دور، نزدیک است…
امروز، آسمان طوس، رنگی دیگر دارد…
امروز نسیم حرم، بوی غربت و قربت را توأمان در خود دارد.
امروز، بیاذن و بینوبت، دلها مهمان گنبد طلای تو میشوند، ای سلطان خراسان…
امروز، بیتفاوت به فاصلهها، بیواهمه از مرزها، هزاران دل، یک صدا زمزمه میکنند:
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا، ایها الامام الرؤوف…
امروز، روز زیارت مخصوص توست…
روزی که بیهیچ شرطی، میشود از دور یا نزدیک، به تو سلام داد و دل را به صحن و سرای تو سپرد.
چه کسی گفته که برای رسیدن، باید قدم برداشت؟
ما که سالهاست راه رفتن نیاموختهایم، اما دلمان هر شب، از میان غبار غربتها، خودش را به پنجره فولاد رسانده است.
تو آنی که آهو را پناه شدی،
و دلهای بیقرار را قرار دادی…
تو آنی که هر که را لب تشنه آمد، سیراب برگشت.
تو آنی که میان زائر و مجاور، فرقی نمیگذاری؛
دل که بیاورد، کافیست…
ای خورشید هشتم، ای نشانی روشن از رأفت پروردگار،
از تو آموختهایم که حتی زیارت هم، گاهی فقط با دلتنگی ممکن است…
نه کفش و نه قدم،
فقط دلی شکسته،
و نگاهی به گنبدی که از دور هم میدرخشد،
و پنجرهای که نه درها، که دلها را باز میکند.
امروز، همهی ما آمدهایم،
با بار گناهان، با خستگی راه، با زخمهای نگفته،
اما با امیدی که فقط در کوی تو زنده است.
ما آمدهایم تا از تو بخواهیم،
که بر زخمهای جامعهمان مرهم باشی…
بر چشمهای خیس مادران، نگاهی بیندازی…
و جوانان این سرزمین را، زیر پرچم سبز حرم، به زندگی امیدوار کنی.
ای علی بن موسی الرضا،
اگر ضامن آهویی،
ضامن دل ما نیز باش…
دعا کن برایمان، که در این روز مخصوص،
رضای تو، رضای خدا باشد…
و دلت با ما همراه،
حتی اگر ما از خود، با خود بیگانهایم…
السلام علیک یا غریب الغرباء…
السلام علیک یا انیس النفوس…
السلام علیک یا شمس الشموس…