تیرنگ:
بارها در دهه ۹۰ شمسی در رسانهها هشدار دادیم “مازندران هم در آینده با پدیده ریزگرد مواجه خواهد شد” متاسفانه آن زمان کسی این هشدارها را جدی نگرفت اکنون بعد از گذشت سالها می بینیم چگونه آسمان آبی استان در برخی از روزهای سال با گرد و خاک عجین میشود.
«ادامه کاهش تراز آبی میانکاله در مازندران این شبه جزیره را به کانون جدید ریزگردها در کشور تبدیل خواهد کرد و وضعیت کاهش آب در تالاب میانکاله بدتر از دریاچه ارومیه است. تراز آبی این تالاب نسبت به سال های پیش ۱۳۰ سانتی متر کاهش یافته است، در حالی که کاهش تراز آبی در دریاچه ارومیه ۸۰ سانتی متر بود. باید برای جلوگیری از بروز بحران ریزگرد در این شبه جزیره ۶۸ هزار هکتاری اقدامات فوری و لازم انجام شود تا زمانی که میانکاله وارد بحران جدی و بروز مسائل غیرقابل پیشگیری و حاد نشده است، جلسات لازم برای خروج از این وضعیت تشکیل و تدابیر و راهکارهای لازم اندیشیده شود.»
این جملات بخشی از سخنان علی محمد شاعری نماینده اسبق مردم بهشهر، نکا و گلوگاه در مجلس شورای اسلامی در همایش” کشاورزی، رکن اقتصاد مقاومتی” که ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ در ساری برگزار شد، است که شاید بتوان این مطالب بیان شده از سوی این عضو آن زمان کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی را جزو نخستین هشدارهای اعلام شده در آن وقت محسوب کرد که در پسِ این جملات به نوعی زنگ خطر باز شدن پای ریزگردها به مازندران به صدا در آمده بود.
با گذشت حدود چند سال از بیان این مطالب پیش بینی ها به وقوع پیوست چرا که در اکثر روزها آسمان تیره و غبار گرفته پدیده غالب استان مازندران است و حتی در برخی روزها شدت وجود گرد و غبار تا حدی است که حین تردد در مسیر جاده ها، شهرها در حاله ای از گرد و خاک دیده می شود.
البته در کنار این مسئله نمیتوان از
نقش پاییز کم بارش و تغییرات اقلیمی در افزایش گرد و غبار گذشت.
در این باره رییس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور گفت: «پیش بینی همه مدلهای عددی بیانگر این است که پاییز سال جاری
کم بارش و دما بالاتر از نرمال خواهد بود. »
یکی از تبعات تغییر اقلیم و گرمایش جهانی همین است که نظم و الگوی بارش بر هم میریزد و میتوان احتمال داد ریزگردهایی که یکی از ریشههای آن بیایان قره قوم در کشور ترکمنستان در همسایگی استان گلستان است، در پاییز به سمت گلستان و مازندران حرکت کنند این ریزگردها در سال ۱۴۰۱ چندین بار اهالی شرق و مرکز گلستان را آزار داده بود و در سال ۱۴۰۲ پایش حتی به غرب گلستان تا شرق و مرکز مازندران هم رسید.
این شرایط نتیجه تغییرات اقلیمی و بهرهبرداری بی رویه از آب و منابع طبیعی است و موجب خشکسالی و در نتیجه ایجاد کانونهای گرد وغبار شده است.
عوامل زیادی بر افزایش کانونهای گرد و غبار تاثیرگذارند مثلا تغییرات اقلیمی تاثیرات زیادی همچون افزایش دما و کاهش بارندگی را به دنبال داشته است و طی ۵۰ سال گذشته بارندگیها سالانه نسبت به دوره قبل کاهش یافته است بنابراین از اثرات تغییر اقلیم میتوان به کاهش بارش و افزایش دما اشاره کرد.
از طرفی با توجه به بارش کمتر، در نتیجه فرکانس گرد و خاک، گستره و تعداد روزهای آن نسبت به سال گذشته افزایش مییابد.
همچنین کاهش سطح آب سدها و دریاچهها به این معنا است که آب در دسترس انسان کاهش یافته و به مساحتی که میتواند به کانون گرد و غبار تبدیل شود نیز افزوده شده است، در کنار این موضوع مصرف بیرویه آب و توسعه خشکسالی موجب خیزش گرد و خاک را فراهم کرده است.
نباید فراموش کرد ایران در مجاورت مناطق بیابانی دنیا قرار گرفته است ولی این مسئله هم قابل چشمپوشی نیست که مصرف بیرویه آب چه در ایران و چه در کشورهایی همچون ترکیه، عراق، سوریه، اردن حتی افغانستان و ترکمنستان هم موجبات این شرایط را فراهم کرده است.
در مصاحبهای که چندی پیش با یکی از کارشناسان و صاحب نظران محیط زیست داشتیم او اذعان کرد به دنبال افزایش جمعیت و رشد زندگی شهرنشینی نیاز به آب افزایش یافته است که آبهای سطحی در مناطق که کم بارش هستند برای نیاز مردم که نیازهای کنترل شدهای نیستند پاسخگو نیست بنابراین ملتها از منابع آبی با شدت بیشتر استفاده میکنند. درنتیجه سطح آبهای زیرزمینی بسیار پایین آمده و از کیفیت آن نیز کاسته شده است.
از طرفی درسالهای خشک بستر دریاچهها و تالابها در معرض فرسایش بادی قرار میگیرند و به دلیل اینکه آب داخل آنها تبخیر شده است و خاک کف دریاچه بافت نرمی دارد، این خاکها به دلیل آغشته بودن به نمک چسبندگی کمی دارند بنابراین بر اثر وزش باد شدید در هوا پراکنده و بر اثر جریانهای تراز میانی جو نقاط مختلف و بر اثر جریان به نقاط دیگر منتقل میشوند.
متاسفانه کانونهای گرد و غبار قابل شمارش دقیق نیستند و جایگاهشان مشخص است، مطالعه و در نقشهها تطبیق داده شده و کاملا مشخص است که چه میزان کانون گرد و غبار وجود دارد اما نکته این است که میزان کانونها ثابت نیست چراکه تعداد آنها بر اساس بارش سالانه تغییر میکند و شدت خشکسالی نیز با میزان بارش سالانه مرتبط است.
کانونهای گرد و غبار فقط در ایران قرار ندارند در نتیجه با افزایش شدت باد و جهت باد کانونهای گرد و غبار تشکیل میشوند.
در جهان نیز کانون های گرد و غبار وجود دارند که جریانهای گرد و خاک را به مازندران منتقل میکنند.
با وجود اینکه در سالیان گذشته مطالعات بسیاری انجام شده تا کانونهای گرد و غبار شناسایی شوند و فعالیتهایی همچون مالچ پاشی هم برای کنترل خیزش گرد و غبار انجام شده است تا جریان باد نتواند ذرات خاک را از زمین بلند کند اما با توجه به وسیع بودن منطقه این کار تقریبا غیر ممکن است.
شیوه مالچپاشی به دلیل استفاده از مواد نفتی بعد از چندسال موجب صدمه به محیط زیست میشود.
امروزه روشهای جدیدتری همچون ایجاد دیوارهای بادشکن و کاشت درختهای مثمر کاربرد دارد که این شیوه فعالیتی هم با توجه به وسعت منطقهای که گرد و خاک تولید میکند دشوار است.
یادمان نرفته که بارها در گزارشهای تیرنگ و گفتوگو با مسئولان و کارشناسان بیان داشتیم که مازندران را هم کویر میکنند و از بیبرنامه بودن در این بخش گلایه کردیم، اکنون نیز آن را تکرار میکنیم و میگوییم امروز به فکر چاره باشید.