تیرنگ نیوز- روزبه مفیدیان: زنگ ها برای مهاجرت نخبگان امروز از بالاترین سطوح ملی به صدا در می آید؛ هشداری که لزوم پرداختن به چرایی و علت این مهاجرت و سیاستگذاری در سطوح بالا برای کُند کردن روند خروج نخبگان را بیش از گذشته پر اهمیت جلوه می دهد.
رهبر معظم انقلاب چندی پیش در دیدار نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی به موضوع «مهاجرت نخبگان» اشاره کردند و تاکید کردند: «امروز در کشور جوانان نخبه میتوانند رشد و پیشرفت کنند ولی همچنانکه قبلاً هم گفتهایم تمایل یک نخبه برای مهاجرت به کشوری دیگر با این نگاه و توجه که بدهکار کشور است و پس از تحصیل بازخواهد گشت، مانعی ندارد. اما مهاجرفرستی و اینکه عناصری در بعضی دانشگاهها، جوان نخبه را از آینده مأیوس، و او را به ترک میهن تشویق میکنند، صریحاً خیانت به کشور و دشمنی با آن است و دوستی با آن جوان هم نیست.»
شاید این زنگ خطری باشد که مدیران ملی با طرح این موضوع در مجلس شورای اسلامی برای اصلاح این روند، رفع موانع و فراهم کردن زمینه در داخل برای حضور نخبگان به عنوان سرمایه انسانی و پیشران توسعه و تعالی کشور چاره اندیشی کنند تا قبل بروز واقعه چاره و علاج مناسبی برای آن یافت.
در روزهای گذشته طرح هایی مانند اخذ مالیات از نخبگانی که به خارج از کشور مهاجرت می کنند نیز از رسانه های گروهی و صدا و سیما شنیده شد که به نظر می آید طرح چنین مسائلی نشان از عدم درک واقعیت امروز جامعه و عدم شناخت ریشه ای مشکلات حوزه نخبگانی باشد.
قطعا هیچ فردی ولو نخبه علاقه ای به خروج از کشور ندارد و اگر کسی از ایران خارج می شود قطعاً مقدماتی داشته است. اما چرا نخبه های علمی و اقتصادی علاقمند و مجبور میشوند کشور را ترک کنند و فعالیت علمی یا آکادمیک خود را در کشور دیگری انجام دهند.
اینها کسانی هستند که فعالیتشان در داخل میتوانند موجب کارگشایی و کار آفرینی شود اما ترجیح می دهند به کشورهای همسایه و اروپایی بروند. باید علتها را موشکافی کنیم و به جواب درستی در این زمینه برسیم. نخبگان به دنبال فضای آرام و با ثبات برای کارهای خودشان هستند.
در درجه اول باید ببینیم در نگاه مسئولین و مدیران چقدر باور به توانایی نخبگان وجود دارد. آیا بدون شوآف و نمایش باور داریم که می توانیم مشکلات کشور را در داخل حل کنیم؟ آیا نخبگان را پیشقراولان و افسران حل مشکلات میدانیم؟
مقام معظم رهبری بارها فرمودند مشکلی نیست که اگر آن را به جوانها و دانشگاه ها ارجاع دهیم از حل آن عاجز باشند. آیا این ادراک در تمامی مدیران ما وجود دارد؟ آیا نخبگان در مواجهه با مدیران ارشد و میانی این حس را دارند که آنها حل مشکل را در دست نخبگان میدانند؟
باید برای نخبگان علمی آرامش ایجاد کنیم و ثبات را در فضاهای علمی، دانشگاهی و تحقیقاتی مهیا کنیم. باید باورمندی و ادراک اینکه نخبگان علمی پیشران پیشرفت و توسعه کشور هستند را در مدیران تقویت کنیم. آن وقت خواهید دید که تعداد نخبگانی که به هر دلیل میخواهند کشور را ترک کنند بسیار کاهش پیدا خواهد کرد.
هیچ استاد دانشگاه، محقق و مخترعی علاقه ندارد کشور را ترک کند بلکه عللی باعث این اتفاقات می شود. به ندرت هستند کسانی که به خاطر مسائل مادی و اینکه مثلا در خارج از کشور به لحاظ مالی بیشتر به آنها رسیدگی میشود، مهاجرت می کنند. البته ممکن است که همین امر علت برخی مهاجرت ها باشد ولی فراوانی اش در بین قشر فرهیخته و دانشگاهی زیاد نیست.
نگاه دستگاه های مختلف به ایرانیان خارج از کشور یکسان نیست و بدقولی هایی در دوره های گذشته نسبت به آنها دیده شده که آنها را نسبت به ما بیاعتماد کرده است؛ از بحثهای خرد سربازی تا سرمایهگذاریهای اقتصادی کلانی که می توانیم از طریق آنها جذب کنیم که در این مورد هم کارنامه ضعیفی داشتیم.
به جای اینکه در داخل برای نخبگان مانع تراشی کنیم باید آنچه باعث مهاجرت می شود را از میان برداریم. در واقع باید برعکس عمل کنیم. به جای اینکه بگوییم کسی که میخواهد مهاجرت کند باید مالیات بدهد باید ببینیم چرا دارند مهاجرت میکنند و این مشکلات را از میان برداریم. لذا این روشها خیلی گره گشا نیست. ما باید انسجام درونی ایجاد کنیم و قوانین و نگاهمان را در مورد نخبگان اصلاح کنیم و ادراک مدیران را تغییر بدهیم تا از مهاجرت بیرویه نخبگان علمی جلوگیری کنیم.
نخبه ملی و مشاور حوزه نخبگان دانشگاه فنی و حرفه ای کشور