محمد جویباری، مدیر مسئول تیرنگ:
خدای نکرده کافیست مسیرتان به بازار بیفتد تا در این آشفته بازار از نوسان قیمتها امیدتان به زندگی را از دست بدهید.
اگر بخواهید برای سفره خانوادهتان برنج، مرغ و تخم مرغ، روغن و گوشت بخرید، به هر مغازهای که میروید عرقی سرد بر پیشانیتان مینشیند، چون جیبتان خالی است و باید اهل و عیال را سیر کنید و نان بر سفره خانوادهتان ببرید که از واجبات است، از طرفی هم اجاره خانه و اقساط ماهانه و این و آن محاصرهتان کردهاند.
راستش به نان شب محتاج شدهاید؛ ساعت به ساعت در بازار تغییر قیمت را نگاه میکنید و تا مغز استخوانتان میسوزد؛ گرانیها دیگر نه سال به سال و ماه به ماه است بلکه ساعتی شده و فشار نوسان قیمتها استخوانهایتان را خرد کرده است.
اگر جوانی باشید که تازه ازدواج کردهاید و نیاز به جهیزیه دارید، به بازار لوازم خانگی میروید تا مثلا قیمت یخچال را بپرسید، زیر بار قیمتها و استرس نابود میشوید. اگر بازنشسته باشید یا شاغل هم وضع همین است، رشد کم دستمزدها از یکسو و ماندگاری جهش گرانیها از سوی دیگر باعث افت سطح معیشت و بیشتر شدن فشار بر خانوارها شد با خودتان می گویید شاید اصلا نظارتی در بازار وجود ندارد و مسئولان در خواب هستند! چشم امید امروز مردم تنها به خدا است و بس.