اسلام آباد را دریابید
اسلام آباد را دریابید
واقعا این محور چقدر باید کشته بدهد؟ چند تا خانواده ی دیگر باید داغدار شوند و بنیان خانواده شان از هم بپاشد تا مسئولان راه میاندورود و استان مازندران به خود آیند؟ پرسش مهم دیگری که به می توان مطرح کرد این است که چرا از ظرفیت مهندس اسلامی استاندار سابق مازندران و وزیر فعلی راه و معاون ساروی اش که از قضا توجه و عنایت ویژه به مازندران دارند، در استان استفاده نمی شود؟

تیرنگ نیوز- گروه اقتصاد: مازندران پُر است از راه های نا ایمن، پر است از جاده های مرگ، پر است از بی تفاوتی مسئولان راه!

فرقی نمی کند محورهای غرب و مرکز مازندران باشد یا محورهای شرق و جنوب استان. هر کجای آن دست بگذاریم «درون ها شرحه شرحه ست از غم و داغ جدایی ها». با این همه اقدامات و تغییرات جاده ای مازندران به کندی هر چه تمام تر و به اصطلاح لاک پشتی انجام می شود!

در این میان، محورهای شهرستان میاندورد، حکایتی دیگر دارد که فرای حکایت هاست. به ویژه محور مرکزی این شهرستان. محوری زوار در رفته و مالرو که خدمات استانی ارائه می دهد و درعین حال یکی از مرگبارترین محورهای مازندران است.

از نگاه بومیان، بازار اصلی میاندورود به ویژه ساکنان گهرباران، «اسلام آباد» است که جاده اصلی منطقه از وسط این روستا می گذرد. در واقع اسلام آباد، پل ارتباطی 22 روستای بخش گهرباران، فرودگاه ساری و بندر امیرآباد محسوب می شود اما جاده مذکور از ویژگی های یک محور، فقط آسفالتی کهنه و نا استاندارد را داراست و از دیگر ویژگی های آن «عرض مناسب، چراغ های روشنايی، شانه خاکی، تابلو علائم راهنمایی و رانندگی و..» هیچ نشانی ندارد.

از آنجا که بیشتر مسئولان ما علاقه وافر به «رهایی» دارند، آسفالت و تعریض این محور 13 سال است که نیمه کاره رها شده و به جمع کثیر پروژه های رها شده مازندران پیوست! موضوعی که ساکنان اسلام آباد به شدت از آن شاکی هستند.

بومیان می گویند در طول سالیان متمادی، سهم آن ها از این جاده ی کم عرض و بی قواره، در بهار و تابستان، آلودگی های ناشی از گرد و خاک زیاد بوده و در پاییز و زمستان، گل و لای و آب گرفتگی فراوان.

آن ها از سردرگمی مجریان طرح توسعه فرودگاه ساری و اشتباهات مهندسی آن ها در اجرای راه دسترسی جواد الائمه (ع) که هر ساله تعریض جاده دسترسی به فرودگاه را به تاخیر می اندازد، گله مندند چرا که موجب شده جاده اسلام آباد که از آن به جاده قدیم فرودگاه نیز یاد می شود به عنوان تنها راه دسترسی فرودگاه بر شلوغی های این محور افزوده شود.

بومیان می گویند ظرفیت پایین جاده، افزایش روزافزون وسایط نقلیه و عبور و مرور ماشین های سبک و سنگین، کم توجهی تاریخی به آسفالت این محدوده و دردسرهای آن، سال هاست امان آن هارا بریده و کسی نیست که به دادشان برسد.

ساکنان اسلام آباد می گویند بارها به فرمانداری میاندورد مراجعه کرده اند اما آقای فرماندار هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت این محور یا سایر معضلات میاندورود – حتی یک مصاحبه و گفتگوی ساده- نمی کند.

بومیان اسلام آباد از بی توجهی مسئولان ارشد راه و شهرسازی مازندران به شدت گلایه دارند و می گویند دریغ از یک بازدید میدانی و دلگرمی ساده، چه برسد به تامین اعتبار، آسفالت و گسترش این محور دوبانده! آن ها انتظار دارند مدیران راه و شهرسازی مازندران به جای حضور در جلسات بی ثمر و شعارهای خشک و خالی، چکمه خدمت بپوشند و گره از کار مردم باز کنند.

واقعا این محور چقدر باید کشته بدهد؟ چند تا خانواده ی دیگر باید داغدار شوند و بنیان خانواده شان از هم بپاشد تا مسئولان راه میاندورود و استان مازندران به خود آیند؟

پرسش مهم دیگری که به می توان مطرح کرد این است که چرا از ظرفیت مهندس اسلامی استاندار سابق مازندران و وزیر فعلی راه و معاون ساروی اش که از قضا توجه و عنایت ویژه به مازندران دارند، در استان استفاده نمی شود؟

انتظار می رود مسئولان راه مازندران با استفاده از همه ظرفیت های استانی و حتی ملی، سعی در رفع مسائل جاده ای میاندورد به ویژه بخش مرکزی آن کنند تا هم پس از سالیان دراز مردم این ناحیه دمی بیاسایند و هم مقداری از آمار مرگ و میر جاده ای استان کاهش یابد.