26 عَيدِماه روز مردگان
26 عَيدِماه روز مردگان
تاريخ گاهی برخی از داشته‌های خود را در گذر زمان‌جا می‌گذارد تا حداقل شمايی از آ‌ن برای آيندگان به يادگار بماند.

 

تیرنگ:
تاريخ گاهی برخی از داشته‌های خود را در گذر زمان‌جا می‌گذارد تا حداقل شمايی از آ‌ن برای آيندگان به يادگار بماند.

آداب و سنن و فرهنگ‌های كه شايد در گذشته جايگاهی رفيع در بين اقوام مختلف و به مرور در بين نسل‌های متفاوت داشت، به دليل برخی از ويژگی‌ها در گذر زمان دچار چالش می‌شود كه گاه به‌كلی فراموش و يا گاهی استحاله می‌شود و شكل و قالب جديدی به خود می‌گيرد.

فرهنگ‌ها معمولاً با گذشت زمان دچار چنين حالت‌هايی شده و تحت تأثير جريان‌های سياسی و يا حتی براساس حوادث طبيعی دستخوش تغيير می‌شوند. برخی از رگه‌های فرهنگ‌های كهن به‌دليل استواری و اهميت خود با هر تلاش و جان‌كندنی باشد از لابه‌لای حوادث‌ مختلف سر خود را بالا می‌گيرند و به همراه زمان پيش می‌آيند.

در مازندران هنوز خرده‌باورها و خرده‌فرهنگ‌هايی از انديشه‌ها و آيين‌های اقوام و نسل‌های گذشته در ميان نسل حاضر به وديعت مانده است، با اين تفاوت كه رنگ و شكل آن تغيير كرد؛ باورهايی چون دوفرشته مدام مواظب اعمال مارها هستند (اين باور در بين مردم‌ كوه‌نشين سوادكوه و خصوصا آلاشت هنوز وجوددارد) يا شب‌ها هنگام خروج از خانه معمولا می‌گويند «مهر» كنيد كه منظور بسم‌الله گفتن است.( «مهركردن» در ميان بسياری از مردم مازندران كاربرد دارد.) و ده‌ها باور و رسم گوناگون كه در فرصتی مقتضی به آن خواهم پرداخت.

يكی از اين رسم‌ها و يا باورها، مراسمی‌است كه هر ساله در تاريخ 28تير ماه، يا براساس تقويم باستانی مازندران «بيس‌وشش‌ای دما-عيدما-» در محلی به نام امام‌زاده‌حسن در 10كيلومتری آلاشت برگزار می‌شود و در آنجا معمولا كشتی‌گيرهای دو منطقه سوادكوه و بندپی بابل با هم رقابت می‌كنند.
متن زير كه بخشی از تحقيق خانم فريده يوسفی، محقق پركار سوادكوهی است، از منظري ديگر تاريخ «بيس‌وشش‌ای دما-عيدما-» را بررسی كرده است.

در گاه‌شماری باستانی تبری، ماه اسفند(ماه پايانی=تيرماه خورشيدی) را «نورزما» مب‌نامند؛ ماهی كه نوروز باستانی و لحظه تحويل سال نو از پی آن می‌آمد، ماهی كه فريدون بر ضحاك پيروز شد.

اين روز در مازندران «نورز ماه بيسّ شش/بيس شيش/بيس شيش عيدی ما» ناميده می‌شود و مردم پايبند باورها و رعايت آداب ويژه‌ای در اين روز هستند.

باور بر اين است كه بيست‌وششم نورزما(28تيرماه شمسی) روز پيروزی است و يا روزی است كه فريدون شانزده‌ساله، برای شكست ضحاك به طرف قلمرو حكومت، او كه امروزه واقع در كوهی رو‌به‌روی امامزاده هاشم در جاده هراز است، حركت كرد.

داستان از اين قرار است كه مادر فريدون، «فرانك» پس از كشته شدن همسرش «آبتين» به دست جلادان ضحاك، فريدون را، كه نوزادی بيش نبوده است، به مرتعی در دامنه اميدواركوه (واقع در «لفور»سوادکوه) می‌برد و به دست گالشی (چوپانی) می‌سپارد.

دژ اميدواركوه در طول تاريخ محل مناسبی برای اختفا و محل امنی براژ شاهان شكست خورده بوده است، زيرا از هر سو در محاصره كوه‌هاژ مرتفع بوده است.
سه سال از اختفاي «فريدون» در پناه يك چوپان لفوری می‌گذرد كه ضحاك مكان اختفای او را كشف می‌كند. به همين دليل، «فرانك»، كه هر لحظه نگران و مراقب فريدون بود، او را به سرعت به محل اختفای جديدی می‌برد كه آنجا البرزكوه است.

در آنجا «فريدون» تا شانزده‌سالگي در نزد مردی پاك سرشت و فرزانه می‌ماند و بزرگ مي‌شود.

فردوسی در شاهنامه در وصف سال‌ها می‌گويد: «سه سالش پدروار از آن گاو شير/ همي‌داد «هشيوار» زنهار گير/ نشد سير ضحاك از آن جست و جوی/ شد از گاو گيتی پر از گفت و گوی/ دوان مادر آمد سوی مرغزار/ چنين گفت با مرد زنهار دار/ شوم ناپديد از ميان گروه/ مر اين را برم تا به البرز كوه/يكی مرد دينی بدان كوه بود/ كه از كار گيتی بی اندوه بود»

بدين ترتيب فريدون تا شانزده‌سالگی در نزد مرد فرزانه می‌ماند و سپس پنهانی نزد مادرش می‌آيد و راز زندگی‌اش را از او جويا می‌شود.

فريدون به محض آگاهی از راز خانوادگی‌اش، لشگری بزرگ گرد می‌آورد و برای جنگ با ضحاك به محل حكومت او می‌رود.

فريدون بر ضحاك پيروز می‌شود و او را به زنجير می‌كشد و بسياری از سربازان سوادكوهی طرفدار فريدون نيز در آن سرزمين بر خاك می‌افتند.

مردم سوادكوه معتقدند كه روز پيروزی فريدون بر ضحاك، روزی است كه طبيعت نيز به خاطر اين پيروزی، جان تازه‌ای در كالبدش دميده می‌شود و شكوفا می‌شود و مردم بدين مناسبت جشن و پايكوبی برپا می‌كنند.

اما مردم شاد سوادكوه، كه تا هزاران سال پس از پيروزی فريدون در اين روز جشن برپا می‌كنند و آن را شادی نوروز می‌نامند، شهادت جوانان خود را در روز جنگ فريدون و ضحاك از ياد نبردند.آنان به ياد شهدای خود، هنوز كه هنوز است، مشعل‌هايی درست می‌كنند و بر ستون ايوان يا درخت‌های جلوی خانه خود نصب می‌كنند.
اين روز را مردم سوادكوه/مازندران روز « بيس‌وشش عيدما » می‌ناميدند و در اين روز بر سر مزار مردگان خود می‌روند و شمع يا سوچو (مشعل چوبی) می‌افروزند و بر ضحاك لعنت می‌فرستند.

البته در مناطق ديگر مازندران، خصوصا مناطق كوهستانی، از آلاشت تا بندپی و حتی كوه‌های نور و كجور اين مراسم به شكل‌های ديگر برگزار می‌شود.

علی حسن نژاد از شاعران و محققان فرهنگ عامه مازندران در اين باره گفت: حكمرانی ضحاك پادشاه ايرانی با كشتار مردم همراه بود و اجازه نداشتن برای عزاداری عزيزانشان اوج اين ظلم بود .
وي ادامه داد : پس از پيرورزی فريدون بر ضحاك، بستر برای حضور مردم بر سرمزار درگذشتگانشان فراهم شد .
حسن نژاد افزود : در گفته های اساطيری آمده است كه مردم به پاس پاسداشت اين پيروزی كه بسترساز فرصت حضور بر سر مزار امواتشان فراهم شد اين روز را با پذيرايی‌ها و برگزاری برنامه هایی گرامی می‌داشتند.
اين محقق فرهنگ عامه مازندران همچنين گفت : اين حضور دسته جمعی يك روزه بر سر مزار مردگان نيز نوعی يادآوری مرگ و قدر دانستن فرصت زندگی است .
*** جشن مردگان آيين سنتی پويا در مازندران
كارشناس و محقق فرهنگ عامه مازندران گفت : براساس سال باستانی مازندران يا همان طبری كه 12 ماه و هر ماه 30 روزه است تحويل سال مازندران دوم مرداد است .
وی ادامه داد : اين آيين سنتی در بازده زمانی از دهه آخر تير تا 28 تير ماه برگزار می شود .
وی كه اين مراسم را در آميخته با كارهايی همچون توزيع انواع غذاها و شيرينی ها دانست، گفت : در برخی نقاط مازندران از جمله سوادكوه و دودانگه ساری شيرينی خاص با شكل و شمايل انسانها و ابزار كار كشاورزی و دامداری تهيه و در روز جشن مردگان تهيه و توزيع می‌شود .
حسن نژاد گفت : اين باور و اعتقاد وجود دارد كه با حك شدن شكل و شمايل ابزار كار حرفه‌های مختلف بر روی اين شيرينی، ماندگاری راه، روش و كردار گذشتگانمان را نشان می‌دهند .
وی به نوعی نان با عنوان ‘ سالگرده ‘ كه در اين روز تهيه و توزيع می‌شود اشاره كرد و افزود : قرار داشتن 12 عقربه ساعت بر روی اين نان ها به عنوان سمبل گذشت يك سال است تا تذكری به همگان برای گذر عمر باشد .
در زبان های كهن ‘ سال ‘ به معنای خورشيد است و’ سالگرد ‘ يعنی گذشتن يك سال است .
اين محقق فرهنگ عامه مازندران همچنين به برگزاری آيين هايی در مناطق كوهستانی و ييلاقی استان از جمله آمل، لاريجان و سوادكوه اشاره كرد و گفت : غروب روز 26 عيد ماه نوعی گياه وحشی با نام ‘ گون ‘ به نشانه اعلام برگزاری عيد مردگان در سطح روستا چرخانده می‌شود .
حسن نژاد از روشن كردن شمع تهيه شده از روغن گياهی را به عنوان ديگر برنامه‌هايی نام برد كه به عنوان پيش درآمد برگزاری اين جشن و از شب قبل انجام می‌شود، افزود : انجام اين كار همچنان در برخی مناطق مازندران از جمله دودانگه ساری باقی مانده است و انجام می شود .
وی اضافه كرد : مردم اين مناطق شمع ها را در ايوان خانه ها و بر سرمزار مردگان خود روشن می كنند .

✓یادی از رفتگان

نعمت الله کاظمی مردم شناس درباره 26 عَید ماه با اشاره به اینکه از جنبه اسطوره‌ای در آیین ایران باستان مردم معتقدند که در این روز باید برای پاسداری از درگذشتگان خود جشنی برپا کنیم، می گوید: در ایران علاوه بر تقویم میلادی و شمسی تقویم دیگری در مازندران وجود داشت به عنوان تقویم تبری که در آن ۱۲ ماه ۳۰ روزه و ۵ روز دیگر با نام پیتِک که از سیوماه، شروع شده و سپس کَرچِ ماه، هَرِ ماه، تیرِ ماه، مِرداله ماه، شَروین ماه، میرِ ماه، اونِ ماه، اَرکِ ماه، دِ ماه، وَمِنِ ماه و عَیدماه که ۵ روز پیتک به اونِ ماه چسبیده است.

وی می افزاید: در ایران باستان مردم تبرستان معتقدند که در روز ۲۶ عَید ماه تبری، فریدون انتقام پدر جمشید را از ضحاک مار دوش گرفته و در واقع ضحاک مار دوش را بُن کوه دماوند به زنجیر کشید.

کاظمی با اشاره به اینکه برای پاسداشت درگذشتگان و رشادت‌های قهرمانان مازندران در این روز مردم به جشن و شادی می‌پرداختند و با آمدن بر سر قبر مُردگان خود یادی از رفتگان خود می کردند، می گوید: در گذشته با توجه به اینکه رسانه‌های گروهی نبود باید از قبل اعلام می‌شد که نوروز شده است و باید خانه تکانی آغاز شود بنابراین ۵ روز مانده به عید نوروز تبری یعنی ۲۶ عَید ماه با برافراشتن آتش و برپایی جشنی به همگان اطلاع رسانی می‌شد که نوروز در راه است و باید به خانه تکانی بپردازند.

وی با بیان اینکه این آیین از جنبه آیینی هنوز برایمان قداست دارد و باید این آیین را جفظ کنیم، می گوید: نیاکانمان بر این باور بودند که ۱۰ روز مانده به عید نوروز یعنی از ۲۱ عیدماه تبری ارواح نیاکانمان به خانه هایمان می آیند و طلب اطعام می کنند و مرد و زن خانه باید به آنها اطعام دهند و هر چه اطعام بدهند آن ارواح در حق افراد زنده دعا می کنند و خیرات و برکات آنها زیاد می شود و هر چه قدر در آن روز بیشتر احسان کنیم برکت نصیب خانه آنان شده بنابراین از جنبه آیینی این مراسم برگزار می‌شود.

این مردم شناس، ادامه می دهد: مراسم ۲۶ عَید ماه به سه روش برگزار می شود که یکی از آن مجمه چاشت است که مادران مجمه هایی را در داخل آن با قرار دادن غذا به مردم برای رفتگانشان اطعام می دهند.

وی تصریح می کند: آنان بر این باور بودند که وقتی ارواح به خانه آنها می آیند شادی زندگان را می خواهند بنابراین هر چه در این روز شادتر باشیم ارواح نیاکانمان شادتر می‌شود به همین سبب به این روز عِید مُردگان یا تیرگان نام نهادند.

کاظمی می افزاید: مسابقات کشتی لوچو در برخی نقاط همچون حاجی شیخ موسی بابل برگزار شده که به برنده آن گوسفندی هدیه می دهند که نمادی از قهرمانی نیاکانمان در جنگ های آن دوران است و در امام زاده حسن سوادکوه هم این آیین اجرا شده و نیز بازارهایی به سبب جشن و شادی در کنار مزار رفتگان دایر بود تا آنان محصولات مختلف خود را به نمایش در می آورند و وسایلی هم که عرضه می‌شود که همه آنها شادی افزا بود.

وی می گوید: در این جشن‌ها علاوه بر فاصله گرفتن از حزن و اندوه مرگ را هم بخشی از زندگی خود می دانیم و همانگونه که برای تولد و عروسی جشن می گیریم برای کسانی که از بین ما رفتند نیز جشن گرفته می‌شود بنابراین با این باور ارواح نیاکانمان را در کنار خود می یابیم.

این مردم شناس می افزاید: هنگامی که معتقدیم ارواح نیاکانمان به خانه هایمان می آیند یعنی اعتقاد راسخ به معاد داریم.

وی با اشاره به اینکه در این آیین ها می توان مشارکت اجتماعی را در میان افراد مشاهده کرد، تصریح می کند: دو مراسم در میان مردم اتحاد ایجاد می کند که مهمترین آن عاشورا است و همه افراد از هر جایی در این مراسم شرکت می کنند و همچنین آیین عید تیرگان یا مُردگان که باز تولید همکاری و همیاری اجتماعی است به نمایش گذاشته می شود.

مردم مازندران ۲۶ عید ماه طبری یا به نوعی اواخر تیرماه هر سال را در هر منطقه‌ و با توجه به شرایط مردمان آن دیار، روز مردگان می‌دانند و در مناطق روستایی استان مراسم ویژه‌ای بر پا می‌شود.
در روستاهای مازندران از دیرباز رسم بر این است که مردم از چند روز مانده به ۲۶ عَید ماه مقدمات مراسم را تدارک می‌بینند و غذای مفصلی می‌پزند، نان‌های محلی، آش، شیرینی و میوه تهیه می‌کنند و آن روز راهی زیارتگاه‌ها و گورستان‌ها می‌شوند و برای میزبانی از افرادی که برای نثار فاتحه اموات به این مکان می آیند آماده می شوند