طرح مسئله نقطه مرکزی نهضت سیدالشهدا علیه‌السلام
طرح مسئله نقطه مرکزی نهضت سیدالشهدا علیه‌السلام
در مباحث گذشت تبیین گردید که هدف از قیام امام حسین علیه‌السلام تمدن‌سازی دینی است و امام حسین علیه‌السلام برنامه نهضت خود را برای تحقق تمدن توحیدی در جامعه هدف‌گذاری نموده‌اند

تیرنگ، حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد حسین گلکار استاد و محقق حوزه و دانشگاه و معاونت پژوهش مرکز تخصصی حوزوی تمدن اسلامی
در مباحث گذشت تبیین گردید که هدف از قیام امام حسین علیه‌السلام تمدن‌سازی دینی است و امام حسین علیه‌السلام برنامه نهضت خود را برای تحقق تمدن توحیدی در جامعه هدف‌گذاری نموده‌اند.
در محور بعد این نکته مشخص گردید که شروع قیام امام حسین علیه‌السلام برای تحقق این هدف تشکیل حکومت اسلامی است.
حال مسئله‌ای که مطرح می‌شود این است که اگر امام حسین علیه‌السلام به دنبال تحقق تمدن دینی در جامعه اسلامی است نقطه مرکزی نهضت خود را چه چیزی معرفی نموده است که اگر آن محقق بشود تمدن دینی در جامعه عملیاتی می‌گردد؟
به تعبیر دیگر روح حاکم به نهضت ابی‌عبدالله علیه‌السلام برای تحقق تمدن دینی چیست؟ و به‌عبارت‌دیگر راهبرد مرکزی قیام سیدالشهدا علیه‌السلام برای رسیدن به این هدف چیست؟

سند اول
وصیت حضرت به محمّد بن حنفیه‌
و در وقتی که آن حضرت می‌خواستند از مدینه منوّره به‌ مکه‌ مکرّمه‌ حرکت‌ کنند، وصیت‌نامه‌ای‌ نوشته‌ و آن‌ را به‌ خاتم‌ خود ممهور نمودند؛ و سپس‌ آن‌ را پیچیده‌ و به‌ برادر خود محمد بن حنفیه‌ تسلیم‌ نمودند و پس‌ از آن‌ با او وداع‌ نموده‌ و در جوف‌ شب‌ سوّم‌ شعبان‌ سنه‌ شصت‌ هجری‌ با جمیع‌ اهل‌بیت خود به‌ سمت‌ مکه‌ رهسپار شدند و آن‌ وصیت‌ چنین است:
بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. هَذَا مَا أَوْصَی‌ بِهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی بْنِ أَبِی‌طَالِبٍ إلَی‌ أَخِیهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِیه:
إنَّ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی یشْهَدُ أَنْ لَا إلَهَ إلَّا اللَهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِیک لَهُ. وَأَنَّ مُحَمَّدًا صَلَّی‌ اللَهُ عَلَیهِ وَءَالِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، جَآءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ. وَأَنَّ الْجَنَّه وَالنَّارَ حَقٌّ. وَأَنَّ السَّاعَه ءَاتِیه لَا رَیبَ فِیهَا. وَأَنَّ اللَهَ یبْعَثُ مَنْ فِی‌ الْقُبُورِ.
إنِّی‌ لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلَابَطِرًا وَلَامُفْسِدًا وَلَاظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإصْلَاحِ فِی‌ أُمَّه جَدِّی‌ مُحَمَّدٍ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَیهِ وَءَالِهِ؛ أُرِیدُ أَنْ ءَامُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهَی‌ عَنِ الْمُنْکرِ، وَأَسِیرَ بِسِیرَه جَدِّی‌ وَسِیرَه أَبِی‌ عَلِی بْنِ أَبِی‌ طَالِبٍ علیه‌السلام.
فَمَنْ قَبِلَنِی‌ بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَهُ أَوْلَی‌ بِالْحَقِّ، وَمَنْ رَدَّ عَلَی هَذَا أَصْبِرُ حَتَّی‌ یقْضِی اللَهُ بَینِی‌ وَبَینَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ؛ وَهُوَ خَیرُ الْحَاکمِینَ.
وَ هَذِهِ وَصِیتِی‌ إلَیک یا أَخِی‌؛ وَمَا تَوْفِیقِی‌ إلَّا بِاللَهِ، عَلَیهِ تَوَکلْتُ وَإلَیهِ أُنِیبُ. وَالسَّلَامُ عَلَیک وَعَلَی‌ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَی‌. وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّه إلَّا بِاللَهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ

بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحیم‌. این است آن‌ وصیتی‌ که‌ حسین بن علی بن‌ ابی‌طالب به‌ برادرش‌: محمّد”بن حنفیه” که‌ معروف‌ به‌ “محمد”ابن‌ حنفیه‌ است‌ می‌نماید:
حقّاً حسین‌ بن‌ علی گواهی‌ می‌دهد که‌ هیچ‌ معبودی‌ جز خداوند نیست‌؛ اوست‌ یگانه‌ که‌ انباز و شریک‌ ندارد و به‌درستی که محمّد صلی‌الله علیه‌ و آله، بنده‌ او و فرستاده‌ اوست‌ که‌ به‌ حقّ از جانب‌ حقّ آمده‌ است‌.
و اینکه‌ بهشت‌ و جهنّم‌ حقّ است‌، و ساعت‌ قیامت‌ فرامی‌رسد و در آن‌ شکی‌ نیست‌ و اینکه‌ خداوند تمام‌ کسانی‌ را که‌ در قبرها هستند برمی‌انگیزاند.
من‌ خروج‌ نکردم‌ از برای‌ تفریح‌ و تفرّج‌؛ و نه‌ از برای‌ استکبار و بلند منشی، و نه‌ از برای‌ فساد و خرابی‌، و نه‌ از برای‌ ظلم‌ و ستم‌ و بیدادگری‌! بلکه‌ خروج‌ من‌ برای‌ اصلاح‌ امّت‌ جدّم‌ محمّد صلی‌الله علیه‌ و آله می‌باشد.
من‌ می‌خواهم‌ امربه‌معروف نمایم‌، و نهی‌ازمنکر کنم‌؛ و به‌ سیره‌ و سنّت‌ جدّم‌، و آئین‌ و روش‌ پدرم‌ علی بن‌ ابی‌طالب علیه‌السلام رفتار کنم‌.
پس‌ هر که‌ مرا بپذیرد و به‌ قبولِ حقّ قبول‌ کند، پس‌ خداوند سزاوارتر است‌ به‌ حقّ.
و هر که‌ مرا در این‌ امر ردّ کند و قبول‌ ننماید، پس‌ من‌ صبر و شکیبائی‌ پیشه‌ می‌گیرم‌، تا آنکه‌ خداوند میان‌ من‌ و میان‌ این‌ جماعت‌، حکم‌ به‌ حقّ فرماید؛ و اوست‌ که‌ از میان‌ حکم‌کنندگان مورد اختیار است‌.
و این‌ وصیت‌ من‌ است‌ به‌ تو ای‌ برادر! و تأیید و توفیق‌ من‌ نیست‌ مگر از جانب‌ خدا؛ بر او توکل‌ کردم‌، و به‌سوی او بازگشت‌ می‌نمایم‌ و سلام‌ بر تو و بر هر که‌ از هدایت‌ پیروی‌ نماید.
و هیچ‌ جنبش‌ و حرکتی‌ نیست‌، و هیچ‌ قوّه‌ و قدرتی‌ نیست‌؛ مگر به‌ خداوند بلندمرتبه و بزرگ‌.

لمعات الحسین مرحوم علامه طهرانی رضوان‌الله تعالی علیه صفحه ۱۶ به نقل از نفس المهموم صفحه ۴۵

سند دوم
امام حسین در نامه‌ای به جمعی از بزرگان بصره، هدف از قیام بر ضد حکومت یزید را احیای سنت پیامبر بیان می‌فرماید:
و أنا اَدْعُوکُمْ إلی کتابِ اللهِ و سُنَّةِ نَبِیهِ فَإنَّ السُّنَّةَ قَدْ أمِیتَتْ
من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبرش فرامی‌خوانم؛ چرا که این گروه سنت پیامبر را از بین برده‌اند.

تاریخ طبری، ج ۵، ص۳۵۷

تحلیل روایات نقطه مرکزی قیام سیدالشهدا علیه‌السلام: ایجاد سبک زندگی اسلامی (فرهنگ‌سازی دینی)
باتوجه‌به اینکه در مرحله هدف از قیام امام حسین تبیین گردید که هدف قیام امام حسین علیه‌السلام تمدن‌سازی دینی در جامعه است و نقطه شروع تمدن‌سازی دینی تشکیل حکومت اسلامی توسط ابی‌عبدالله علیه‌السلام است برای تحقق این هدف تمرکز امام حسین علیه‌السلام و نقطه مرکزی نهضت سیدالشهدا علیه‌السلام روی اصلاح فرهنگ زندگی مردم بود
در زمانی که سبک زندگی مردم نسبت به سبک زندگی زمان پیغمبر و زمان امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام تغییر کرده بود و فرهنگ زندگی مردم از فرهنگ دینی و الهی زمان پیغمبر فاصله رفته بود امام حسین علیه‌السلام در روایات متعددی احیای سنت پیغمبر و سنت امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به‌عنوان نقطه مرکزی تمدن‌سازی دینی خود تبیین فرمودند
و البته این امر بر اساس منطق و قواعد تمدن‌سازی قابل‌توجیه است‌؛ چرا که هر تمدنی بخواهد شکل بگیرد بر اساس نظام‌ها و سیستم‌ها و ساختارهایی است که زندگی مردم را شکل می‌دهد و اصولاً تجلی و نمود هر تمدنی در فرهنگ و سبک زندگی مردمان آن تمدن خود را می‌نمایاند
لذا با احیای سنت پیغمبر در واقع فرهنگ‌سازی دینی و اصلاح سبک زندگی اسلامی توسط امام حسین علیه‌السلام انجام می‌گیرد تا بتوان به تمدن دینی برخاسته از حاکمیت توحید در جامعه رسید.