نقش قیام تمدن‌ساز امام حسین در مهدویت ۱
نقش قیام تمدن‌ساز امام حسین در مهدویت ۱
عاشورا نقطه عطف تاریخ اسلام و تشیع است و پژوهش در همه زوایای آن لازم و ضروری به نظر می‌رسد. اما آن چه بیش از همه اهمیت دارد، هدف امام حسین (ع) از برپایی این قیام تمدن‌ساز است

 

تیرنگ، حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد حسین گلکار استاد و محقق حوزه و دانشگاه و معاونت پژوهش مرکز تخصصی حوزوی تمدن اسلامی

عاشورا نقطه عطف تاریخ اسلام و تشیع است و پژوهش در همه زوایای آن لازم و ضروری به نظر می‌رسد. اما آن چه بیش از همه اهمیت دارد، هدف امام حسین (ع) از برپایی این قیام تمدن‌ساز است. در این راستا بررسی دقیق سخنان و دیدگاه ایشان درباره آینده و مهدویت و چشم‌اندازی که برای جهان مطرح می‌فرماید، ضروری می‌نماید. این یادداشت با روش توصیفی – تحلیلی، بیانات امام حسین (ع) در این زمینه پرداخته است. امام حسین (ع) در بیانات خود با پرداختن به ویژگی‌های امام مهدی (عج) و نشانه‌های ظهور و خصوصیات حکومت مهدوی، اهمیت و عظمت ظهور منجی را برای شیعیان خویش تداعی ساخته است.
قیام امام حسین از زمان پیغمبر بوده است که در هر دوره‌ای امام حسین یا در تأیید نبی مکرم اسلام و حکومت نبوی و یا با یاری امیرالمؤمنین و نصرت حکومت علوی و یا با یاری امام‌زمانش و تلاش برای تأسیس حکومت الهی حسنی و یا اقدام خود آن حضرت در صدد تشکیل حکومت الهی حسینی بوده است و نهضت خود را به هدف تمدن‌سازی دینی از همان زمان شروع نموده بودند و این نهضت از سال آخر عمر آن حضرت شروع نشده است. تمدن‌سازی حول محور امام حسین (ع) و حرکت رهایی‌بخش و عزت‌آفرین عاشورا و اربعین، قطعاً زمینه‌ساز تمدن نوین اسلامی و حرکت به سمت افق تمدن عظیم مهدوی (عج) است.
تمدن مهدوی نیز با ندای امام عدالت بخش کنار کعبه و با شعار “اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِّیَ الحُسَین اَلَّذی قَتَلوهُ عَطشانا” پایه‌گذاری خواهد شد.
توصیف مهدی (عج) از زبان حسین (ع)
امام حسین (ع) در مواردی با بیان ویژگی‌های امام مهدی (عج) دل‌ها را به‌سوی ایشان ترغیب می‌فرمود و بدین‌وسیله زمینه ظهور آن بزرگوار را در قرن‌های آینده آماده می‌ساخت.
امام (ع) در پاسخ به مردی که از آن وجود مقدس سراغ می‌گرفت، امام‌زمان (عج) را این‌طور توصیف فرمود:
مِنْ بنی‌هاشم مِنْ ذِرْوَةِ طَوْدِ الْعَرَبِ وَ بحْرِ مغِیضِهَا إِذَا وَرَدَتْ وَ مَخْفِرِ أَهْلِهَا إِذَا أُتِیَتْ وَ مَعْدِنِ صَفْوَتِهَا إِذَا اکْتَدَرَتْ لَا یَجْبُنُ إِذَا الْمَنَایَا هَکَعَتْ وَ لَا یَخُورُ إِذَا الْمَنُونُ اکتَنَعَتْ وَ لَا ینْکُلُ إِذَا الْکمَاةُ اصْطَرَعَتْ مُشَمِّرٌ مُغْلَوْلِبٌ ظَفِرٌ ضِرْغَامَةٌ حَصِدٌ مُخْدِشٌ ذِکْرٌ سَیْفٌ مِنْ سُیُوفِ اللَّهِ رَأْسٌ قثَمُ نشُؤَ رَأْسُهُ فِی بَاذِخِ السُّؤْدَدِ وَ عَارِزٌ [غَارِزٌ مَجْدَهُ فِی أَکْرَمِ الْمَحْتِدِ فَلَا یَصْرِفَنَّکَ عنْ بیْعَتِهِ صارِفٌ عَارِضٌ یَنُوصُ إِلَی الْفِتْنَةِ کُلَّ مَنَاصٍ إِنْ قَالَ فَشَرُّ قَائِلٍ وَ إِنْ سَکَتَ فَذُو دَعَائِرَ ثُمَّ رَجعَ إِلَی صفَةِ الْمهدی(عج) فَقَالَ أَوْسَعُکُمْ کَهْفاً وَ أَکْثَرُکُمْ عِلْماً وَ أَوْصَلُکُمْ رَحِماً؛ (نعمانی، 1397: 13/ 214)
از بنی‌هاشم، از قله بلند عرب، از جایگاه ژرف دریای آن او کارآمد، چیره‌دست، پیروز و سرافراز است. او شیر صحنه پیکار و دشمن‌شکن نام‌آور است. او از شمشیرهای خداست و درعین‌حال سالار بخشنده و بزرگوار است. اندیشه او از دنیا و آخرت رهیده و در عالی‌ترین جایگاه سیادت و منزلت و قرب خداوندی جای گرفته است. پس هشدار که شیطان از حق برگشته، در هر زمانی به فتنه‌ای برمی‌خیزد تا شما را از بیعت با او منصرف کند. سپس حضرت به اوصاف مهدی اشاره کرد و فرمود: پناه دهندگی‌اش از همه فراگیرتر، علم او از همه فزون‌تر وصله رحمش از همه بهتر و بیشتر است.
همین‌طور در روایت دیگری در توصیف ایشان می‌فرماید: من ولدی سنة من یوسف و سنة من موسی بن عمران (ع) و هو قائمنا أهل البیت یصلح الله أمره فی لیلة واحدة. و عن الحسین (ع) قال فی القائم منا سنن من الأنبیاء سنة من نوح و سنة من إبراهیم و سنة من موسی و سنة من عیسی و سنة من أیوب و سنة من محمد (ص) فأما من نوح فطول العمر و أما من إبراهیم فخفاء الولادة و اعتزال الناس و أما من موسی فالخوف و الغیبة و أما من عیسی فاختلاف الناس فیه و أما من أیوب فالفرج بعد البلوی و أما من محمد (ص) فالخروج بالسیف؛ (اربلی، 1381: 2/ 522)
در قائم ما سنت‌هایی از انبیا باشد؛ سنتی از نوح، و سنتی از ابراهیم، و سنتی از موسی، و سنتی از عیسی، و سنتی از ایوب، و سنتی از محمد (ص) و اما از نوح پس آن درازی عمر است و اما از ابراهیم پس خفای ولادت و اعتزال از مردم و اما از موسی، خوف و غیبت و اما از عیسی اختلاف مردم در او و اما از ایوب پس فرج بعد از محنت و شدت و اما از محمد (ص) خروج با شمشیر.
صفات یادشده، معانی مشخصی دارند، به جز صفت خوف که طبق روایت ایشان از حضرت موسی (ع) به ارث برده‌اند. برای روشن‌شدن معنای این صفت در مهدی (عج) باید به بیان آن در حضرت موسی (ع) پرداخت. در این باره سخن مولای متقیان علی (ع) راه‌گشا خواهد بود؛ ایشان می‌فرماید:
لم یوجس موسی (ع) خیفة علی نفسه بل اشفق من غلبة الجهال و دول الضلال؛ (دشتی، 1379: خطبه6)
موسی (ع) هرگز به‌خاطر خودش در درون دل احساس ترس نکرد، بلکه از آن ترسید که جاهلان غلبه کنند و دولت‌های ضلال، پیروز شوند. ایشان محبوبیت و اهمیت وجود مقدس امام‌زمان (عج) را به‌گونه‌ای برای شیعیان ترسیم می‌کردند که همگان مشتاق دیدار و خدمتگزاری او می‌گردیدند.
روزی فردی درباره امام مهدی (عج) از ایشان سؤال کرد که آیا ایشان هم اکنون متولد شده است؟ امام حسین (ع) فرمود: لا وَلَوْ اَدْرکتُهُ لَخَدَمْتُهُ اَیامَ حیاتی؛ (شریفی، بی تا: ۷۳) نه، اگر او را می‌یافتم تا زنده بودم، خدمتش را می‌کردم.
امام حسین (ع) و امر ظهور
این بحث به دو قسمت تقسیم می‌شود؛ قسمت اول سخنان ایشان درباره قبل از ظهور (غیبت کبرا) و نشانه‌های ظهور، و قسمت دوم بیاناتی از آن بزرگوار درباره وقایع بعد از ظهور و ویژگی‌های حکومت جهانی امام‌زمان (عج).

۱. امام حسین (ع) و غیبت ولی‌عصر (عج)
از زمان امام حسین (ع) تا دوران غیبت کبرا و ظهور، زمان زیادی است؛ ولی از بیانات ایشان مشخص می‌شود که از همان ابتدا باتوجه‌به این هدف و چشم‌اندازی که برای آینده بشریت در نظر داشت، گام برداشت و تمامی اقدامات خود را با این رسالت عظیم هماهنگ می‌فرمود. امام حسین (ع) در بیانات خود، اذهان جامعه را برای طولانی‌شدن غیبت امام مهدی (عج) آماده کرده و از آزمایش خطیر الهی در این دوران سخن می‌گوید:
لصاحب هذا الامر – یعنی المهدی (عج) – غیبتان؛ احداهما تطول حتی یقول بعضهم: مات و بعضهم: قتل و بعضهم: ذهب، و لا یطلع علی موضعه احد من ولی و لا غیره، الا المولی الذی امره؛ (صدوق، بی تا: 1/317 )
برای صاحب امر، دو غیبت است؛ یکی از آن دو چنان طولانی شود که گروهی از آنان بگویند: مرده است و جمعی بگویند: کشته شده است و جمعی بگویند: او رفته است و هیچ‌کس از جایگاه او اطلاعی نخواهد داشت، جز رهبری که به او امر کرده است.
همچنین در بیانی دیگر به صبر در زمان غیبت سفارش می‌کند و آن را امری لازم و ضروری برای مردم آن دوران به شمار می‌آورد: له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت علی الدین فیها آخرون، فیؤذون و یقال لهم: متی هذا الوعدان کنتم صادقین. اما ان الصابر فی غیبته علی الاذی و التکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله (ص)؛ (مجلسی، بی تا: 3/385)
برای او غیبتی است که گروه هایی در آن از دین برمی گردند و گروه هایی دیگر بر آیین خود استوار می مانند و در این راه آزارها می بینند. به آنان گفته می‌شود: این وعده کی واقع خواهد شد اگر راستگو هستید؟ آنان که بر این آزارها و تکذیب ها صبر کنند، همانند کسی هستند که شمشیر به دست گرفته و در پیشاپیش رسول اکرم (ص) جهاد می کند.
امام حسین (ع) در بیانی دیگر، وضعیت جامعه و روابط بین مسلمانان را در زمان غیبت کبرا چنین ترسیم می‌فرماید: لا یکون الامر الذی تنتظرو نه حتی یبرا بعضکم من بعض، و یتفل بعضکم فی وجوه بعض، و یشهد بعضکم علی بعض بالکفر، و یلعن بعضکم بعضا؛ (شریفی، بی تا: 76)
آن چه انتظارش را دارید تحقق نمی‌یابد، جز زمانی که انزجار و نفرت از یکدیگر بین شما رواج یابد، گروهی بر ضد گروه دیگر به کفر شهادت دهند و همدیگر را لعن و نفرین کنند.
همچنین از آن حضرت چنین روایت شده است: لا یکون الامر الذی تنتظرونه حتی یبرأ بعضکم من بعض، ویتفل بعضکم فی وجوه بعض، ویشهد بعضکم علی بعض بالکفر، ویلعن بعضکم بعضا، فقلت له: ما فی ذلک الزمان من خیر، فقال الحسین (ع): الخیر کله فی ذلک الزمان، یقوم قائمنا، ویدفع ذلک کله؛ (نعمانی، 1397: 13/205)
آن امری که انتظارش را می‌کشید رخ نخواهد داد، مگر این که در اثر آشفتگی و نابسامانی گروهی از شما از دسته دیگر برائت، جوید و برخی از شما بر چهره بعضی دیگر خدو بیفکند و گروهی از شما به کفر گروه دیگر شهادت دهد، و برخی از شما بعضی دیگر را نفرین و لعن نماید. به حضرت گفته شد: پس در آن زمان هیچ خیری نیست؟ حضرت فرمود: همه خیرها در آن زمان جمع است؛ قائم ما قیام می‌کند و همه آن بدی‌ها را به‌طرف می‌سازد.
همچنین فرمود: قیام‌کنندة این امت، فرزند نهم من است که غیبتی طولانی دارد و هنگامی که تاریکی‌های غیبت، همه‌جا را فرامی‌گیرد؛ خفّاشان کورچشم و گرگان درنده به تقسیم اعتبارات و امتیازات او می‌نشینند. (یزدی حائری یزدی، ۱۳۴۲: ۶۷)
به‌طورکلی آن چه از آیات قرآن کریم و احادیث نبوی و روایات متواتر و صحیح اهل‌بیت (ع) به دست می‌آید، این است که به هنگام ظهور حضرت بقیّة اللّه الأعظم مهدی موعود (عج) فساد اعتقادی و انحراف اخلاقی و ظلم و ستم سیاسی و اقتصادی تمامی جوامع بشری را فراگرفته است و اکثر مردم حتّی مسلمانان، بسیاری از ارزش‌های معنوی و الهی و دینی را به فراموشی سپرده‌اند؛ وضع عمومی جهان، چهره‌ای عبوس و مأیوس‌کننده به خود گرفته است و مردم به انتظار یک معجزه برای نجات و خلاصی از این احوال و اوضاع شکننده هستند.
زندگی در جامعه‌ای که بیشتر افراد از یکدیگر متنفرند و به یکدیگر نسبت ناروا می‌زنند مسلماً سخت و غیرقابل‌تحمل است و همه در این شرایط در انتظار راه نجات‌اند.
۲. امام حسین (ع) و نشانه‌های ظهور
امام حسین (ع) در بخشی از سخنان خود به بیان علامات نشانه‌های ظهور حضرت مهدی (عج) می‌پردازد و این نشانه‌ها را پنج مورد معرفی می‌کند: للمهدی خمس علامات: السفیانی و الیمانی و الصیحة من السماء والخسف بالبیداء و قتل نفس الزکیة؛ (مقدسی، ۱۳۲۸: ۱۱۱)
برای ظهور مهدی پنج نشانه است: سفیانی، یمانی، صیحه آسمانی، فرورفتن در دشت و کشته‌شدن آن جان پاک.
هرکدام از این نشانه‌ها توضیحاتی دارد که در این یادداشت نمی‌گنجد و نیازمند نگاشتن یادداشت دیگری است.
امام (ع) در جایی دیگر درباره نشانه‌های ظهور می‌فرماید: اذا رأیتم علامة فی السماء نار عظیمة من قبل المشرق، تطلع لیالی، فعندها فرج الناس و هی قدام المهدی (عج)؛ (همو: ۱۰۶)
هرگاه در آسمان نشانه‌ای دیدید، آتش بزرگی که شب‌ها از سمت شرق طلوع می‌کند، بدانید که در آن هنگام فرج عمومی مردم نزدیک است و این نشانه پیش از ظهور مهدی (عج) پدید می‌آید.
نیز در بیانی دیگر فرمود: اذا هدم حائط مسجد الکوفة ممایلی دار عبدالله المسعود، فعند ذلک زوال ملک القوم و عند زواله خرج المهدی؛ (همو: ۵۱)
هرگاه دیوار مسجد کوفه از آن سمت که نزدیک خانه عبدالله بن مسعود واقع شده ویران شد، در آن هنگام سلطنت این گروه ستمگر از بین می‌رود و مهدی آل محمد نیز ظهور می‌کند.
بیان نشانه‌های ظهور از زبان مبارک آن حضرت، بیش از آن که برای شناخت شرایط موجود در جامعۀ پیش‌ازاین رخداد عظیم راهگشا باشد، برای آشنایی و ترویج فرهنگ مهدویت در بین افراد امت اسلامی – چه در زمان آن حضرت و چه بعد از آن – ثمربخش خواهد بود. در واقع امام حسین (ع) با بیان این نشانه‌ها به ترویج فرهنگ مهدویت می‌پرداخت.
۳. امام حسین (ع) و وقایع بعد از ظهور
الف) قیام امام مهدی (عج)
عیسی خشّاب می‌گوید: از حضرت اباعبدالله (ع) سؤال کردم: آیا صاحب الأمر شما هستید؟ امام پاسخ داد: نه، صاحب الامر مخفی شده و در نهان است که به خون‌خواهی پدرش برخواهد خاست و با لقب عمویش خوانده شده و هشت ماه شمشیر به دوش خواهد گرفت. (مؤسسه معارف اسلامیه، بی تا: ۳/ ۱۸۰، ح ۷۰۲)
حضرت در جایی دیگر با اشاره بر این که دوستان و پیروان اهل ستم جزو آنان محسوب می‌شوند و مهدی (عج) همه آنان را به سزای اعمالشان می‌رساند، می‌فرماید: اما و الله لا تذهب الدنیا حتی یبعث الله منی رجل یقتل منکم الفا و مع الالف الفا و مع الالف الفا؛ (همان)
آگاه باشید، به خدا سوگند! دنیا تا زمانی باقی خواهد بود که خداوند از فرزندان من مردی را که از شما (بنی‌امیه) هزاران فرد را به هلاکت برساند.
به حضرت عرض شد: آیا آنان (بنی‌امیه) تا زمان ظهور مهدی می‌رسند تا مهدی موعود آنان را به سزای عملشان برساند؟ امام در پاسخ فرمود: و یحک فی ذلک الزمان یکون الرجل من صلبه کذا و کذا رجلا و ان مولی القوم من انفسهم؛ (همان)
وای بر تو! در آن زمان از نسل هر مردی از بنی‌امیه چنین‌وچنان مردی پدید آید، چون دوستان آنها جزو خود آنان است.