تیرنگ نیوز – سرویس اجتماعی : فرزندش به پاهایش چسبیده بود، اما او حوصلهاش را نداشت. انگار بهزور وبال گردنش کرده بودند. همان سالها که تازه با پدرش از مازندران به تهران رفته بودند، میگفت زور پدرش که به طلبکارها نرسید تهران مقصدشان شد و پدرش با چکش به جان ماشینقراضههای پایتخت افتاد. 30 سال هم نداشت، اما موهایش رنگ باخته بودند؛ درست مثل خودش.
سودابه 13ساله بود که شوهرش دادند تا باری از دوششان برداشته شود. علیکرم (همسرش) جهیزیه نخواست. او شد زن دوم یک مرد 50ساله معتاد که زن اولش دق کرده بود. اینها را میگفت و اشکها روی گونههایش سُر میخوردند. با پسر 5سالهاش (جعفر) در منازل مسکونی متروکه در حاشیه تهران و در همسایگی چند افغان زندگی میکردند.
به کلانتری آورده بودندش، از تریاک تا متادون در بساطش داشت. ساقی شده بود. از بخت بدش گلایه داشت و بیتفاوت به جعفر که خودش را در آغوش مادر جا میکرد، ادامه داد: گمان میکردم در تهران رویای ما محقق خواهد شد. می توانم پیشرفت کنم؛ درس بخوانم اما…
امایی که پشت آن هزار حرف نهفته بود، از نشد تا نتوانستم؛ چون تهران بیرحم بود.
*پایتخت راهحل مشکلات نیست
«رضا منفرد» جامعهشناس در گفتوگو با ما با اشاره به سرنوشت افرادی نظیر سودابه که پیامد منفی مهاجرت از استانهای دیگر به پایتخت و ازدواج زودهنگام است، اظهار کرد: هر مهاجرتی میتواند دلایل زیادی داشته باشد که مهمترین آن کسب درآمد و شغل است. مازندرانیهای زیادی برای به دست آوردن فرصتهای شغلی با فروش زمین به استانهای دیگر مهاجرت میکنند. مردمی که سالها در روستاها و شهرهای بومی زمین و ریشه دارند به تهران میروند و با فرهنگ متفاوت با زندگی روستایی مواجه میشوند.
وی با تاکید بر اینکه باید آموزش پیشگیرانه در خصوص پیامدهای مهاجرت را از خانوادهها آغاز کنیم، افزود: مشکل اصلی ما این است که خانوادهها فکر میکنند راهحل مشکلات در تهران است، در حالی که این طور نیست.
این جامعهشناس با اشاره به سرنوشت کودکانی مانند «جعفر» فرزند «سودابه» گفت: اگر این کودک درمان نشود، ممکن است مشکلات زیادی برای جامعه به بار بیاورد. در بسیاری از موارد افرادی که در بچگی مورد تعرض روحی و روانی قرار گرفتهاند به دلیل اینکه درمانشان جدی گرفته نشده است، در درازمدت دچار انزوا شدهاند و برای برقرار کردن ارتباط با جامعه، شاغل شدن و ورود به مجامع بزرگتر مشکل پیدا کردهاند
* تهران رشد قارچگونهای دارد
وی ادامه داد: چون امکانات در پایتخت متمرکز میشود، پایتختها معمولا رشد قارچگونهای دارند.
منفرد گفت: از دید مهاجران، امکانات شغلی و رفاهی بیشتری در پایتخت وجود دارد که به این شهر اعتبار و شخصیت میدهد.
این جامعه شناس آمار مازندرانیهای پایتختنشین را طبق آمار غیررسمی بیش از یک میلیون نفر اعلام کرد و افزود: اغلب شهرستانیها فکر میکنند هر کس میخواهد موفقیتی کسب کند باید به تهران برود، چون در آنجا همه نوع امکانات شغلی و تحصیلی و رفاهی وجود دارد.
منفرد با بیان اینکه مهاجرت به پایتخت باعث بروز انواع آسیبهای اجتماعی و نابسامانیهای شغلی میشود و اصالت و شخصیت افراد را زیر سوال میبرد، اظهار کرد: از دیگر پیامدهای مهاجرت، تخریب روستاها و از رونق افتادن کشاورزی و دامداری در استانی مانند مازندران است. ضمن اینکه در پدیده مهاجرت، ارزشها و هنجارهای فرهنگی افراد دچار فروریختگی میشود که خود باعث پدیدآمدن آسیبهای اجتماعی دیگر است.
این جامعهشناس تصریح کرد: باید قطبهای صنعتی را از پایتخت خارج کرد و با حمایت و آغاز به کار صنایعی نظیر نساجی، تراورس شیرگاه، قند و شکر و ذوبآهن روح تازهای در کالبد مازندران دمید تا مشکل اشتغال حل شود. برای تحقق این موضوع باید در پراکندگی امکانات رفاهی، آموزشی و تفریحی در شهرهای مختلف تعادل ایجاد شود.
* مهاجرت يك معلول چند علتی است
يك دكترای علوم اجتماعي در اين باره با بيان اينكه مهاجرت يك معلول چند علتی است، ميگويد: هر مهاجرتی میتواند دستكم يك دليل داشته باشد. اما ريشههاي متعددی براي آن دليل میتوان يافت. مهاجرت مازندرانیها از جمله مسائلي است كه چندين دليل دارد.
دكتر «نظامالدين رييسي سنگلجي» ميافزايد: نمیتوان از مهاجرت گفت و از اقتصاد حرفی نزد. قطعا يكي از دلايل اين اتفاق مسائل اقتصادي و شغلی است. اما بايد به پيامدهاي اين اتفاق هم نگاهي انداخت. طبيعی است كه مازندران امكان استقرار افرادی را كه امروز در استانهای ديگر ساكن هستند ندارد. در واقع جامعه بزرگتر، برخي فرآيندها را در خود حل میكند.
وی اظهار ميكند: مهاجرت اتفاقي دو طرفه است كه هم نياز فرد مهاجر به محل هجرت را نشان میدهد و هم نياز محل هجرت به توانمندی فرد. به عبارتي وقتي فردی در نقطهای ماندگار میشود، يعنی توانسته به يكي از نيازهای آن منطقه پاسخ دهد. با اين نگاه میتوان مهاجرت را يك ناگزير اجتماعي دانست، اما از سوی ديگر نبايد اين استدلال باعث شود كه ضعفها و كاستیهای جامعه نخست را ناديده بگيريم.
* شکلگیری موج جدید مهاجرت شغلی به تهران
رئیس یک موسسه پژوهشی در حوزه جمعیت نسبت به «شکلگیری موج جدید مهاجرت شغلی به تهران» هشدار داد.
خطر مهاجرت در شرایطی مطرح است که طبق مطالعات مرتبط، حومه غربی پایتخت در سالهای گذشته با رشد قابل توجه جمعیت مهاجر روبهرو بوده است. بررسیهای تکمیلی، چهار علامت روشن از «تشدید کوچ به تهران با خانهسازی دولتی در حومه پایتخت» طی یک دهه گذشته را نشان میدهد. خوابگاههای اطراف تهران -شهرهای جدید- برای بخشی از گیرندگان (مخاطبان) اصلی این خانهها، جذابیت ندارد، در نتیجه به مهاجران میرسد.
محتوای یک پژوهش رسمی انجام شده با عنوان «مهاجرتهای داخلی در ایران» که از سوی موسسه تحقیقات جمعیت کشور وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انجام شده واز سوی رسول صادقی، دانشیار جمعیتشناسی دانشگاه تهران و رئیس این موسسه در یک وبینار تخصصی ارائه شد یک هشدار مهم به دنبال دارد که مسوولان دولتی قبل از اجرای هر طرح انبوه خانهسازی، باید آن را مورد توجه قرار دهند. در این پژوهش اعلام شده است یک مشکل بسیار مهم و چالش عمده شهر تهران مربوط به مساله مهاجرت به پایتخت است. جمعیت تهران در طول یک قرن گذشته حدود 45 برابر شده است. این در حالی است که باید جمعیتی که به صورت روزانه از حومه به تهران و به منظور انجام فعالیتهای شغلی و … مهاجرت کرده وشبهنگام به حومه بازمیگردند نیز، در این محاسبه به شمار آورد.
صادقی در تشریح نتایج این پژوهش و در جریان برگزاری این وبینار، اعلام کرد: پیرامون غربی تهران به شدت در حال گسترش است و شهرهایی مانند رباط کریم با نرخهای بالای مهاجرپذیری مواجهاند.
*نبود اشتغال، عامل اصلی مهاجرت
به باور کارشناسان اگرچه زیرساختهای مختلف(آب، جاده، انرژی، حملونقل و امنیت کامل در مازندران) برای سرمایهگذاری فراهم است اما کمبود شغل در مازندران موجب مهاجرت مردم استان به شهرهای اطراف پایتخت و افزایش پدیده حاشیهنشینی شده است، به همین جهت استان مازندران نیازمند سرمایهگذاری مناسب در بخشهای مختلف با کمک دولت، بخش خصوصی و سرمایهگذاران است.
* جلب و جذب سرمایهگذار در بخشهای مختلف
استاندار مازندران لازمه دستیابی به توسعه اقتصادی را سرمایهگذاری در بخشهای مختلف ذکرکرد و گفت : منابع درآمدی مازندران باید برای ایجاد زیرساختهای لازم توسعه در این استان سرمایهگذاری شود.
سیدمحمود حسینیپور بر لزوم شناسایی اولویتهای مهم و ارائه راهکاری عملیاتی آن با هدف دستیابی به رشد توسعه اقتصادی استان تاکید کرد و گفت : لازمه توسعه اقتصادی استان علاوه بر استفاده بهینه از ظرفیتها، امکانات موجود و تلاش جهادی مدیران، جذب سرمایه گذار در بخشهای مختلف است.
وی با عنوان این که سرمایه گذاری در فرایند توسعه اقتصادی از اهمیت ویژه و بنیادی برخوردار است، بیان کرد : جلب و جذب سرمایه گذار در بخشهای مختلف، علاوه بر افزایش تولید، ارزش افزوده، سطح درآمد و رفاه و افزایش اشتغال در کاهش نرخ بیکاری و فقر نیز از اثرگذاری بالایی برخوردار است.