از ارومیه تا خزر
از ارومیه تا خزر
ورود شیرآبه‌های دپوی زباله، فاضلاب و پساب خانگی و صنعتی و آلودگی‌های مرتبط با صنایع آلاینده و پساب دامداری و مرغداری‌هایی که بخشی از آنها در همجواری مناطق جنگلی و رودخانه‌ها قرار دارند موجب شده تا منابع آبی سه استان شمالی کشور به ویژه مازندران با آلودگی دست و پنجه نرم کند
  • تیرنگ:پوریا دهقان

ورود شیرآبه‌های دپوی زباله، فاضلاب و پساب خانگی و صنعتی و آلودگی‌های مرتبط با صنایع آلاینده و پساب دامداری و مرغداری‌هایی که بخشی از آنها در همجواری مناطق جنگلی و رودخانه‌ها قرار دارند موجب شده تا منابع آبی سه استان شمالی کشور به ویژه مازندران با آلودگی دست و پنجه نرم کند.

در مازندران آب‌های ۹ رودخانه بزرگ شامل تجن و نکا، تالار، چالوس، هراز، بابل، چالک رود، چشمه کیله، سرداب رود و… به دریای خزر می‌ریزد و آلودگی منابع آبی ادامه حیات گونه‌هایی از آبزیان در این محدوده را به مخاطره انداخته است.
از طرفی ۵ کشور ایران، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان به طور مستقیم و غیر مستقیم از خزر این شاهرگ حیاتی منتفع می‌شوند به گونه‌ای که بخشی از اقتصاد و معیشت این کشورها دل در گرو خیز و خروش‌های «خزر» دارد، با این وجود هر یک از این کشورها در حفاظت از خزر کوتاهی کرده و منابع آبی خزر و موجودات دریایی موجود در بزرگترین دریاچه جهان به سوی نابودی می‌روند.

✓امروز ارومیه، آینده خزر

دکتر عزیر عابسی در گفت‌وگویی اظهار کرد: در زمینه جلوگیری از ورود آلودگی به دریای خزر، نه از طرف ما و نه از جانب کشورهای دیگر اقدامات اساسی انجام نشده  و موارد آن برای ما آشکار است به ویژه آلودگی‌هایی که از سمت آذربایجان وارد دریا می‌شود.
عضو هیات علمی گروه محیط زیست دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل افزود: در قسمت جنوبی که جریانات به سمت ایران است آلودگی به ما می‌رسد که این اقدامات تاکنون مخرب بوده، انواع آلودگی‌های شدید سواحل گیلان را سبب شده و سمت ما هم کاملا آشکار است که هیچ اقدامی صورت نگرفته است. حدود کمتر از 10 میلیون نفر هم در استان‌های مجاور دریا زندگی می‌کنند که اینها عمدتا مشکل اساسی در مدیریت پسماند و پساب دارند.

وی با بیان اینکه پسماند مازندران آشکار است که چه وضعیتی دارد، گفت: بخشی از این پسماند، از رودخانه و در سیلاب از دریا سر درمی‌آورد و پساب  این جمعیت ساکن به اضافه 60 درصد جمعیت شناور آخر هفته‌ها و تابستان و سایر تعطیلات، یعنی فاضلاب چیزی حدود بیش از 10 میلیون نفر به دریا می‌ریزد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه درباره وضعیت خزر، در سمت ما بالاترین سطح کاهلی همچنان در حال انجام است و هیچ اتفاقی نیفتاده، تصریح کرد: امید است ایران و کشورهای حاشیه دریای خزر به واسطه تعهداتی که در این کنوانسیون‌ها داریم  اقدامات کنترلی انجام دهند اما در 23 سال گذشته حتی در زمینه پسماند اتفاقات مثبتی از سمت شمال ایران و استان‌های مازندران، گیلان و گلستان نیفتاده است.
عابسی درباره نوسانات آب دریای خزر، خاطرنشان کرد: بیش از 80 درصد آب دریای خزر از ولگا تامین می‌شود ورودی ولگا طی سال‌های مختلف، متغیر بوده و به طور عمومی کمتر شده است. به دلیل ساختن سدهای متعدد و بالا رفتن مصرف آب در حوزه آب‌ریز برای کشاورزی، مشابه آن چیزی که برای ارومیه اتفاق افتاده در حال رخ دادن است.
وی ادامه داد: این در کنار موارد دیگر مورد اشاره متخصصان مانند تغییر الگوی جهت بادها، بالا رفتن دما در حوزه آبریز و در سطح دریای خزر که به تبخیر بیشتر آب منتج شده، باعث شده آب دریای خزر پایین رفته، کسی رودخانه را نبسته ورودی ولگا طی سال‌های مختلف، متغیر بوده و به طور عمومی کمتر شده، مصرف آب در حوزه آبریز افزایش یافته، تاسیساتی که ساخته شده مثل سدها که ما هم در رودخانه‌های کوچک خودمان ساختیم  مصرف آب را بالا برده است.

عضو هیات علمی گروه محیط زیست دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل با اشاره به اینکه تراز آب دریای خزر باعث مشکلات عمده‌ بسیار جدی می‌شود، گفت: به زودی بندرهای ما از کار می‌افتند، بندر امیرآباد اکنون هم آبخوری کافی برای کشتی‌ها ندارد، حدود 40 درصد میانکاله را در سمت مازندران از دست دادیم و خشک است و بقیه تالاب‌های ساحلی را هم در حال از دست دادن هستیم کاری هم به ظاهر نمی‌توان انجام داد.

✓کنوانسیون یا کاغذ پاره

سهیل اولادزاد هم طی گفت‌وگویی اظهار کرد: درباره کنوانسیون اوکتائو با کشورهایی طرف حساب هستیم که در مقابل محیط زیست رفتاری همانند یا به مراتب بدتر از کشور ما دارند. این کنوانسیون به طور کلی شامل قراردادهای نظامی و امنیتی و سیاسی (به خصوص جغرافیای سیاسی) می‌شود که پر رنگ‌تر از موارد زیست محیطی بودن آن است.
این فعال محیط زیست افزود: در همین سال‌ها شاهد بودیم که جمهوری آذربایجان صنایع سنگینی را در حاشیه خزر مستقر و به شکل گسترده پساب وارد دریا کرده، روسیه در شمال هیچ کوششی برای حفاظت از زیست‌مندانی چون فوک خزری ندارد و سالانه تلفات گسترده‌ای در سواحل شمالی و شرقی داریم، ایران هم در جنوب بیشترین میزان پساب با ماهیت انسانی یعنی فاضلاب را  وارد خزر می‌کند.

تمام رودخانه‌ها یا حوضه‌های آبریز خزر در شمال ایران بار آلایندگی سنگینی را  به دریاچه‌ای که در حال پسروی است تخلیه می‌کنند.
وی گفت: همه این شرایط در کنار نظارت بسیار کم بر روی صید و صیادی موجب شده که جمعیت گونه‌های آبزی خزر مثل ماهیان استخوانی به شدت رو به افول رود.

اولادزاد تصریح کرد: از کارشناسان خبره‌ای در تنظیم کنوانسیون اوکتائو استفاده نشده تا مواد و موارد جزیی‌تری را برای متر و معیار قراردادن در نظر گیرند، اهداف خاصی ترسیم نشده که بر اساس برنامه زمانی،  با همکاری‌های بین‌المللی به جمعیت آبزیان با طرح حفاظتی افزوده شود، یا چه میزان از بار آلودگی با این نقشه راه کاسته شود، به همین علت نمی‌توان گفت این کنوانسیون خروجی خاصی در زمینه محیط زیست داشته است.
وی ادامه داد: مرور کنوانسیون‌ها و قراردادهای بین‌المللی مثل هوا و اقلیم پاریس، کنوانسیون بازل یا موارد دیگر، نشان می‌دهد از چند پارامتر برای مشخص شدن و بررسی موارد استفاده شده است، مانند اینکه تا سال ۲۰۵۰ میزان کربن را چند میلیون تن کاهش دهیم، وظایف کشورها مشخص می‌شود و به این شکل می‌توان به صورت سالانه بررسی کرد که آیا تغییری در راستای رسیدن به اهداف کنوانسیون داشته‌ایم یا خیر.
این فعال محیط زیست خاطرنشان کرد: هدف والاتر کنوانسیون اوکتائو برداشت هرچه بیشتر از خزر با شعار توسعه پایدار و استانداردهای محیط زیستی است، در مواد مختلف این کنوانسیون می‌خوانیم با رعایت استانداردهای محیط زیستی لوله‌گذاری بستر دریا و برداشت از ماهیان دریا آزاد است، در واقع این کشورها روند فعلی توسعه خود را در دریا به نوعی بدون ایراد می‌پندارند.
اولادزاد گفت: پیش از کنوانسیون اوکتائو، کنوانسیون محیط زیستی تهران را در سال ۲۰۰۳ داشتیم که به مراتب دقیق‌تر در این زمینه مثل مورد ولگا یا آلایندگی کشورها صحبت شده بود، اما در هیچ یک از کشورها، اثری از آن ندیدیم، در حالت کلی باید این را در نظر بگیر همه کشورها به جز برخی استثنا به فکر منافع ملی خود هستند و در مورد این دست قراردادهای بین‌المللی و کنوانسیون‌ها که الزام خاصی به اجرا ندارند کم کار بوده و یا بی توجهی می‌کنند.
وی خاطرنشان کرد:  به عنوان نمونه  رفتاری که رئیس جمهور سابق امریکا درباره قرارداد پاریس انجام داد می‌توان اشاره کرد. به همین علت چندان نمی‌توان امیدوار به این کنوانسیون‌ها بود. محیط زیست همواره مسئله درجه چندم اما پوپولیستی حکومت‌ها محسوب می‌شود، به این معنا که دولتمردان با گنجاندن مسئله محیط زیست در قراردادها به نوعی سبزشویی انجام می‌دهند.

✓ آلودگی دریای خزر نگران کننده است

عطاءالله کاویان، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران هم چندی پیش در همایش دریای خزر؛ فرصت‌ها و چالش‌ها
با اشاره به اینکه دریای خزر ۴۰ درصد از حجم آب مناطق دریاچه‌های بسته را به خود اختصاص داده که دارای گونه‌های زیستی و جانوری بسیار ارزشمندی است، اظهار کرد: دریاچه خزر به ۳ بخش کم عمق، متوسط و عمق بالا تقسیم می شود و با توجه به اینکه ۵ کشور در این دریاچه سهیم هستند باید مدیریت خوبی در راستای حفاظت آن که امروزه از تهدیدات بسیار زیادی رنج می‌برد انجام شود.

کاویان با بیان اینکه جمعیت ساحلی پنج کشور که در اطراف دریاچه زندگی می‌کنند بیش از ۱۲ میلیون نفر بوده که هم بر دریاچه اثر می‌گذارند و هم از آن اثر می‌پذیرند خاطرنشان کرد: متاسفانه در حوزه سرزمینی ایران بیشترین آلودگی‌های فاضلاب‌های شهری، روستایی، خانگی و صنعتی از نوار ساحلی استان‌های شمالی کشور وارد دریاچه می‌شود.

وی تصریح کرد: کشور آذربایجان و روسیه بیشترین آلودگی‌های نفتی و کشور قزاقستان آلودگی‌های هسته‌ای و رادیو اکتیو را به دریاچه خزر وارد می‌کنند که اثرات بسیار سنگین و جبران ناپذیری را می‌تواند بر اکوسیستم و بقای دریاچه خزر وارد کند.
مدیرکل محیط زیست مازندران با بیان اینکه کشور ترکمنستان در حال حاضر بر اساس آمار و ارقام پاک‌ترین ساحل را دارد تاکید کرد: اما اگر به برنامه توسعه‌ای ترکمنستان در حوزه نفت و گاز توجه شود نشان می‌دهد که در آینده ای نزدیک برنامه بسیار زیادی را در دستور کار دارند که می‌تواند دریاچه خزر را بیش از حد تحت تاثیر قرار دهد.

کاویان تصریح کرد: نگرانی‌هایی در حوزه حفاظت محیط خصوصا فوک خزری تنها پستاندار دریای خزر وجود دارد که از تعداد بیش از یک میلیون به حدود ۱۰۰ هزار کاهش یافته و شدیدا در معرض تهدید قرار دارد.

کاویان با اشاره به اینکه بیش از ۸۵ درصد ماهیان خاویاری در دریای خزر صید می‌شود، افزود: متاسفانه صید ماهیان خاویاری در سال ۶۵ به میزان بیش از ۳۰۰۰ تن، به عددی در حدود ۳ تن در سال و با کاهش بسیار شدید مواجه شده که عواملی چون فاضلاب‌های انسانی و شهری و روستایی در این مورد بسیار اثرگذار است.
آنچه مسلم است اگر بی‌توجهی به خزر ادامه یابد به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار خواهد شد